در این خطبه، امام(علیه السلام) مانند بسیارى از خطبه هاى نهج البلاغه، سخن را با حمد و ثناى الهى شروع مى کند; سپس در چند بخش به مسائل حساسى مى پردازد. در بخش اوّل از عبرت گرفتن از تاریخ پیشینیان ــ که سرنوشت مشابهى با ما دارند ــ سخن مى گوید و ما را به اعماق تاریخ گذشته فرو مى برد تا آینده خویش را آشکارا ببینیم و راه سعادت را پیدا کنیم.
در بخش دوّم، به اهمّیّت تقوا و برگرفتن زاد و توشه از زندگى دنیا براى آخرت اشاره مى کند و هشدار مى دهد که پایان زندگى هیچ کس نمایان نیست. بکوشید تا غافلگیر نشوید.
در بخش سوّم از مراقبان الهى نسبت به اعمال انسان از جمله اعضاى پیکر هر شخص و فرشتگانى که حافظان اعمالند، یاد مى کند.
در بخش چهارم به پایان زندگى و عالم غربت قبر و خانه تنهایى و فناى دنیا و برپایى قیامت اشاره کرده، با جملات کوتاه و تکان دهنده اى در این زمینه، خطبه را به پایان مى برد.
* * *