تناقض آيات قرآن درباره «ازليت تدبير عالم»!

قرآن در یک آیه اشاره به تقدير امور هستى و تعيين وضعيّت آن در لوح محفوظ دارد؛ در حالى كه در آيات دیگری سخن از تقدير امور در شب قدر هر سال به ميان آمده است؛ آیا این تناقض نیست؟!

در اصل تقدير اختلاف و تناقضى وجود ندارد؛ ولى ممكن است علم و آگاهى نسبت به تقدير مختلف باشد؛ لذا تنها كسى كه از تقدير ازلىِ امور و مجارى آن آگاه است و آنچه را در لوح محفوظ آمده مى داند، خود خداوند است؛ اما آنچه در دو سوره «دخان» و «قدر» آمده، به معناى نزول تقدير و توزيع آن است، نه اصل تقدير؛ زيرا خداوند به علم ازلىِ خويش، تقدير همه امور و مجارى آن را مى داند، ولى در شب قدر آنچه مربوط به يكسال است را نازل مى كند و در اختيار امام عصر(ع) قرار مى دهد؛ لذا از يك سو تقدير ازلى است نسبت به هستى و از سوى ديگر، تقدير شب قدر است نسبت به يك سال. با اين توضيح، جايى براى طرح شبهه تناقض ميان آيات ياد شده باقى نمى ماند.

تناقض آيات قرآن درباره «فراموش‌كاری خداوند»!

چرا برخي آيات قرآن خداوند را «فراموش‌كار» معرفی می كند و برخی ديگر از آيات نسیان الهی را نفی می نمايد؟

كلمه «نسيان» در آياتی كه خداوند را «فراموش‌كار» معرفی می كند، به معناى فراموشى نيست، بلكه به معناى تناسى و تغافل؛ يعنى به فراموشى سپردن و بى اعتنا بودن است، ولى آنچه در آیات مقابل نفى شده، فراموشى و غفلت است.
امير مؤمنان علی(ع) درباره معناى آيه «نَسُواْ اللهَ فَنَسِيَهُمْ» فرمود: خدا را در دنيا فراموش كردند؛ به اين معنى كه او را اطاعت نكردند و خداوند نيز آنان را در آخرت فراموش كرد؛ يعنى براى آنان پاداشى در نظر نگرفت و آنان در بهره‌مندى از نعمت‌هاى الهى به فراموشى سپرده شدند.

مناظره امام جواد(ع) درباره فضائل خلفا

جريان مناظره امام جواد(عليه السلام) درباره فضائل خلفا چگونه بود؟

مناظره امام جواد(ع) با «يحيی بن اكثم» درباره فضائل خلفا نشان می دهد همه اين فضائل ساختگی بوده و با قرآن و روايات سازگاری ندارد. اين كه جبرئيل از پيامبر می خواهد كه از ابوبكر بپرسد آيا او از خدا راضی است؟ با علم خدا نمی سازد. اين كه خلفا با فرشتگان همانند هستند با مشرك بودن سال های طولانی از عمرشان نمی سازد. سرور بودن خلفا براي پيران بهشتی به خاطر جوان بودن بهشتيان رد می شود و چراغ بودن عمر در بهشت با وجود نور داشتن ملائكه و آدم و حضرت محمد(ص) سازگاری ندارد.

علم و آگاهي خداوند به موجودات جهان

امام علي(علیه السلام) علم خداوند به موجودات جهان را چگونه به تصویر می کشد؟

امام علي(ع) در خطبه 91، به سراغ کوچکترین موجودات جهان می رود و يادآور مي شود كه علم و آگاهی خداوند به حدي است كه از درون لانه هاى تابستانى مورچگان، خانه هاى زمستانى حشرات، آهنگ اندوهبار زنان غمديده، صداى آهسته گام ها، جايگاه پرورش ميوه ها در درون غلاف شكوفه ها، مخفى گاه هاى وحوش در درون غارهاى كوه ها و اعماق درّه ها، نهانگاه پشه ها در ميان ساقه ها و پوست هاى درختان، محلّ پيوستگى برگ ها به شاخه ها و از جاى حركت نطفه ها از صلب پدران و آميزش با نطفه مادران در درون رحم ها مطّلع است.

چگونگی «علم» خدا به تمام جزئیات عالَم

آیا «علم» خداوند به تمام جزئیات عالَم، مشكلى براى ذات پاكش ايجاد نمى كند؟

برخلاف ادعاي فلاسفه كه علم خدا را «علم حصولى» دانسته اند و معتقدند كه عكس و صورت هاى موجودات خارجيّه به ذات پاكش منتقل مى شود علم خداوند به تمام موجودات، علم حضوری است؛ یعنی همه جا حاضر است و همه موجودات نزد او حضور دارند و عكس و نقشى در كار نيست، لذا این احاطه حضوری، مشکلی برای او ایجاد نمی کند. خداوندي كه حافظ تمام موجودات است و اداره امور آنها را نیز به عهده دارد و هیچکدام از آنها فتور و ملالتی برای او ندارد.

نامحدود بودن «علم» خداوند از زبان امام علي(ع)

امام علي(ع) در خطبه 178 نهج البلاغه درباره نامحدود بودن «علم» خداوند چه مي فرمايد؟

امام علي(ع) در خطبه 178 «نهج البلاغه» درباره نامحدود بودن «علم» خداوند می فرماید: «نه تعداد قطره هاى آبها بر او پنهان مى ماند، نه عدد ستارگان آسمان، نه شماره ذرات خاك كه همراه بادها در هوا به پرواز در مى آيد، نه حركات مورچگان بر سنگ هاى سخت و نه استراحتگاه مورچه هاى ريز، و نيز از محل ريزش برگها و حركات پنهان چشمها آگاه است». آرى، در تمام پهنه هستى نه چيزى از كليات بر او مخفى است و نه چيزى از جزئيات و ايمان به چنين خدايى براى تربيت انسان كافى است. آرى، كافى است انسان بداند عالَم، محضر خداست و اسرار درون و برون ما بر او آشكار است.

زمان وقوع «قیامت»

آیا در قرآن کریم به زمان وقوع «قیامت» اشاره ای شده است؟

زمان آغاز قیامت، یکی از موضوعاتی است که مردم در ارتباط با آن از پیامبر(ص) سؤال می کردند. قرآن در این باره می فرماید: «از تو درباره زمان رستاخيز سؤال مى كنند، که كى فرا مى رسد؟ بگو: علمش فقط نزد پروردگار من است». بر اساس آیات قرآن آغاز قيامت تدريجى نيست، بلكه همانند زلزله ناگهانى می باشد؛ این آیات به مخاطبان خود می فهماند که همواره آماده مرگ باشند، چرا كه اگر قيامت آغاز شود، هیچ مهلتی برای توبه به انسان داده نمی شود.

نقض گستره علم انحصاری خداوند!

آيه شريفه 34 سوره لقمان، علم و آگاهى در مورد پنج چيز را مختص خدا مى داند: «انَّ اللهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَيَعْلَمُ مَا فِى الاْرْحَامِ وَمَا تَدْرِى نَفْسٌ مَّاذَا تَكْسِبُ غَداً وَمَا تَدْرِى نَفْسٌ بِأَىِّ أَرْض تَمُوتُ إِنَّ اللهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ»؛ (آگاهى از [زمان قيام] قيامت مخصوص خداست، و او باران را نازل مى كند، [و از نزول دقيق آن آگاه است] و آنچه را كه در رحمها [ى مادران] است مى داند، و هيچ كس نمى داند فردا چه به دست مى آورد، و هيچ كس نمى داند در چه سرزمينى مى ميرد؟ خداوند [نسبت به همه اين امور] دانا و آگاه است). امّا در عصر کنونی هنگام بارش باران پیش بینی می شود و پزشکان از مراحل رشد جنین آگاهی دارند؛ حتی زمان مرگ بیمار را پیش بینی می کنند. با این حال چگونه در آیه فوق علم به این موارد از علوم انحصاری خداوند بیان شده است؟!

اولا: برخی از مفسرین اعتقاد دارند دو موضوع اطلاع از ویژگی های جنین و بارش باران، در این آیه جمله معترضه هستند و بنابراین نمی تواند آنها را حوزه علم اختصاصی خداوند دانست.

ثانیا: علم بشر به چنین اموری «علم با واسطه و ابزار» است و این واقعیت لطمه ای بر اختصاص «علم غیبی و بی واسطه» برای خداوند در این امور نمی زند.

ثالثا: اطلاعات به دست آمده بشر راجع به این موضوعات بسیار محدود است و صدها راز ناگشوده که فقط خداوند از آنها اطلاع دارد، در این امور باقی مانده است.

«سعادت» و «شقاوت» انسان، اکتسابی یا ذاتی؟

«سعادت» و «شقاوت» در انسانها ذاتى است یا اکتسابی؟

از نظر قرآن، «سعادت» و «شقاوت»، اكتسابي است. خدا مى داند چه كسانى با ميل خود در طريق سعادت و چه كساني با ميل خود در مسير شقاوت گام مى نهند. پس اگر مردم مجبور به انتخاب اين راه باشند آن وقت علم خدا جهل خواهد شد. اگر ما محكوم به سعادت و شقاوت ذاتى باشيم تعليم و تربيت، آمدن پيامبران، نزول كتب آسمانى و كيفر و پاداش همگى بي فايده يا ظالمانه خواهد بود. اين انسان است كه راه شقاوت و سعادت را با امداد الهي و با پاى خود مى پيمايد.

فلسفه آفرینش کافر از منظر فلاسفه و متکلمین اسلامی؟

از منظر فلاسفه و متکلیمن اسلامی فلسفه آفرینش کافر چیست؟

فلسفه آفرینش عالم امکان، از معمّاهای تاریک و ناگشودگی تاریخ دانش بشری است که ذهن های غوّاص و ناآرام ارباب خرد و معرفت را به سوی خود معطوف کرده است. بشر امروز هر چه بیشتر در حلّ و گشودن گره آن کوشش می کند به همان اندازه به حلقات گم شده ای برخورد می کند. یکی از مصادیق این معماها «آفرینش کافر» است و اینکه چرا خداوند حکیم و رئوف با وجود این که عالم مطلق به سرنوشت قطعی کافر یعنی عذاب ابدی اوست، چنین انسان نگون بختی را آفریده است؟ آیا این نوع خلقت با صفت «حکمت و رأفت الهی» سازگاری دارد؟ به این سوال جواب های متعددی داده شده که عبارتند از ...

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الباقر عليه السّلام :

بَلا فى اِثْنَيْنِ مِنْ اَصْحابِهِ قالَ: فَلمّا مَرَّبِها تَرَقْرَقَتْ عَيْناهُ لِلْبُکاءِ ثُمَّ قالَ: هذا مَناخُ رِکابِهِمْ وَ هذا مُلْقى رِحالِهِمْ وَهيهُنا تُهْراقُ دِماؤُهُمْ، طوبى لَکِ مِنْ تُرْبَةٍ عَلَيْکِ تُهْراقُ دِماءُ الاحِبَّةِ.

بحارالانوار، ج 44، ص 258