«برهان عدالت» دليلي بر حقانیت «معاد»

منظور از «برهان عدالت» چیست و چگونه از طریق این برهان می توان «معاد» را ثابت کرد؟

خداوند «عادل» است و نشانه هاى عدالش در جاى جاى عالم هستى و حتی در وجود خود انسان ديده مى شود؛ از سوى ديگر، تاريخ گذشته انسان و حوادث امروز به خوبى نشان مى دهد كه احقاق حقّ مظلومان و كيفر ظالمان، هرگز در اين جهان به طور كامل انجام نشده است. پس عدالت حاكم بر اين عالم كه پرتوى از عدالت خداست ايجاب مى كند روزى فرارسد كه پرونده اعمال همه انسان ها بدون استثناء با دقيق ترين حساب، مورد بررسى قرار گيرد و اين، همان روزى است كه رستاخيزش مى ناميم.

منظور از «يَوْمَ تَمُورَ السَّماءُ مَوْراً» در حوادث قيامت

منظور از «يَوْمَ تَمُورَ السَّماءُ مَوْراً» در حوادث قيامت چيست؟

«مَوْر» به گفته ارباب لغت معانى مختلفى دارد: حركت دورانى، موج و حركت سريع و رفت و آمد و گرد و غبارى كه باد آن را به هر سو مى برد. مناسب ترین معنا در اين جا همان حركت سريع است. اين حركت ممكن است همان حركت سريع به سوى مركز جهان به هنگام انقباض مجموعه عالم هستى بوده باشد و نيز ممكن است اشاره به حركت دَوَرانى عالم در مسير انبساط و انقباض مجموعه جهان باشد.

راه کسب اخلاص

اخلاص را چگونه می توان کسب کرد؟

امام علی(ع) در حدیثی می فرمایند: «اَلاِخْلاصُ ثَمَرَةُ الْيَقينِ»؛ (اخلاص ميوه درخت يقين است). هر قدر يقين انسان به توحيد افعالى خدا بيشتر باشد و هيچ مؤثّرى را در عالم هستى، جز ذات پاك او نشناسد، و همه چيز را از ناحيه او و به فرمان او بداند، و اگر اسباب و عواملى در عالم امكان وجود دارد، آن را نيز سر بر فرمان او ببيند، چنين كسى اعمالش توأم با خلوص است؛ زيرا جز خدا مبدأ تأثيرى نمى بيند كه براى او كار كند. اين حقيقت در منابع اسلامى منعكس شده است.

انواع تفسیر قرآن

انواع مختلف تفسیر قرآن کدام اند؟

پنج گونه تفسير براى قرآن تصوّر مى شود: 1- تفسير مفردات قرآن؛ يعنى واژه هاى قرآنى را جداگانه مورد بحث قرار مى دهد. 2- تفسير ترتيبى؛ كه آيات قرآن را به ترتيب مورد بررسى قرار مى دهد. 3- تفسير موضوعى؛ كه آيات قرآن براساس موضوعات مختلف مورد مطالعه قرار مى گیرد. 4- تفسير ارتباطى؛ كه موضوعات مختلف قرآن را در ارتباط با يكديگر ببينيم. 5- تفسير كلّى يا جهان بينى قرآن؛ که مفسّر تمام محتواى قرآن را در رابطه با عالم هستى در نظر گرفته و تفسير مى كند.

امکان شناخت جهان از دید فلسفه

آیا از دیدگاه فلسفه می توان نسبت به جهان شناخت پیدا کرد؟

گرچه فلسفه - الهى یا مادى - غالباً طرفدار امكان شناخت واقعيّت هاى عينى است؛ ولى گروهى منكر اين مطلب اند و دلايلى برای آن آورده اند. اما اشتباه بزرگ آنها اين است كه محدود بودن علم و شناخت انسان را با اصل مسأله شناخت اشتباه كرده اند. استدلالات آنها نیز در نهايت ثابت مى كند معارف انسان محدود و گاهى آلوده به پاره اى از خطاهاست؛ آنها مرز ميان بديهيات، نظريات، امور مطلق، نسبى، معرفت اجمالى و تفصيلى را نشناخته اند و بر اثر عدم شناخت دقيق اين سه موضوع ره افسانه مى زنند.

چرایی محدودیت «علم بشر»

چرا «علم بشر» محدود است؟

برای تبیین محدودیت علم بشر باید چند نکته را در نظر گرفت. 1- قدرت حواس انسان محدود است. 2- ادراك و تفكر ما نيز قدرت محدودى دارد و ماوراى آن نه تنها از نظر ما که از نظر ژرف اندیش ترین دانشمندان نیز پوشیده است. 3- عالم هستى به قدرى پهناور است كه هر قدر دامنه علم و دانش بشرى وسيع تر مى شود عظمت اين جهان در نظر او بيشتر و غیرقابل شناخت تر مى گردد. 4- عالمى كه ما در آن زندگى مى كنيم گذشته و آينده اى دارد و تمام آگاهى ما فقط مربوط به زمان حال است.

منظور از مالکيّت خصوصي در کنار توحيد در مالکيّت

آيا قرآن مالکيّت خصوصي افراد را ردّ مي کند؟

بی شك خدا مالك تمام عالم هستى است؛ و گذشته از آيات قرآن مجيد، عقل نيز گواه بر اين معنا است. چرا كه انحصار واجب الوجود در ذات پاك او و نياز همه موجودات به آن ذات مقدّس براى اثبات اين مفهوم كافى مى باشد. ولى اين معنا هرگز منافات با مالكيّت حقوقى و قانونى افراد انسان در محدوده اى كه خداوند اجازه داده، ندارد. همان قرآنى كه نسبت به مالكيّت خداوند بر تمام جهان هستى تأكيد دارد؛ آيات ارث و خمس و زكات و تجارت را نيز در برگرفته، و اموال مشروعى را كه در اختيار مالكان خصوصى است به رسميّت مى شناسد.

اثبات وجود خدا از طريق حدوث جهان

چگونه از حدوث جهان مي توان وجود خداوند را اثبات کرد؟

بسیاری از متکلمان، برای اثبات وجود خدا، به دلیل تغییر استناد کردند. آنها معتقدند، ماده در حال تغییر و دگرگونی است، و هر حركت داراى آغاز و انجامى است و نمى تواند ازلى باشد بلکه نیازمند محرکی ازلی است. علوم تجربى نيز از طرق مختلف همانند قانون کهولت و فرسایش و از طریق بررسی اجسام رادیواکتیو، مسأله حدوث جهان را اثبات كرده و از اين جا ضرورت وجود يك خالق ازلى و ابدى براى پيدايش عالم هستى روشن مى شود.

یا خدا یا علل طبیعى

آیا با وجود علل طبیعى اعتقاد به وجود خدا امکان پذیر است؟

مادّى ها بر این باورند که با اعتراف به تأثیر علل و قوانین طبیعى، نمى توان به موجودى مافوق آن، یعنی به نام خداوند معتقد بود.  در جواب باید گفت: خداوند در جهان طبیعت، براى هر پدیده، سببى و نتیجه اى قرار داده و از طریق اسباب طبیعى، آثارى را به وجود مى آورد، نه این که جداى از علل و اسباب طبیعى و بر هم زننده آن ها باشد، زیرا قبول قوانین و سنن طبیعى نه تنها با قبول چنین خدایى منافات ندارد، بلکه بهترین وسیله براى اثبات وجود او مى باشد.

منظور از «علم اسماء»

منظور از «علم اسماء» که خداوند به حضرت آدم تعلیم داد چیست؟

مفسران در تفسیر «علم اسماء» در آیه 31 سوره بقره، بیانات گوناگونى دارند؛ ولى مسلّم است منظور، تعلیم کلمات و نام هاى بدون معنا به آدم نبوده؛ بلکه منظور تعلیم معانى این اسماء و مفاهیم و مسمّاهاى آنها و آگاهى از علوم مربوط به جهان آفرینش و اسرار و خواص مختلف موجودات عالم هستى مى باشد. پس این علم چیزى شبیه «علم لغات» نبوده است بلکه مربوط به فلسفه، اسرار، کیفیات و خواص اسماء بوده است، تا بتواند از مواهب مادى و معنوى این جهان، در مسیر تکامل خویش بهره گیرد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

عَن الرّضا عليه السّلام :

يا دِعبِلُ! اِرْثِ الحُسَيْنَ عليه السّلام فَاَنْتَ ناصِرُنا وَ مادِحُنا ما دُمْتَ حَيّاً فَلا تُقصِرْ عَنْ نَصْرِنا مَا اسْتَطَعْتَ.

اى دعبل ! براى حسين بن على عليه السّلام مرثيه بگو، تو تا زنده اى ، ياور و ستايشگر مايى ، پى تا مى توانى ، از يارى ما کوتاهى مکن .

جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 567