حدیثی 21 مطلب

رنجنامه حضرت زهرا (ع) برای زنان مدینه؛ آخرین احتجاجات بانوی اسلام در امر خلافت

بانوى بزرگ اسلام حضرت فاطمه زهرا (ع) خطبه ای را در بستر بيمارى بيان كرد، همان بيمارى كه هرگز از آن برنخاست، و جان پاك خود را به جان آفرين تسليم نمود. لحن خطبه به خوبى نشان مى ‏دهد كه از روحى بلند، سرشار از علم و دانش، مملو از محبّت به خدا و ايمان، و لبريز از درد و رنج، سرچشمه گرفته است. خطبه آهنگى رسا و كوبنده و گيرا و قاطع و شجاعانه دارد و بسيار دردناك و غم ‏انگيز است. اين خطبه كه از دل پر درد دختر گرامى پيامبر اسلام (ص) برخاسته‏، در حقيقت رنجنامه اوست. رنجى جانكاه كه تا اعماق استخوانش نفوذ كرده و تمام وجودش را در شعله ‏هاى سوزان خود فرو برده است. به همين دليل كلامش در اين خطبه رنگ آتش به خود گرفته، چرا كه از قلب آتشين برخاسته، و خون رنگ شده، چرا كه از دليل او سرچشمه گرفته. محور تمام سخنان حضرت صدیقه در اين خطبه مسأله غصب خلافت و مظلوميت على (ع) و خطرات آينده اين انحراف بزرگ براى امت اسلامى است.

حماسه بزرگ؛‏ خطبه تاريخى بانوى اسلام فاطمه زهرا عليها السلام

بعد از رحلت پيامبر اسلام (ص) طوفان عجيبى سراسر جهان اسلام را فرا گرفت، و كانون اين طوفان مركز «خلافت» بود. سپس به هر چيز كه به نحوى با آن ارتباط پيدا مى ‏كرد منتقل شد. از جمله حكم مصادره سرزمين فدك - كه از سوى پيامبر اسلام (س) به دخترش فاطمه (ع) روى مصالح مهمى واگذار شده بود - از طرف نظام حاكم صادر شد. فاطمه (ع) كه مى ‏ديد اين تجاوز آشكار، توأم با ناديده گرفتن بسيارى از احكام اسلام در اين رابطه، جامعه اسلامى را گرفتار يك انحراف شديد از تعاليم اسلام و سنّت پيامبر (ص) و گرايش به برنامه ‏هاى جاهلى مى ‏كند، و از سوى ديگر مقدمه‏ اى است براى خانه ‏نشين كردن اميرمؤمنان على (ع) و محاصره اقتصادى ياران جانباز على (ع)، به دفاع از حق خويش در مقابل غاصبان فدك پرداخت و با تمام وجودش خواستار بازگشت اين حق مغصوب شد. ولى نظام حاكم به بهانه حديث مجعول «نَحْنُ مَعاشِرَ الأَنْبِياءِ لا نُوَرِّثْ‏؛ ما پيامبران ارثى از خود نمى ‏گذاريم!»، از اداى اين حق سر باز مى‏ زد. بانوى اسلام به مسجد آمد تا در برابر توده ‏هاى مسلمان، و سران مهاجر و انصار گفتنى ‏ها را بگويد، و اتمام حجت كند، و بهانه ‏هاى ادامه اين غصب عجيب و مصادره ظالمانه را از دستگاه حكومت وقت بگيرد، و در ضمن، صفوف وفاداران به اسلام را از حاميان سياست‏ هاى تجاوزكارانه آشكار سازد.

آه‏ سوزان‏ على عليه السّلام در كنار قبر زهرا سلام الله عليها

از سخنان امام امير المؤمنين (ع)، خطبه ای است كه به هنگام دفن سيده زنان جهان، فاطمه (س)، خطاب به رسول اللّه (ص)، در كنار قبر پيامبر (ص) بيان كرد. اين گفتار امام (ع) سخنى است كه از سوز دل مولا (ع) به هنگام دفن حضرت فاطمه زهرا (س) حكايت می کند. درد دلى است پر سوز و گداز كه مولا (ع) با پيامبر اكرم (ص) درباره مصائب زهرا (س) از يك ‏سو و مصيبت خودش به سبب فراق زهرا (س) از سوى ديگر دارد و بخشى از حقايق مهم تاريخى صدر اسلام را به صورت غيرمستقيم، امّا گويا و پرمعنا منعكس مى ‏كند.

آشنايی با پيام امام اميرالمؤمنين عليه السلام (شرح تازه و جامع بر نهج‏ البلاغه)

على عليه السلام صاحب حكمت و دانش / گستره علم و دانش حضرت على (ع) / مرجعيّت علمى امام على (ع) / امام على (ع) دروازه شهر علم پيامبر (ص) / سخنى درباره «نهج البلاغه» و «گوينده آن» / فصاحت و بلاغت نهج البلاغه / محتواى ژرف و عميق نهج البلاغه / جاذبه فوق العاده نهج البلاغه / اسناد نهج البلاغه‏ / سيّد رضى گرد آورنده نهج‏ البلاغه‏ / چرا سيد رضی نهج البلاغه را جمع‏ آورى كرد؟‏ / شروح نهج البلاغه‏ / پيام امام امير المؤمنين عليه السلام (شرح تازه و جامعى بر نهج ‏البلاغه) / ويژگى ‏هاى اين شرح‏ (پيام امام امير المؤمنين عليه السلام)

نقش عالمان شیعه در گسترش علم رجال از نگاه خاورشناسان

دانشمندان شیعی از همان سده‌های نخست به‌تدوین کتاب‌هایی درباره رجال همت گماشتند. دیدگاه خاورشناسان درباره اهمیت و کارایی دانش رجال، البته با دیدگاه مسلمانان کاملاً متفاوت است. در‌واقع خاورشناسان که از سده نوزدهم، فعالیت‌های بسیار اندکی در حوزه رجال به‌ویژه رجال شیعی داشته‌اند. این جستار به‌اندازه بضاعت علمی می‌کوشد ضمن معرفی و تبیین نقش عالمان شیعی در گسترش علم رجال، گونه‌های مختلف مطالعات خاورشناسان در این زمینه را بیان کند....

تأثیر زبانی و محتوایی روایات شیعی بر «ادبیات فارسی»

جایگاه قرآن و حدیث در میان منابع و سرچشمه‌های ادب پارسی، متفاوت و ممتاز است؛ تا آن‌جاکه می‌توان گفت نظم و نثر فارسی، بیشترین وام‌گیری را از متون دینی دارند. یکی از علل این حجم از تأثیرپذیری، دانش دینی گویندگان فارسی‌زبان بود. در گذشته تا پیش از مشروطه و تخصصی‌شدن دانش‌ها، بیشتر فرهیختگان و ادیبان، دانش‌آموختگان مدارس دینی بودند، چنان‌که عالم به کسی می‌گفتند که علم دین می‌دانست...

نقش «نهج‌البلاغه» در گسترش فرهنگ و علوم اسلامی

گردآوری و تدوین حدیث در قالب مجموعه‌های مختلف موضوعی یا غیر آن مانند تدوین کتب صحاح، مسند‌نویسی، جزء‌نگاری، مستخرجات، معاجم و کتب تخریج، امری است که سابقه آن به پس از قرن دوم هجری می‌رسد. شاید بتوان گفت گردآوری مجموعه‌ای از احادیث با رویکرد ادبی و بلاغی پیش از سید‌رضی سابقه نداشته است و همین امر یکی از عوامل جاودانگی کتاب وی باشد و موجب شده تا این کتاب، میراثی ارزشمند و یک اثر ادبی حدیثی فاخر شناخته شود. پرسش اصلی این است که با توجه به آن‌که سید‌رضی تنها با رویکرد ادبی به جمع و تألیف این کتاب پرداخته، تا چه حد این کتاب در ادبیات عرب و نیز دیگر علوم اسلامی به‌خصوص علم حدیث مورد توجه قرار گرفته و اساساً چه نقشی در گسترش این علوم و دیگر دانش‌ها داشته است؟

ادعیه‌نگاری شیعی؛ تاریخچه، ویژگی‌ها و امتیازات

در فرهنگ شیعی، دعا از قرآن آغاز، با ادعیه منقول از پیامبر توسعه و با دعاهای امامان به اوج می‌رسد. تفاوت میان اهل‌سنت و شیعه در همین دعاهای مأثور ائمه اطهار(ع) است. برخی گروه‌ها و جریان‌های اسلامی هم‌چون اهل‌سنت و صوفیان، به ادعیه نبوی اکتفا و بر آن توقف کردند، اما در میان شیعه حجم گسترده و فراوانی از ادعیه از زبان جانشینان به حق پیامبر(ص) نقل‌شده است. این امر خود سبب گستردگی کمّی متون دعایی شیعه، در مقایسه با اهل‌سنت شده است.

نقل و انتقال احادیث امامیه، مکتوب یا شفاهی؟

در میان بیشتر حدیث‌پژوهان و دنبال‌کنندگان مباحث حدیثی و عموم دانش‌آموختگان حوزوی، این تصور غالب است که گزارش احادیث بر پایه نقل شفاهی و در قالب گفتار صورت پذیرفته و لااقل تا عصر تألیف کتب اربعه این رویه شایع بوده است. بررسی شواهد گوناگون گواه آن است که از همان ابتدا این مکتوبات بودند که بستر نقل و گسترش معارف اهل‌بیت(ع) را فراهم آورده‌اند. به‌عبارت دیگر میراث حدیثی امامیه در بستر مکتوبات تولد یافته و بالیده است. نوشته حاضر بر آن است که با ارائه شواهد روایی و تاریخی به این اطمینان دست یابد که نقل و انتقالات شفاهی به‌اندازه‌ای اندک بوده که می‌توان آن را در فرآیند روایت احادیث نادیده انگاشت. در مقابل آشکار می‌شود که ثبت و نشر مکتوب احادیث از زمان بیان آنها از سوی ائمه(ع) رخ داده و تا قرن پنجم و پس از آن نیز استمرار یافته است.

نقش شیعه در گسترش حدیث در خراسان

بی‌تردید بسیاری از مناطق جغرافیایی در نشر علوم اسلامی، با تناسب‌های مختلف، سهیم هستند. روشن است که شیعیان قم، کوفه و بغداد در برهه‌هایی از تاریخ در نشر حدیث نقش تعیین‌کننده‌ای داشته‌اند. خراسان، به‌جهت دوردست‌بودن از مرکز حکومت اسلامی و هم‌چنین به‌دلیل پهناوری ویژه، در بسیاری از پژوهش‌های شیعی غایب از نظرهاست. این پژوهش بر آن است تا سهم خراسان بزرگ را در نشر حدیث شیعه بررسی کند. خراسان تا سده پنجم هجری شامل کدام مناطق می‌شده، و در این مناطق چه تلاش‌های ارزشمند حدیثی شکل‌گرفته است؟ دوره‌های قوت و ضعف حدیث‌پژوهان شیعی در پنج قرن نخست هجری تا چه اندازه دست‌یافتنی است؟ چه آثار ارزشمندی در این مناطق تألیف شده و ارتباط حوزه‌های حدیثی شیعه با دیگر حوزه‌های فریقین چگونه بوده است؟ این‌ها مسائل مهمی در حوزه حدیث خراسان است و لازم است بدان پرداخته شود. در این پژوهش، در حد توان به این پرسش‌ها پاسخ داده خواهد شد.
پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الرّضا عليه السّلام :

انَ اَبى اِذا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ لا يُرى ضاحِکاً وَ کانَتِ الْکِاَّبَةُ تَغْلِبُ عَلَيْهِ حَتّى يَمْضِىَ مِنْهُ عَشْرَةُ اَيّامٍ، فَاِذا کانَ الْيَوْمُ العْاشِرُ کانَ ذلِکَ الْيَوْمُ يَوْمَ مُصيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُکائِهِ ... .

امالى صدوق ، ص 111