پاسخ اجمالی:
آن چه در قرآن و روايات اسلامی در مورد ضرورت وجود «حجت الهي» در هر عصر و زمان آمده با دليل عقلى نيز ثابت ميشود؛ زيرا بر طبق «برهان لطف» كسى كه انسان را براى سعادت و تكامل آفريده و تكاليفى بر دوش او گذاشته، لازم است مقدمات هدايت و وسائل كافى براى رسيدن به آن هدف را در اختيار او بگذارد و اگر چنين نكند نقض غرض كرده است و خداوند حكيم چنين كارى نمى كند.
پاسخ تفصیلی:
آن چه در قرآن و روايات اسلامی در مورد ضرورت وجود «حجت الهي» در هر عصر و زمان آمده است با دليل عقلى نيز قابل تطبيق است؛ زيرا «برهان لطف» درباره لزوم وجود امام يا پيامبر الهى در هر عصر و زمان تاكيد دارد و هم چنين مفاسدى كه بر نبودن آن ظاهر مى شود، در همه جا صادق است حتى در آنجا كه در كره زمين تنها يك جامعه دو نفرى باشد.
توضیح اینکه:
قاعده لطف مى گويد: كسى كه انسان را براى سعادت و تكامل آفريده، و تكاليفى بر دوش او افكنده، لازم است مقدمات هدايت و تربيتش را نیز فراهم سازد و وسائل كافى براى رسيدن به اين هدف را در اختيار او بگذارد؛ زيرا اگر چنين نكند نقض غرض كرده است و خداوند حكيم هرگز چنين كارى نمى كند.
شك نيست كه وجود عقل براى انسان، يا وجود رهبران عادى به تنهايى او را از خطاها و اشتباهات و گناهان حفظ نمى كند، و به تعبير ديگر علم انسان به تنهايى نمى تواند او را به سر منزل مقصود يعنى اطاعت الهى و سعادت هميشگى رهنمون شود بلكه علاوه بر اين، نياز به وجود كسى دارد كه با علم الهى ارتباط داشته باشد و از خطا و اشتباه و گناه مصون باشد، تا بتواند به خوبى اتمام حجت كند و بى كم و كاست راه را به انسان ها نشان دهد.
اين دليل در هر عصر و زمان و براى هر جامعه بزرگ و كوچك حتى يك جامعه دو نفرى نيز صادق است. بنابراين اگر در روى زمين جز دو نفر نباشد بايد يكى از آن دو، پيامبر الهى يا امام معصوم باشد.
به هر حال خداوند بزرگوارتر از اين است كه انسان هايى را موظف به وصول سرمنزل سعادت بنمايد و راه صحيح و خالى از خطا را به آنها نشان ندهد.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.