گزافه‌گویی خاورشناسان پیرامون تحریف قرآن

خاورشناسان در مورد «تحریف قرآن» چه افاضاتی کرده‌اند؟

اگر مسلمانان حرمت خويش پاس مى‌داشتند و به قصد گسستن يكپارچگى و درهم‌ريختن وحدت خود گام نمى‌نهادند، هرگز دشمن مكار ايشان جرأت آن‌را نمى‌يافت كه از شكاف حاصل ميان ايشان سود جويد و در بسط و توسعه اين جدايى بكوشد و در پررنگ نمودن تهمت‌هايى كه فرقه‌اى متوجه فرقه ديگر نموده‌اند از هيچ تلاشى باز نايستد.
ياوه‌سرايى امثال «ابن‌حزم» در گذشته و ژاژخايى‌هاى امثال «رافعى» در عصر حاضر، باعث شده است عده‌اى از اجانب مجالى وسيع يابند تا به خود جرأت دهند و تهمت‌هاى ناروا به طوايف مسلمين، خصوصآ به مقدس‌ترين چيز در حيات مسلمانان يعنى قرآن عظيم نثار نمايند و اين كتاب مقدس آسمانى را آماج تيرهاى مسموم خود ساخته و آتش ديرينه منازعه اسلام و مسيحيت را هر چه بيشتر دامن بزنند.

ضرورت اتخاذ «استاد» در پیمودن مقامات معنوی

آیا این سخن صحیح است که "انسان در پیمودن مقامت معنوی نیاز به «استاد» دارد"؟

اگر بخواهيم انتخاب استاد راهنما را به عنوان يك شرط لازم در پيمودن مقامات معنوى بپذيريم، با ظواهر كتاب و سنّت و سيره ائمه هدى سازگار نيست، زیرا پیمودن این مسیر با رعایت دستورات کلی معصومین مقدور است، ولى اگر بخواهيم آن را به عنوان كمك تلقّى كنيم كار خوبى به نظر مى رسد، با این شرط که در انتخاب آن دقت شود، چون اين موضوع در طول تاريخ مورد سوء استفاده فراوان افراد نااهل قرار گرفته و در بعضى از موارد سر از افكار صوفيان و برنامه هاى منحطّ آنان در آورده است و موجب دوری از خداوند گشته است.

«حلول» و «اتحاد» از عقاید صوفيه؟!

ديدگاه صوفيه در مسأله «حلول» و «اتحاد» چیست؟

صوفيه اهل سنت گفته اند: خداوند با بدن عارفان يكى مى شود. عده ديگر گفته اند: خدا عين موجودات است و هر موجودى خدا است. بعضى از آنها مى گويند: كلمات آنها مردد ميان «حلول» و «اتحاد» است (منظور از حلول، نفوذ خداوند در اشياء است و منظور از اتحاد، وحدت ميان او و چيزى است). صوفيه ادعاهاي خود را با دلایل عقلی اثبات نمي كنند و غالباً راه خود را از راه عقل جدا کرده و به يك سلسله مسائل ذوقى و پندارى كه نامش را «راه دل» گذاشته اند پناه مى برند. مسلّماً آن كه منطق عقل را نپذيرد دچار اين سخنان ضد و نقيض مي شود.

پیدایش «صوفی گری»

«صوفی گری» از چه زمانی در میان مسلمانان ظهور پیدا کرد؟

از هزاران سال قبل در يونان و هندوستان افرادى معتقد بودند که با رياضت مى توان به كارهاى مهم و خارق العاده اى دست زد و يا به مقامات معنوى رسيد. هنگامى كه اسلام گسترش يافت اين افكار از كشورهاى ديگر به محيط اسلام نفوذ كرد و جمعى آن را با زهد اسلامى و پاره اى از تعليمات اسلام آميختند و افكار انحرافى و التقاطى ديگرى را برآن افزودند كه «صوفيگرى» نتيجه نهايى آن بود.

برخورد ائمه(ع) با «صوفی گری»

در نحوه برخورد ائمه(علیهم السلام) با «صوفی گری» چه گزارشاتی در تاریخ آمده است؟

ائمه(ع) شديداً صوفیه را سرزنش و توبيخ كرده و مردم را از آنان برحذر داشته اند. امام رضا(ع) در مورد آنها فرموده اند: «كسى كه نام صوفيه نزد او برده شود و آنها را با زبان و قلبش انكار نكند از ما نيست و كسى كه آنها را انكار كند، مانند كسى است كه همراه با رسول الله(ص) با كفّار جهاد می كند».

انحرافات «صوفیه»

چه انحرافاتی در «صوفیه» وجود دارد؟

«صوفیه» بدعتهای زیادی در دین ایجاد کرده اند که بخشی از آنها عبارت است از: 1. چون خود را اهل طريقت مى پندارند، اعتناى چندانى به مسائل شرعى ندارند. 2. گرفتار تفسير به رأى در كتاب و سنت اند. 3. «مرشد» خود را واجب الاطاعه شمرده و كرامات دروغين زيادى براى او قائلند. 5. بسيارى از آنها هر مذهبى را راهى به سوى خدا مى پندارند. 6. از مهمترين انحرافات آنها این است كه مجموعه موجودات عالم را يك چيز و خدا را عين آن مى دانند و بت پرستى را نيز نوعى خداپرستى به حساب مى آورند.

معنای واژه «تصوّف»

واژه «تصوّف» مشتق از چیست و به چه معنا می باشد؟

بعضى از لغویون «صوفى» را مشتق از «صوف» مى دانند به خاطر پشمينه پوش بودن آنها در آغاز پيدايش؛ و بعضى نیز آنها را به طايفه «بنى صوفه» نسبت داده اند كه جماعتى از عرب بودند كه در زندگى روشى زاهدانه داشتند؛ و بعضى نيز مى خواهند اين كلمه را مشتق از «صفا» بدانند؛ برخی هم ميل دارند آن را منسوب به اصحاب «صُفَّه» بدانند؛ لکن حق اين است كه این واژه از همان «صوف» به معنى «پشم» گرفته شده است.

ديدگاه اسلام درباره «رهبانیّت»

اسلام چگونه با مسئله «رهبانيّت» برخورد و مبارزه کرده است؟

«رهبانيّت» از ناحيه اسلام به شدّت نفى شده و حديث معروف: «لَا رُهْبَانِيَّةَ فِى الإسْلَامِ»؛ (در اسلام رهبانيّت وجود ندارد)، در بسيارى از منابع اسلامى آمده است و تأكيد شده كه زهد اسلامى - كه به معناى سادگى در زندگى و حذف تجمّلات در عين نفوذ كردن در متن زندگى اجتماعى است - از «رهبانيّت» جداست؛ زيرا «رهبانيّت» به معناى جدايى و بيگانگى از اجتماع است و زُهد به معناى وارستگى به خاطر «اجتماعى تر زيستن» است.

حلیة الاولیاء

معرفی کتاب «حلیه الاولیاء»

کتاب «حلیه الاولیاء و طبقات الاصفیاء» یکى از کتاب هاى معتبر اهل سنت در زمینه حدیث، رجال، و تاریخ اسلام است که توسط احمد بن عبدالله بن احمد ابو نعیم اصفهانى (336ـ430هـ) تالیف شده است. او که به شدت در عقاید اشعرى تعصب و پافشارى داشت، بسیارى از عقاید خود را در این کتاب و سایر کتاب هایش منعکس کرده است. ابن کثیر مى گوید این کتاب نشانه دانش گسترده ابونعیم و فروانى اساتید او است و اینکه او قدرت فراوانى در تخریج احادیث نبوى با همه راه هاى ممکن داشته است. ابونعیم در این کتاب بسیارى از احادیث مربوط به فضائل اهل بیت پیامبر(ص) را آورده است. او تعابیر بسیار ارزشمندى براى على بن ابى طالب(ع) به کار برده است؛ مثل «سید قوم، محب مشهود، محبوب معبود، باب مدینه العلم و العلوم، سرآمد مخاطب هاى الهى، استنباط کننده اشارات ربانى، پرچم هدایت یافتگان، نور اطاعت کنندگان از اوامر الهى، سرپرست تقوا پیشگان، و امام عادلان. البته ابو نعیم نه فقط در ذیل شرح حال امام على(ع) بلکه در سایر بخش هاى کتاب نیز به مناسبت هاى گوناگون چنین مطالبى را نقل کرده است. از این رو هم مورد انتقاد برخى از علماى متعصب اهل سنت مثل ابن جوزى واقع شده و هم مورد توجه و احتجاج علماى برجسته شیعه قرار گرفته است.
 

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال ابي عبدالله (عليه السلام)

مَنْ نَظَرَ إِلَى الْکَعْبَةِ لَمْ يَزَلْ تُکْتَبُ لَهُ حَسَنَةٌ، وَتُمْحَى عَنْهُ سَيِّئَةٌ، حَتَّى يَنْصَرِفَ بِبَصَرِهِ عَنْهَا.

هرکس به کعبه نگاه کند پيوسته براى او حسنه نوشته و گناهى از او پاک مى شود تا آن که چشم خود را از کعبه بگرداند.

کافى: 4/240/4