گزافه‌گویی خاورشناسان پیرامون تحریف قرآن

خاورشناسان در مورد «تحریف قرآن» چه افاضاتی کرده‌اند؟

اگر مسلمانان حرمت خويش پاس مى‌داشتند و به قصد گسستن يكپارچگى و درهم‌ريختن وحدت خود گام نمى‌نهادند، هرگز دشمن مكار ايشان جرأت آن‌را نمى‌يافت كه از شكاف حاصل ميان ايشان سود جويد و در بسط و توسعه اين جدايى بكوشد و در پررنگ نمودن تهمت‌هايى كه فرقه‌اى متوجه فرقه ديگر نموده‌اند از هيچ تلاشى باز نايستد.
ياوه‌سرايى امثال «ابن‌حزم» در گذشته و ژاژخايى‌هاى امثال «رافعى» در عصر حاضر، باعث شده است عده‌اى از اجانب مجالى وسيع يابند تا به خود جرأت دهند و تهمت‌هاى ناروا به طوايف مسلمين، خصوصآ به مقدس‌ترين چيز در حيات مسلمانان يعنى قرآن عظيم نثار نمايند و اين كتاب مقدس آسمانى را آماج تيرهاى مسموم خود ساخته و آتش ديرينه منازعه اسلام و مسيحيت را هر چه بيشتر دامن بزنند.

«تحریم ربا» قدر مشترک تمام ادیان و اقوام

آیا «تحریم ربا» مختص به دین اسلام است یا ادیان و اقوام دیگر نیز ربا را جایز نمی دانند؟

ممنوعيت «ربا» منحصر به آئين اسلام نيست؛ بلكه ريشه هائى در شرايع و اقوام پيشين نيز داشته است. مطالعه كتب عهد قديم نشان مى دهد كه ربا در كيش يهود و مسيحيت عملى زشت و نكوهيده بوده است. همچنین از كتاب تاريخ ويل دورانت بر مى آيد كه رباخوارى در ميان ايرانيان قديم نیز رائج نبوده است. اين هماهنگى اقوام و اديان در اين مسئله عجيب نيست؛ چراكه رباخوارى در حقيقت يك نوع سرقت بي شرمانه در لباس معامله و حتى گاهى در لباس كمك است! و آیا كسى پيدا مى شود كه با تمام وجود و عواطفش از چنين سرقتي متنفّر و بيزار نباشد؟!

تفاوت حکومت اسلامی با حکومت دینی مسیحی «قرون وسطی»

چه تفاوت هایی میان حکومت اسلامی با حکومت دینی مسیحی در «قرون وسطی» وجود دارد؟

این دو تفاوتهای زیادی باهم دارند؛ در قرون وسطی، حکومت دینی از طرف کلیسا به پاپ داده شد تا بدون هیچ محدویتی بر مردم حکومت کند و در مقابل مردم نیز باید تسلیم محض باشند. اما حاکم در نظام دینی اسلام؛ اگرچه پیامبر یا امام باشد، در گستره خاصی سلطه داشته و می تواند نظر دهد و قدرتش بی حدّ و مرز نیست. ضمن اینکه حاکمان مسیحی هیچ دستور نظام مندی در مورد مسائل سیاسی و حکومتی نداشتند و تنها به مواعظ اخلاقی اکتفا می کردند، در حالی که اسلام دین جامعی است که در تمام زمینه ها از خود دستوری به جای گذاشته است.

معرفی «مسیح دجّال»

منظور از «مسیح دجّال» کیست؟

لقب «مسيح» همان گونه كه بر پيامبر خدا حضرت عيسى(ع) اطلاق مى شود بر «دجّال» نيز اطلاق مى گردد؛ و تنها وقتى به صورت مطلق و بدون قيد آورده شود منظور همان حضرت عيسى(ع) است. در ظاهر، «مسيح دجّال» همان دجّال معروف است که چون با پرچم مسيحيت ظهور خواهد كرد و قيام او همه زمين را فرا مى گيرد و گويا آن را مسح مى كند به این نام خوانده می شود.

ماجرای «اصحاب اخدود» و سرانجام آنها

ماجرای «اصحاب اخدود» که در قرآن ذکر شده چيست و سرانجام آنها چه شد؟

پادشاه يمن ذونواس بود وى به آيين يهود گرايش پيدا كرد و يهودى شد اما به او خبر دادند كه مردم نجران حاضر نيستند يهودي شوند لذا با لشكري آهنگ آنجا كرد و دستور داد گودال هائي از آتش آماده سازند و تمام كساني را كه مقاومت كردند در آتش سوزاند. آری از بین آن مردم تنها عده كمي آئين يهود را پذيرفته و نجات يافتند و به خاطر گودال هاي پر از آتش، به مردم سوزانده شده نجران «اصحاب اخدود» گفته شده است.

داستان «ابرهه» و «اصحاب الفیل» و سرانجام آنها

«ابرهه» و «اصحاب الفیل» چه کسانی بودند و چه سرنوشتی پیدا کردند؟

«ابرهه» از فرماندهان سپاه نجاشی بود كه پس از كشتن «اريات» بر تخت حکومت نشست و کلیسای بزرگی ساخت. او تصميم گرفت تا کعبه را تعطیل کند؛ اما چون مردم حجاز کلیساي بزرگ او را آتش زدند، برای گرفتن انتقام و نابودي كعبه و جذب درآمد اقتصادی با سپاه بزرگی به سوي مکه به راه افتاد. به مردم مکه پیام داد که شهر را ترک کنند. «عبد المطلب» که مي دانست قدرت مقابله با سپاه ابرهه را ندارد سفارش كرد كه همه به کوه ها پناه ببرند. در اين هنگام، پرندگانی در آسمان ظاهر شدند و با سنگ هايي در منقار و چنگال، به سپاه ابرهه حمله کردند، و همه لشكرش را نابود ساختند.

مقایسه اسلام و مسيحيت نسبت به «عقل گرائي»

چه تفاوتي بين دين اسلام و دين مسيحيت در رابطه با عقل گرائي و استدلال پذيري وجود دارد؟

روش قرآن براى همه مسائل اصولى، استدلال و برخورد منطقي است و از مخالفان خود نيز دليل و برهان طلب مى‌كند و كساني را كه از عقائد غير مستدل و غير منطقى پيروي می كنند سرزنش مى‌نمايد؛ اما در دنياي مسيحيت كنونى، وضع به گونه‌اي ديگر است. انسان بايد نسبت به يك سلسله عقائد تحمیلی مؤمن باشد و درباره آن‌ها بحث نكند؛ مثلا سؤال كردن از نحوه جمع شدن سه خدا با يگانگي او و اين كه چرا باید فرزند خدا براي گناه بشر قرباني شود؟ بي معناست؛ چراكه در مسيحيت، استدلال و برخورد منطقي جايگاهي ندارد.

نظر اسلام درباره «رهبانيت»

نظر اسلام درباره «رهبانيت» چيست؟

رهبانيت با وجود خدمات مثبتش از جمله پرستارى بيماران صعب العلاج و خطرناك هم‌چون جذاميان و تبليغ در نقاط بسيار دور دست، مفاسد بي‌شماري مانند انحرافات اخلاقى و ... داشته است. از آنجا كه انسان موجودى اجتماعي است و تكامل معنوى و مادى او در گرو زندگى جمعى است و غريزه جنسى براى حفظ نسل بشر است، رهبانيت با اصول فطرت و طبيعت انسان و با روح مدنى بالطبع آدمى ناسازگار بوده و ترك ازدواج هم در آن، موجب هيچ كمالى نشده است. البته زهد اسلامى كه سادگى زندگى و حذف تجملات است ارتباطى به رهبانيت ندارد و رهبانيت در اسلام همان، هجرت، جهاد، نماز، روزه، حج و عمره است.

ديدگاه اسلام درباره «رهبانیّت»

اسلام چگونه با مسئله «رهبانيّت» برخورد و مبارزه کرده است؟

«رهبانيّت» از ناحيه اسلام به شدّت نفى شده و حديث معروف: «لَا رُهْبَانِيَّةَ فِى الإسْلَامِ»؛ (در اسلام رهبانيّت وجود ندارد)، در بسيارى از منابع اسلامى آمده است و تأكيد شده كه زهد اسلامى - كه به معناى سادگى در زندگى و حذف تجمّلات در عين نفوذ كردن در متن زندگى اجتماعى است - از «رهبانيّت» جداست؛ زيرا «رهبانيّت» به معناى جدايى و بيگانگى از اجتماع است و زُهد به معناى وارستگى به خاطر «اجتماعى تر زيستن» است.

خاستگاه «مدرنیسم»

مورخین و دانشمندان، جغرافیای پیدایش «مدرنیسم» را چگونه ترسیم می کنند؟

بدون تردید خاستگاه و جایگاه «مدرنیسم» را باید در غرب جست و جو کرد. «هالینگ دیل» یکی از تئوریسین های مدرنیسم، عواملی نظیر شکست قدرت دینی کلیسا و تزلزل سلطه نهادهای مذهبی، ظهور و پیدایش علوم تجربی و احیای دانش و معرفت شناسی دینی به سبک نوین را از جمله عوامل زمینه سازی می شناسند که فضای مناسبی را برای شکوفایی فلسفه نوین در غرب فراهم آورد. به نظر وی، «تفکر از قیمومیت جزمیت مسیحی آزاد شد و به راه های اصلی اش بازگشت».

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الصادق (عليه السلام)

من لم يأت قبر الحسين (عليه السلام) و هو يزعم انه لنا شيعة حتى يموت فليس هو لنا شيعة و ان کان من اهل الجنة فهو من ضيفان اهل الجنة

کسى که به زيارت قبر امام حسين نرود و خيال کند که شيعه ما است و با اين حال و خيال بميرد او شيعه ما نيست واگر هم از اهل بهشت باشد از ميهمانان اهل بهشت خواهد بود.

کامل الزيارات، ص 193