تبيين «آیات متشابه» قرآن راجع به «صفات جمال» و «جلال»

چگونه می توان «آیات متشابه» قرآن را در مورد «صفات جمال» و «جلال» تبيين نمود؟

متکلمان امامیه؛ خداوند را متّصف به «صفات جمال» و «جلال» می دانند، لکن «معتزله» و «اشاعره» در اتّصاف خداوند به این صفات اختلاف دارند. «معتزله» اتّصاف خداوند به هر گونه صفتی را نفى مى كنند؛ زيرا لازمه اتّصاف، اقترانِ ذات حقّ به مبدأ صفات مى باشد؛ اما «اشاعره» معتقدند ظاهر قرآن بايد رعايت شود و هيچ گونه تأويلی را نمی پذیرند؛ زیرا خداوند خود را به اين صفات متّصف کرده و با زبان قوم سخن گفته و اين وصف بايد با مفاهيمى باشد كه عرف آن را دريافت مى كنند. لکن «امامیّه»، ذات مقدسه را منشأ تمامى صفات كمال مى دانند؛ زيرا اوصاف کمالیه از ذات او نشأت گرفته و نشايد كه ذات او فاقد كمالات باشد.

شبهه «قابل فهم نبودن زبان وحی»

چه پاسخي به اين شبهه مي توان داد كه مي گويد زبان وحي قابل فهم نيست و الفاظ قرآن به دلیل مادی و ناسوتی بودن نمی توانند بیانگر حقیقت ملکوتی آن باشند؟

پاسخ اين است كه: زبان وحى به ويژه قرآن، بر حسب موضوع سخن، مختلف است كه اجمالا بر چهار بخش تقسيم مي شود: 1. احكام و تكاليف. 2. اَمْثال و حِكَم. 3. سخن از سراي غيب. 4. معارف و اصول شناخت. در گزاره هاى كتب آسمانى درباره مفاهيم غيبى، از استعاره و تشبيه و مجاز و كنايه استفاده شده تا به گونه تقريبى و از باب تشبيه نامحسوس به محسوس گزارش كنند. اين شيوه متعارفى است كه در اين گونه تشبيه ها، به تقريب بسنده شده و بيان يا درك تحقيقى ـ با اين وصف ـ امكان پذير نيست.

صفات «جلال» و «جمال» خداوند در نهج البلاغه

امام علي(ع) در خطبه 160 نهج البلاغه به كداميك از صفات «جلال» و «جمال» پروردگار اشاره كرده است؟

ایشان مي فرمايد: «خداوندا، كُنه عظمت تو را هرگز درك نمى كنيم، جز اينكه مى دانيم تو زنده و قائم به ذات خود و ديگران قائم به تو هستند. هيچ گاه خوابِ سبك و سنگين، تو را فرا نمى گيرد [تا از بندگانت غافل شوى]، افكار [بلندپرواز] هرگز به تو نمى رسد و چشم ها تو را نمى بينند؛ ولى تو چشم ها را مى بينى و اعمال و كردار [بندگان] را احصاء مى كنى و زمام همگان به دست توست». امام(ع) با ذکر این اوصاف، ضمن بستن راه بر هر گونه افراط و تفریط، انسان ها را به طریق صحیح که معرفت اجمالی و عجز از معرفت تفصیلی است رهنمون شده است.

شرح صفت «خالقیت» خداوند

امام علي(ع) در خطبه 163 نهج البلاغه، کدامیک از «صفات فعل» خداوند را شرح می دهد؟

امام علي(ع) در بخشی از خطبه 163 «نهج البلاغه»، درباره یکی از «صفات فعل» خداوند، یعنی آفرینش جهان هستی و عجایب و شگفتی های آن، مي فرمايد: «ستايش، مخصوص خداوندى است كه آفريدگار بندگان است؛ خداوندى كه گستراننده زمين، جارى كننده سيل در رودخانه ها و روياننده گياهان بر كوهها و تپه هاست». حضرت پس از اشاره به آفرینش انسان که شاهکار بزرگ آفرینش است، به سه موضوع محل سکونت و آب و مواد غذایی اشاره نموده تا حس شکرگزاری بندگان را برانگیزد و برای معرفت خداوند آماده سازد؛ چرا که این «صفت فعل» برای همه مردم قابل درک و معرفت آفرین است.

گستره «علم الهي» از زبان امام علي(ع)

امام علي(ع) در خطبه 163 نهج البلاغه، درباره گستره «علم الهي» چه فرموده است؟

ایشان مي فرمايد: «نه نگاه هاى خيره بندگان از او پنهان است و نه تكرار الفاظ [بر زبان آنان]، نه نزديك شدن به تپه ها و بالا رفتن از آنها و نه برداشتن گام هاى بلند در شب هاى ظلمانى، شب هايى كه ماه درخشان بر آن مى تابد و به دنبال آن، خورشيدِ نورانى از طلوع تا غروب بر آن مى گذرد، آگاهى او به آنچه در آسمان هاى بالاست مثل آگاهى اش به چيزهايى است كه در زمين هاى پايين قرار دارد، علمش در تغييرات زمانها از روى آوردن شب و پشت كردنِ روز نافذ است، علم خدا به مردگانِ پيشين مثل علم او به زندگان موجود است و ...».

اثبات «نامتناهی بودن» ذات خداوند

چگونه مي توان «نامتناهی بودن» ذات خداوند را اثبات کرد؟

مهمترین مطلب در باب «صفات خداوند»، اثبات «عدم محدودیت» اوست؛ برای این کار ابتدا باید توجه کرد كه محدوديتِ وجود، يعنى آلوده بودن به «عدم»؛ اگر چيزى ذاتاً مقتضى وجود باشد نمى تواند مقتضى عدم گردد. از طرفی ثابت شده زنجیره علل جهان باید به يك نقطه ثابت و ازلی(واجب الوجود) برسد؛ این نقطه، وجودش از درون ذاتش است؛ لذا نمی تواند ذاتا محدود باشد؛ و اگر چیزی بتواند او را محدود کند به این معناست كه علتى در بيرون وجود دارد و او معلول آن علت است؛ در اين صورت واجب الوجود نخواهد بود. نتيجه اينكه خدا باید نامحدود باشد.

ذكر «اسماء حُسنی» در قرآن و روايات

آيا ذکری از «اسماء حُسنی» در قرآن و روايات به میان آمده است؟

در قرآن به صورت سربسته و در روايات به طور مشروح تعبير «اسماء حُسنى» آمده است. «اسماءِ حُسنى» اشاره به صفات جمال و جلال پروردگار است كه هر كدامِ آنها از اثبات كمال يا نفى نقصى حكايت مى كند و تنها يك نامگذارى ساده و معمولى نيست. اين اسماء و صفات در آيات مختلف قرآن منعكس است و روى آنها مخصوصاً تكيه شده است.

تفاوت «صفات ذات» با «صفات فعل»؟!

مراد از «صفات ذات» و «صفات فعل» خداوند چيست؟

«صفات ذات» به دو بخش صفات «جمال» و صفات «جلال» تقسيم مي شود. صفات جمال صفاتى است كه براى خداوند ثابت است؛ مانند: علم و قدرت، و صفات جلال، صفاتى است كه از خدا نفى مى شود؛ مانند: جهل و عجز. همچنین منظور از صفات فعل، صفاتى است كه به افعال خداوند بستگى دارد؛ يعنى قبل از آن كه آن فعل از او صادر شود آن وصف بر او اطلاق نمى گردد، و بعد از صدور آن فعل، به آن صفت، توصیف مى شود، مانند خالق و رازق.

آثار تربيتي توجه به «صفات الهی»

توجه به «صفات الهی» چه آثار تربيتی برای انسان درپی دارد؟

هنگامى كه خدا را به عنوان ذات كامل از هر نظر كه كانون اميد همه بندگان است معرفى مى كنيم روشن است كه اين بحث با صراحت به انسان مى گويد كه با تلاش پيروز و خوشبخت خواهى شد به شرطي كه بتوانى پرتوى از آن صفات جلال و جمال را در خود زنده كنى؛ يا به تعبير ديگر مظهر اسماء و صفات او شوى، و رنگ و صبغه الهى پيدا كنى، و روح و جان تو آئينه اى براى اسماء او و تجليگاه اوصاف جلال و جمال او گردد و از نظر علم، قدرت، اراده و مشيّت، مديريت و ربوبيت، رحمانيت و رحيميّت و... كارى كنى كه شباهتى هر چند اندك با او پيدا كنى.

«اوصاف خداوند» در کلام امام علی(ع)

امام علی(علیه السلام) در خطبه 213 نهج البلاغه، چگونه خداوند را توصیف می کند؟

امام علی(ع) پيرامون اوصاف خداوند می فرماید: «ستايش مخصوص خداوندى است كه از شباهت به مخلوقات، برتر و از وصف واصفان، والاتر است. با تدبير شگفت آورش بر همه ناظران آشكار است و حقیقت ذاتش بر همه متفكّران پنهان، عالِم است بى آنكه معلوماتش اكتسابى باشد يا فزونى گيرد، همه امور را بدون نياز به تفكّر اندازه گيرى كرده، تاريكيها پوششى بر او نمى افكند و به روشنايى نیازی ندارد، شب و روز براى او متصوّر نيست، دركش از اشيا به حس بينايى و علمش به جستجو و آزمایش وابسته نیست ...».

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الصّادقُ عليه السّلام :

کُلُّ الْجَزَعِ وَ الْبُکاءِ مَکْرُوهٌ سِوَى الْجَزَعُ وَ الْبُکاءُ عَلَى الحُسَينِ عليه السّلام

هر ناليدن و گريه اى مکروه است ، مگر ناله و گريه بر حسين عليه السّلام .

بحارالانوار، ج 45، ص 313