پاسخ اجمالی:
«رهبانيّت» از ناحيه اسلام به شدّت نفى شده و حديث معروف: «لَا رُهْبَانِيَّةَ فِى الإسْلَامِ»؛ (در اسلام رهبانيّت وجود ندارد)، در بسيارى از منابع اسلامى آمده است و تأكيد شده كه زهد اسلامى - كه به معناى سادگى در زندگى و حذف تجمّلات در عين نفوذ كردن در متن زندگى اجتماعى است - از «رهبانيّت» جداست؛ زيرا «رهبانيّت» به معناى جدايى و بيگانگى از اجتماع است و زُهد به معناى وارستگى به خاطر «اجتماعى تر زيستن» است.
پاسخ تفصیلی:
بايد توجّه داشت كه «رهبانيّت» از ناحيه اسلام به شدّت نفى شده و حديث معروف: «لَا رُهْبَانِيَّةَ فِى الإسْلَامِ»(1)؛ (در اسلام رهبانيّت وجود ندارد)، در بسيارى از منابع اسلامى آمده است و تأكيد شده كه زهد اسلامى - كه به معناى سادگى در زندگى و حذف تجمّلات در عين نفوذ كردن در متن زندگى اجتماعى است - از «رهبانيّت» جداست؛ زيرا «رهبانيّت» به معناى جدايى و بيگانگى از اجتماع است و زُهد به معناى وارستگى به خاطر «اجتماعى تر زيستن» است.
شاهد سخن اين كه، در حديث معروف «عثمان بن مظعون» - كه فرزندش از دنيا رفت و به كلّى از زندگى مأيوس و جدا شد و تصميم به رهبانيّت گرفت - مى خوانيم پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) با صراحت به او فرمود: «إنَّ اللّهَ تَعَالَى لَمْ يَكْتُبْ عَلَيْنَا الرُّهْبَانِيَّةَ إنَّمَا رُهْبَانِيَّةُ أُمَّتِي الجِهادُ فِى سَبِيلِ اللّهِ»(2)؛ (خداوند هيچ گاه رهبانيّت را بر ما مقرّر نداشته، رهبانيّت پيروان من تنها در جهاد است)؛ يعنى اگر تصميم دارى به زندگى مادّى پشت پا بزنى، اين كار را به صورت منفى و انزواى اجتماعى انجام مده؛ بلكه در يك مسير مثبت يعنى جهاد، به خاطر سربلندى اجتماع، هدف خود را جستجو كن، اين همان وارستگى به خاطر اجتماعى تر زيستن است.
در حديثى از امام موسى بن جعفر(عليهما السلام) نقل شده كه كسى از او پرسيد: «هَلْ يَصْلَحُ لِلرَّجُلِ المُسْلِمِ أنْ يَسِيحَ فِى الأرْضِ أوْ يَرْهَبَ فِى بَيْتٍ لَا يَخْرُجُ مِنْهُ؟ قَالَ: لَا»(3)؛ (آيا مرد مسلمان سياحت كند يا رهبانيّت اختيار كرده در خانه بنشيند و از آن خارج نشود؟ امام در پاسخ فرمودند: نه).
توضيح اين كه «سياحت» - كه در اين روايت هم رديف «رهبانيّت» قرار گرفته و از هر دو نهى شده - نوعى «رهبانيّت سيّار» بوده است، به اين معنا كه بعضى از افراد بدون اين كه خانه و زندگى براى خود تهيّه كنند و يا كسب و كارى داشته باشند، به صورت جهانگردى بدون زاد و توشه، پيوسته از نقطه اى به نقطه ديگر مى رفتند و با گرفتن كمك از مردم و به صورت گدايى زندگى مى كردند، و به اين ترتيب اسلام هم رهبانيّت ثابت را نفى كرده و هم رهبانيّت سيّار را.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.