پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) پيرامون اوصاف خداوند می فرماید: «ستايش مخصوص خداوندى است كه از شباهت به مخلوقات، برتر و از وصف واصفان، والاتر است. با تدبير شگفت آورش بر همه ناظران آشكار است و حقیقت ذاتش بر همه متفكّران پنهان، عالِم است بى آنكه معلوماتش اكتسابى باشد يا فزونى گيرد، همه امور را بدون نياز به تفكّر اندازه گيرى كرده، تاريكيها پوششى بر او نمى افكند و به روشنايى نیازی ندارد، شب و روز براى او متصوّر نيست، دركش از اشيا به حس بينايى و علمش به جستجو و آزمایش وابسته نیست ...».
پاسخ تفصیلی:
امام علی(عليه السلام) در بخش اوّل خطبه 213 نهج البلاغه پيرامون صفات جمال و جلال حق سخن مى گويد و به دوازده وصف از اوصاف الهى اشاره مى كند. حضرت در چهار وصف نخستين مى فرمايد: (حمد و ستايش مخصوص خداوندى است كه از شباهت به مخلوقات، برتر و از وصف واصفان، والاتر است. به وسيله تدبير شگفت آورش بر همه ناظران، آشكار است و با جلال عزّتش، كنه ذاتش بر همه متفكّران پنهان)؛ «اَلْحَمْدُ لِلّهِ الْعَلِيِّ عَنْ شَبَهِ الَْمخْلُوقِينَ، الْغَالِبِ لِمَقَالِ الْوَاصِفِينَ، الظَّاهِرِ بِعَجَائِبِ تَدْبِيرِهِ لِلنَّاظِرِينَ، وَ الْبَاطِنِ بِجَلاَلِ عِزَّتِهِ عَنْ فِكْرِ الْمُتَوَهِّمِينَ»(1).
ذات پاك خداوند نامتناهى است و بديهى است مخلوقاتش كه همه چيزشان محدود و متناهى است، قادر بر درك كنه ذاتش نباشند. بنابراين تنها از طريق آثار شگفت انگيزى كه در پهنه جهان هستى از او نمايان است به ذات او پى مى بريم. لذا اگر مى گوييم خدا از همه چيز آشكارتر و از همه چيز پنهان تر است، ناظر به همين دو جنبه است؛ از نظر آثار علم و قدرتش كاملا آشكار و از نظر كنه ذاتش مخفى و پنهان است. حضرت در ادامه اين سخن به پنجمين و ششمين وصف پرداخته مى فرمايد: (خداوندى كه عالم است بى آنكه معلوماتش اكتسابى باشد يا فزونى گيرد و يا آن را از كسى فرا گرفته باشد. خداوندى كه همه امور را اندازه گيرى كرده، بى آنكه نياز به تفكّر و يا رجوع به ضمير و وجدان داشته باشد)؛ «الْعَالِمِ بِلاَ اكْتِسَاب وَ لاَ ازْدِيَاد، وَ لاَ عِلْم مُسْتَفَاد، الْمُقَدِّرِ لِجَمِيعِ الاُْمُورِ بِلاَ رَوِيَّة وَ لاَ ضَمِير».
بى شك علم خدا مانند ذاتش بى پايان است، بنابراين نه نيازى به اكتساب دارد و نه فراگيرى از ديگرى. اين امور مربوط به كسانى است كه علم محدودى دارد و از سه راه بر آن مى افزايند: گاهى از طريق تجربه و مانند آن، گاه به سبب تأثير علوم در يكديگر و انتقال از مسئله اى به مسئله ديگر و گاه از طريق درس خواندن و فراگيرى از ديگران؛ امّا آن كس كه علمى بى پايان دارد، از همه اين امور بى نياز است. همچنين او براى آفرينش مخلوقات و اندازه گيرى دقيق هر موجود از نظر كميّت و كيفيّت و قوانين حاكم بر آن، نه نياز به انديشيدن دارد، نه رجوع به وجدان.
سپس در هفتمين و هشتمين وصف مى افزايد: (خدايى كه تاريكيها، ستر و پوششى بر او نمى افكند و به نور و روشنايى نیازی ندارد)؛ «الَّذِي لاَتَغْشَاهُ الظُّلَمُ، وَ لايَسْتَضِيءُ بِالاَْنْوَارِ». آنگاه براى تكميل و توضيح همين مطلب به سراغ نهمين و دهمين وصف رفته، مى فرمايد: (شب او را نمى پوشاند و روشنايى روز بر او نمى گذرد [و به بيان ديگر: شب و روز براى او متصوّر نيست])؛ «وَ لايَرْهَقُهُ(2)لَيْلٌ، وَ لاَيَجْرِي عَلَيْهِ نَهَارٌ». اين تعبيرات ممكن است اشاره به اين باشد كه ذات پاكش از طريق آثارش هميشه آشكار است و شب و روز، تفاوتى در اين امر ايجاد نمى كند و يا اشاره به اين باشد كه او براى مشاهده و احاطه علمى به اشيا نياز به نور و روشنايى ندارد آن گونه كه انسانها نياز دارند.
یازدهمین و دوازدهمین وصف نیز تکمیل و توضیح دیگری بر اوصاف پیشین است و می فرماید: (نه ادراک او از اشیاء نیاز به حس بینایی دارد و نه علم و دانش او وابسته به جستجو و آزمایش است)؛ «لَيْسَ إِدْرَاكُهُ بِالابْصَارِ، وَ لاَ عِلْمُهُ بالاخْبَارِ». زيرا اين امور مربوط به جسم و جسمانيات و صاحبان علوم ناقص و محدود است؛ او نه از قبيل جسم و جسمانيات است و نه محدوديتى در احاطه علمى اوست.
در اينجا اين سؤال پيش مى آيد كه چرا امام(عليه السلام) در خطبه هاى متعدّد بر همين مضامين تكيه و تأكيد مى كند و بر اين امر اصرار دارد كه علم خداوند نيازى به هيچ يك از امورى كه در بالا گفته شد ندارد؛ اين همه تأكيد براى چيست؟
در پاسخ مى گوييم: يكى از مشكلات عظيم در شناخت و معرفت پروردگار مسئله مقايسه او با مخلوقات است، زيرا در همه عمر خود سر و كار با مخلوقات دارد، همه چيز را با معيار آن مى سنجد. مخلوقاتى كه همه چيزشان محدود است؛ علم، قدرت، زمان، مكان، درك و شهود او، همه و همه محدود، ناپايدار و فناپذير است. هنگامى كه سخن از معرفت پروردگار به ميان مى آيد، آگاهانه يا ناخودآگاه همان مقياسها را به كار مى گيرد و در درّه هولناك تشبيه سقوط مى كند، از اين رو اين معلم بزرگ معرفة الله پى در پى هشدار مى دهد كه بر لب پرتگاه نرويد و خدا را با خود یا هيچ يك از مخلوقات مقايسه نكنيد كه از معرفة الله دور خواهيد شد.
حديث معروف امام باقر(عليه السلام): «كُلُّ ما مَيَّزْتُمُوه بأوْهامِكُمْ في أدَقِّ مَعانيهِ مَخْلُوقٌ مَصْنُوعٌ مِثْلُكُمْ مَرْدُودٌ إلَيْكُمْ»(3)؛ (آنچه با فكر و پندار خود، با دقيق ترين مفاهيم در ذهن خويش [درباره خدا] ترسيم مى كنيد، مخلوق و ساخته شما و همانند خودتان است و به سوى شما باز مى گردد)، اشاره زيبايى به همين مطلب است. لذا ائمّه اهل بيت(عليهم السلام) همواره مراقب اصحاب و ياران و پيروان خود بودند كه گرفتار و تشبيه يا تعطيل نشوند، در حالى كه اين گرفتارى براى گروهى كه از آنها پيروى نكردند بسيار فراوان و آشكار است. اعتقاد به جسميّت خداوند و تشبيه او با مخلوقات، اعتقاد به امكان رؤيت و مشاهده حسّى در دنيا و لااقل در آخرت، كه بسیاری به آن پايبند هستند، از اين قسم انحرافات خطرناك است.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.