شرح و تفسیر: از پشه هاى ریز گرفته تا نهنگ ها و فیل ها

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
پیام امام امیرالمؤمنین(ع) جلد 06
بخش ششماندکى از شگفتى هاى ماهى هاى بزرگ و فیل ها

امام(علیه السلام) در این بخش از خطبه اشاره کوتاهى به شگفتى هاى دیگر جانداران مى کند تا تصوّر نشود عجایب و شگفتى ها مخصوص طاووس است; مى فرماید: «پاک و منزه است آن کس که (حتى) براى مورچگان ریز و پشه هاى خرد، دست و پا قرار دارد و بالاتر از آن ها ماهیان بزرگ (و نهنگ ها) و فیل را آفرید» (وَ سُبْحَانَ مَنْ أَدْمَجَ(1) قَوَائِمَ(2) الذَّرَّةِ(3) وَالْهَمَجَةِ(4) إِلَى مَا فَوْقَهُمَا مِنْ خَلْقِ الْحِیتَانِ(5) وَ الْفِیَلَةِ!).

امام(علیه السلام) در این عبارت کوتاه به دو جاندار از کوچک ترین جانداران یعنى مورچه و پشه هاى ریز و به دو حیوان بزرگ که عظیم ترین جانداران روى زمین اند، اشاره مى کند: نهنگ در دریاها و فیل در خشکى. مخصوصاً توجّه مخاطبان خود را به دست و پاى مورچگان و پشه ها جلب مى کند; دست و پایى که داراى تمام ویژگى هاى دست وپاى فیل است; خم و راست مى شود و از مغز فرمان مى گیرد و به جوانب مختلف انعطاف مى یابد; همواره تغذیه مى شود و براى خود اعصاب و عضلات و مفاصل و مانند آن دارد و به راستى اگر یکى از پاهاى آن ها را زیر میکروسکوپ هم قرار دهیم و در ساختمان آن اندکى بیندیشیم به قدرت و علم بى پایان خدا آشنا خواهیم شد. همچنین اگر درباره حیوانات بزرگ بیندیشیم که مثلا قلب بعضى از نهنگ ها یک تن وزن دارد و بچه هاى آن ها در زیر آب، شیر مادر مى خورند; به این گونه که مادر شیر خود را در آب مى ریزد و نوزاد او بلافاصله آن را مى نوشد! و سایر شگفتى هاى آن ها، درس بزرگى از توحید و خداشناسى است; گرچه مورچه ها ـ براى مثال ـ آن قدر در اطراف ما زیادند و ما با آن ها عادت کرده ایم که نمى دانیم ساختمان یک مورچه از ساختمان یک هواپیماى غول پیکر مهم تر است. قرآن مجید مى گوید: «(وَکَأَیِّنْ مِّنْ آیَة فِى السَّمَاوَاتِ وَالاَْرْضِ یَمُرُّونَ عَلَیْهَا وَهُمْ عَنْهَا مُعْرِضُونَ); و چه بسیار نشانه اى (از خدا) در آسمان ها و زمین که آن ها از کنارش مى گذرند و از آن روى گردانند».(6)

و در پایان این بخش اشاره به سرنوشت حتمى همه جانداران یعنى مرگ و نیستى کرده، چنین مى فرماید: «و مقرر داشته هر موجود زنده اى که روح در آن دمیده سرانجام رهسپار دیار فنا کند». (وَ وَأَى(7) عَلَى نَفْسِهِ إِلاَّ یَضْطَرِبَ شَبَحٌ(8) مِمَّا أَوْلَجَ فِیهِ الرُّوحَ، إِلاَّ وَ جَعَلَ الْحِمَامَ مَوْعِدَهُ، وَالْفَنَاءَ غَایَتَهُ).

آرى، سرانجام هر جنبده اى و صاحب روحى مرگ است و این سخن از یک سو اشاره اى به این است که حیات دنیا با تمام زیبایى ها و شگفتى هایش پایدار نمى ماند و نمى توان دل بر آن بست و از سوى دیگر با مقایسه مرگ و زندگى این موجودات، بهتر مى توان به عظمت آفریدگار پى برد; زیرا اهمّیّت هر چیز به هنگام فنایش ظاهر مى شود.

* * *


1. «ادمج» از ماده «دموج» به معناى استحکام بخشیدن گرفته شده است.

2. «قوائم» جمع «قائمه» به معناى ستون و در این جا اشاره به دست و پاهاست که   ستون هاى بدن محسوب مى شوند.

3. «ذرّة» به معناى مورچه کوچک است و به معناى ذرات گرد و غبار و در عصر ما به اتم نیز معنا شده است.

4. «همجة» به معناى پشه کوچک است و جمع آن «همج» (بر وزن کرج) است.

5. «حیتان» جمع «حوت» به معناى ماهى است.

6. یوسف، آیه 105.

7. «وأى» از ماده «وأى» (بر وزن سعى) به معناى وعده دادن گرفته شده است.

8. «شبح» به معناى شخص و هر چیزى که در برابر انسان آشکار مى شود و حس آن را درک مى کند، آمده است.

بخش ششماندکى از شگفتى هاى ماهى هاى بزرگ و فیل ها
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma