نقش نهجالبلاغه در گسترش فرهنگ و علوم اسلامی
دکتر حامد شریعتی نیاسر؛ استادیار دانشگاه مذاهب اسلامی، گروه علوم قرآن و حدیث (hshariati@ut.ac.ir).
مقدمه
گردآوری و تدوین حدیث در قالب مجموعههای مختلف موضوعی یا غیر آن مانند تدوین کتب صحاح، مسندنویسی، جزءنگاری، مستخرجات، معاجم و کتب تخریج، امری است که سابقه آن به پس از قرن دوم هجری میرسد.(1) شاید بتوان گفت گردآوری مجموعهای از احادیث با رویکرد ادبی و بلاغی پیش از سیدرضی سابقه نداشته است و همین امر یکی از عوامل جاودانگی کتاب وی باشد و موجب شده تا این کتاب، میراثی ارزشمند و یک اثر ادبی حدیثی فاخر شناخته شود. پرسش اصلی این است که با توجه به آنکه سیدرضی تنها با رویکرد ادبی به جمع و تألیف این کتاب پرداخته، تا چه حد این کتاب در ادبیات عرب و نیز دیگر علوم اسلامی بهخصوص علم حدیث مورد توجه قرار گرفته و اساساً چه نقشی در گسترش این علوم و دیگر دانشها داشته است؟
الف) سیدرضی و نهجالبلاغه در یک نگاه
گردآورنده نهجالبلاغه، سیدرضی محمدبن حسینبن موسیبن محمدبن موسیبن ابراهیمبن امام موسی کاظم(علیه السلام) است که نسب او با دوازده واسطه به امام علی(علیه السلام) میرسد. وی نهجالبلاغه را تقریباً در مدت ۱۷ سال (۳۸۲-۴۰۰ق) تألیف کرده است. این کتاب شریف، حاوی ۲۴۲ خطبه، ۷۸ نامه و رساله و ۴۹۸ حکمت است. نهجالبلاغه طی قرنهای متمادی از حیث استنساخ، تعلیق، شرح و اجازه مورد اهتمام جدی علما و سرشناسان ادب و بلاغت قرار گرفته(2) و دانشمندان اهلبیت(علیهم السلام) نسلی بعد از نسلی دیگر آن را دستبهدست کردند.(3) سیدرضی که در رأس ادیبان امامی بغداد در دهههای پایانی سده چهارم هجری قرار داشت، توانست با ادغام ادب زبانشناختی با ادب اخلاقی - دینی، علاوهبر نهجالبلاغه، آثار برجسته دیگری در حوزههای گوناگون دانش اسلامی بیافریند. آثاری چون المَجازاتالنبویة در حدیث، تلخیصالبیان عن مجازاتالقرآن و حقائقالتاویل فی متشابهالتنزیل در تفسیر که امتیازهای فراوان از جنبه ادب زبانشناختی دارد و تسلط او بر ادبیات را آشکار میکند.(4) البته وی در عمر کوتاه خود آثار گوناگون دیگری نیز از خود برجای گذاشت که شمار آنها تا هجده اثر میرسد که هریک در نوع خود ممتاز و مهم است و متاسفانه بسیاری از آنها به دست ما نرسیده است،(5) اما با اینحال هیچکدام شهرتی مانند نهجالبلاغه نیافتهاند(6) و میتوان گفت که امروزه سیدرضی را با نهجالبلاغه میشناسند.
ب) ارزش و جایگاه علم در نهجالبلاغه
از آنجا که نهجالبلاغه را أخالقرآن لقب دادهاند(7)و امیر مؤمنان علی(علیه السلام) نیز زبان گویای قرآن است، بنابراین انتظار میرود آنچه در قرآن کریم مورد تأکید بسیار قرار گرفته در نهجالبلاغه نیز با همان تأکید دیده شود. که از آنجمله است تشویق به تفکر، علمآموزی و اهمیت علم که در قرآن کریم با خطابهایی چون: «أَفَلا تَعْقِلُون»،(8)«أَفَلا يَعْقِلُون»،(9)«إِنَّ في ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ»،(10)«هَلْ يَسْتَوِي الَّذينَ يَعْلَمُونَ و الَّذينَ لا يَعْلَمُون»(11) و موارد متعدد دیگر بیان شده است. از سوی دیگر، یکی از نکات مهم نهجالبلاغه که به پیشرفت دیگر دانشها کمک میکند، اهمیت علم و علمآموزی و حتی آداب و قواعد آن(12) نزد امام علی(علیه السلام) و در نتیجه تجلی آن در نهجالبلاغه است. شاید بتوان گفت در این کتاب شریف، واژه علم و مشتقات آن یکی از پرکاربردترین واژگان است که نمونهای از آن کلام امام علی(علیه السلام) خطاب به کمیلبن زیاد دیده میشود. ایشان بعد از تقسیم مردم به سهدسته عالم ربانی، متعلمی که بر راه نجات است و دیگرانی که سرگرداناند و به رکن محکمی تمسک نکردهاند، به تفصیل فضیلت علم و تفاوت کسانی که در مسیر علمآموزی تلاش میکنند با کسانی که در راه ثروتاندوزی عمر میگذرانند را بیان میفرماید.(13)
ج) گستره علوم مرتبط با نهجالبلاغه
علوم مرتبط با نهجالبلاغه را میتوان در سه حوزه مباحث پیرامونی (علوم حول نهجالبلاغه) شامل شناخت ترجمهها، شرحها، مصادر و مستدرکها، کتابهای موضوعی، نقد و بررسیها و...؛ حوزه مباحث ساختاری (علوم لنهجالبلاغه) و حوزه مباحث معارفی (علوم فی نهجالبلاغه) مورد بررسی قرار داد که از این میان، بخش اخیر، بیشترین گنجایش را برای تولید علم و دانش دارد. در واقع نهجالبلاغه فقط یک کتاب نیست، بلکه کتابخانهای از آموزهها و معارف گوناگون و متنوع، آنهم در اوج بلاغت و فصاحت است؛ بهگونهایکه امکان مطالعات گسترده و عمیق را در بسیاری از عرصههای معرفتی فراهم میسازد. این کتاب که گویا به مصداق، ترجمانی از قرآن کریم است، در بسیاری از موضوعات راهنما و راهگشا است(14) و در هر صفحه آن معارف گوناگونی بیان شده است؛ معارفی مانند مباحث انسانشناسی، تربیتی، اخلاقی، روانشناسی، اعتقادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، حکومتی، حقوقی، اقتصادی، شبه فلسفی، عرفانی و طبیعی که تاکنون کارهایی در این زمینهها انجام شده، اما همچنان جای کار در زمینه تولید علم در نهجالبلاغه فراوان است(15) و این مطلب بهویژه در دوره معاصر بسیار موردتوجه قرار گرفته و آثاری با این عناوین از دیدگاه نهجالبلاغه تألیف و تدوینشده که حاکی از تأثیر شگرف نهجالبلاغه بر متخصصان هریک از این حوزههاست. این تأثیر حتی در حوزه علوم تجربی و پزشکی نیز دیده میشود. برای نمونه میتوان از کتاب نهجالبلاغه و الطبالحدیث نام برد که نویسنده در آن به بررسی موضوعات بهداشتی و برخی بیماریهای جسمی و روحی و نیز آداب تغذیه از دیدگاه امام علی(علیه السلام) براساس نهجالبلاغه پرداخته است و همچنین باید به کتاب بررسی طب و طبابت در نهجالبلاغه نوشته ابوتراب نفیسی که توسط بنیاد نهجالبلاغه منتشر شده است، اشاره کرد. یا مقالهای دیگر نیز با موضوع «اخلاق پزشکی از نگاه امام علی(علیه السلام)» در فصلنامه النهج منتشر شده است. همچنین گاه نظریهها و مدلهای بکر و بدیعی براساس نهجالبلاغه ارایه شده است که برخی را میتوان در تحقیقهایی چون حکمرانی مطلوب از دیدگاه نهجالبلاغه؛ «مدلسازی شایستگیهای منابع انسانی براساس آموزههای نهجالبلاغه» (مطالعه موردی؛ سنخیتسنجی شایستگیهای منابع انسانی در دانشگاه امام صادق(علیه السلام))،(16) «طراحی الگوی تصمیمگیری اخلاقی مدیران مبتنی بر آموزههای نهجالبلاغه»،(17) «تبیین الگوی جانشینپروری مدیران در حکومت علوی براساس نهجالبلاغه» مشاهده کرد.
افزون بر آن، برخی پژوهشگران نیز به بررسی آماری میزان توجه به نهجالبلاغه در حوزه پزشکی و سلامت براساس مقالات نوشتهشده در این زمینه پرداختهاند(18) و برخی دیگر نیز تأثیر نهجالبلاغه را بر بشر تا بدان حد دانستهاند که معتقدند اولین قواعد و اصول تمدنی و جنبههای مختلف رشد بشر اعم از اقتصادی، سیاسی اداری، اخلاقی و حتی علمی و عبادی را باید در این کتاب جستوجو کرد.(19)افزون بر این، همزمان با توجه دانشمندان غربی و خاورشناسان به اسلام و اسلامپژوهی، کارهایی درخصوص نهجالبلاغه توسط ایشان و نیز برخی اندیشمندان مسلمان مقیم غرب صورت گرفت و همین امر برخی را بر آن داشت تا به نقد این آثار روی آورند.(20) استنادهای فقهی و اخلاقی علما و دانشمندان شیعه و اهلسنت و نیز علمای علم حدیث به نهجالبلاغه نشان از آن دارد که سیدرضی نهجالبلاغه را بهعنوان کتابی فقهی، حدیثی یا اخلاقی تربیتی ننوشته، و او صرفاً جنبه بلاغی را مدنظر داشته است، اما پس از وی، دیگران از آن بهعنوان کتاب حدیثی استفاده کرده و روایات امام(علیه السلام) را ملاکی در صدور فتاوای فقهی، نقد الحدیث و... قرار دادهاند که در ادامه به نمونههایی از آن اشاره خواهد شد.
همچنین میتوان از دیگر جنبههای تأثیرگذاری نهجالبلاغه، به تأثیر آن در شکوفایی علم کلام و احتجاجات کلامی اشاره کرد؛ بهویژه مباحثی که مخالف دیدگاههای عالمان اهلسنت بوده است؛ مانند آنچه در خطبه شقشقیه دیده میشود. ازاینرو، گرچه امثال ابنابیالحدید به شرح آن پرداختهاند، ولی جریان مخالف کوشیده است با رویکرد کلامی خود در مقام توجیه، تاویل یا پاسخ به عقاید و دیدگاههای شیعه برآیند تا آنجا که گاهی حتی به انکار انتساب آن به امیرمؤمنان(علیه السلام) روی آوردهاند. درمقابل عالمان شیعه نیز با استناد به نهجالبلاغه درمقام دفاع از معتقدات شیعه برآمدهاند و بدان استناد کردهاند.(21) ازاینرو، نشاندادن تأثیر نهجالبلاغه در هریک از این علوم و معرفی آن در قالب مقالهای مستقل، میتواند به روشنشدن بیش از پیش ارزش این میراث گرانقدر شیعی کمک کند که نوشتار حاضر در صدد آن است.
د) مفهومشناسی علوم اسلامی
برای علوم اسلامی، تعریفهای مختلفی بیان شده است؛ ازجمله گفتهاند مقصود، علومی است که موضوع آن اصول یا فروع اسلام باشد یا چیزهایی که اصول و فروع اسلام به استناد آنها اثبات میشود؛ مانند علم قرائت، تفسیر، علم حدیث، کلام و اخلاق نقلی و علم فقه یا علومی که مقدمه علوم گذشته است؛ مانند ادبیات عرب یا کلام و اخلاق عقلی، منطق، اصول فقه، رجال و درایه، یا مقصود از علوم اسلامی، علومی است که بهنحوی جزئی از واجبات اسلامی است ولو بهنحو کفایی، یا علومی که در حوزههای فرهنگی اسلامی رشد و نما یافته است؛ مانند نجوم،(22) اما در مجموع میتوان گفت: «علوم اسلامی دانشهایی هستند که محصول تعامل اندیشهای بشری با قرآن و سنتاند. در این تعامل، قرآن و سنت گاه موضوع این دانشها قرار میگیرند (مانند علوم قرآن و علوم حدیث) و گاه مستنداثبات مسائل آن دانشاند (مانند فقه و اخلاق و کلام) یا اینکه برای آنها منبع و ایدهاند (مانند فلسفه و عرفان و ادبیات)»(23) و تأثیر امیرمؤمنان علی(علیه السلام) در این علوم امری است که بسیاری از اندیشمندان بر آن اتفاقنظر دارند و از جنبههای مختلف به آن پرداختهاند.(24)
هـ) تأثیر نهجالبلاغه در گسترش علوم اسلامی
برای یافتن نقش نهجالبلاغه در گسترش علوم اسلامی و چگونگی تأثیرگذاری آن، نخست باید حوزه علمی این کتاب مشخص شود. نهجالبلاغه بهاعتبار آنکه دربردارنده سخنان امیرمؤمنان علی(علیه السلام) است، نوعی کتاب حدیثی بهشمار میآید و زیرمجموعه حدیث و سنت قرار میگیرد، اما ازآنجهت که سیدرضی آن را با انگیزه جمعآوری حدیث ننوشته است و قصدی جز بلاغت نداشته، جزو علوم ادبی و یکی از مفاخر ادب عرب به شمار میآید و جاذبههای گوناگون آن سببشده است که اندکی پس از تألیف، در خراسان بزرگ که خاستگاه زبانآوران و ادیبان بود، تدریس و شرحهای متعدد بر آن نوشته شود که بسیاری از آنها موجود نیست.(25)
همچنین بلاغت بینظیر این کتاب، در کنار ساختار و موضوعات متنوع و جامع آن و نیز مقبولیت و شخصیت تقریبی سیدرضی و محبوبیت او میان اهلسنت، موجب شد تا اندیشمندان اهلسنت نیز به این کتاب علاقمند شوند و ضمن آن به حدیث شیعه توجه کنند؛ بهگونهای که حتی برای ترویج نهجالبلاغه اعم از تدریس، استنساخ، تصحیح، ترجمه و شرح، فهرستنویسی، مستدرکنویسی و... تلاشهایی داشتهاند.(26) حدیث را شاید بتوان مادر علوم اسلامی و انسانی دانست.(27) برای مثال، دانش تفسیر، مبتنی بر گزارشهای تفسیری بود که از پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم)، صحابه و تابعان رسیده است و بههمینترتیب فقه و تاریخ و سیره و...، اما با گذشت زمان، این تأثیر به نقشی تعاملی و دوجانبه بدل شد و دانشمندان علوم مختلف از میراث حدیثی بهعنوان سرمایهای برای توسعه و تکامل این دانشها بهرهبردند.(28) درواقع میتوان ادعا کرد حدیث نقش بسزایی در تکامل و تحول معرفتهای دینی و علوم اسلامی داشته است و نهجالبلاغه نیز در همین راستا تأثیرگذار بوده است؛ زیرا امام علی(علیه السلام)خود دانشآموخته مکتب نبوی است و در عصر صدور احادیث و نزول قرآن حضور داشته و سخنان آن امام راهگشای بسیاری از علوم بوده است؛ البته وضع علم نحو و قواعد عربی را نیز به امام علی(علیه السلام) نسبت دادهاند(29) و امری در ردیف اعجاز(30) یا آنگونه که ابنابیالحدید گفته، میتوان امام علی(علیه السلام) را واضع علم کلام هم دانست.(31)
بااینحال، از آنجاکه نهجالبلاغه بخشی از این میراث حدیثی است، باید نقش آن را در میزان و استفاده این علوم از نهجالبلاغه جستوجو کرد و بهنظر میرسد با توجه به محتوای نهجالبلاغه و گوینده آن، یعنی امام علی(علیه السلام) که تمام علوم مستند به اوست،(32) میتوان گفت علومی چون، کلام، اخلاق، مدیریت، سیاست، تربیت و اقتصاد، علوم قرآن، علوم حدیث، فلسفه، اصول فقه و حتی فقه در میان دیگر علوم، بیشترین بهره را از نهجالبلاغه بردهاند؛(33) از سوی دیگر، از آنجاکه چهره بلاغی و کلامی اعتقادی نهجالبلاغه برجستهتر از دیگر جنبههای آن است، تأثیر نهجالبلاغه بر علوم اسلامی، با تأکید بر این دو حوزه بیشتر موردتوجه قرار گرفته است.
و) اثر نهجالبلاغه بر ادبیات فارسی و عربی
نهجالبلاغه، راه بلاغت است و همه صنایع ادبی و بلاغی در جایجای آن دیده میشود؛ بهگونهای که نظیر آن را در هیچ سخن دیگری غیر از قرآن نمیتوان یافت. درواقع باید امیرمؤمنان علی(علیه السلام) را مبتکر و بنیانگذار این فنون ادبی دانست(34) و اگر گفته شود نسبت کلام سخنوران عرب با سخن امام نسبت خاک با زر ناب(35) است، سخن گزافی نخواهد بود. ازاینرو، از زمان تألیف نهجالبلاغه تاکنون، شاعران و نویسندگاه عربی و فارسی بهویژه عارفان و شاعران حکیم به اقتباس و تضمین و تلمیح و ترجمه آن سخنان پرداختند(36) و ادبیات و بلاغت آن بهعنوان شاهکار زبان و ادبیات عربی و معجزه بلاغت انسانی و نیز تأثیر آن بر ادبیات، هر مراجعهکننده به این اثر بینظیر را شیفته و متحیر ساخته است.(37) تأثیر نهجالبلاغه و کلام علی(علیه السلام) در شعر شاعران پارسی گاه چنان مستقیم و صریح است که شعر ترجمهگونهای از کلام علی(علیه السلام) محسوب میشود و گاه با اندکی تصرف، مضمونی همراه است که محققان به استخراج مواردی از آن همت گماشتهاند.(38) البته اگر صرف همسویی مضمونی مدنظر قرار گیرد، شاید احصای آن ممکن نباشد؛ زیرا بسیاری از مقولات اخلاقی موردتوجه حکیمان و شاعران با مضامین کلمات امام(علیه السلام) همسوست.
از جمله مقالات و کتابهای متعددی که درخصوص تأثیر نهجالبلاغه بر ادب فارسی و عربی به نگارش درآمده است، میتوان به موارد زیر اشاره کرد: تجلی نهجالبلاغه در ادبیات عرب، نوشته محمدهادی امینی، ترجمه: سیدمهدی نوری کیدخانی، سیدمرتضی حسینی، انتشارات بنیاد نهجالبلاغه. در بخش نخست این کتاب شرح مختصری از ارزش ادبی و بلاغی نهجالبلاغه و سخنان بزرگان ادب عرب بهمیان آمده است و در بخش دوم آن، تأثیر نهجالبلاغه در ادبیات عرب با ذکر شواهد مثالی بررسیشده است، اما در زمینه تأثیر نهجالبلاغه در گستره ادب فارسی به این موارد برمیخوریم: تأثیر نهجالبلاغه و کلام امام امیرمؤمنان علی(علیه السلام) در شعر فارسی، نوشته محسن راثی؛ «بازتاب آموزههای اخلاقی نهجالبلاغه در اشعار و مثلهای فارسی»، نوشته سمیه طاطیان، نشریه پژوهشنامه نهجالبلاغه، سال دوم شماره ۸، زمستان ۱۳۹۳، ص۴۷-۶۲؛ «تأثیر نهجالبلاغه بر ادب فارسی»، سیدمحمدمهدی جعفری، مجله علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه شیراز، شماره۴۲، بهار۱۳۸۴؛ «تأثیر امام علی(علیه السلام) بر ادبیات فارسی»، نوشته محمدرضا موحدی، مندرج در دانشنامه امام علی(علیه السلام).
ز) اثر نهجالبلاغه در علوم قرآن و تفسیر
علوم قرآنی در صدر اسلام شکلی امروزی را نداشت و نمیتوان ادعا کرد که پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) یا امیرمؤمنان(علیه السلام) و یا دیگر پیشوایان معصوم(علیهم السلام) درخصوص علوم قرآنی یا تعریف اصطلاحات آن بهتفصیل سخن گفتهاند.(39) با اینحال، امام علی(علیه السلام) که شاگرد خاص و ممتاز مکتب قرآن کریم و دانشآموخته برترین معلم قرآن، یعنی رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه واله وسلم) است، در نهجالبلاغه، به برخی، اصطلاحات علوم قرآنی اشاره دارد. همچنین در منابع روایی فریقین از مکتوبه قرآنی با عنوان مصحف علی یاد شده است، اما درباره محتوا و کیفیت و چگونگی آن، اتفاقنظری وجود ندارد. برخی آن را همان قرآنی دانستهاند که به املای پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) و خط امیرمؤمنان(علیه السلام) بوده(40) و برخی آن را جزوهای حدیثی و کوچک شامل پارهای از احکام دانستهاند که به غلاف شمشیر علی(علیه السلام)متصل بوده است.(41)
همچنین با استناد به رسالهای درباره علوم قرآنی منسوب به امام علی(علیه السلام)که در آن شصت نوع از انواع علوم قرآنی را نام برده و آنها را املاء کرده و برای هریک مثالی زده است،(42) برخی معتقدند نخستین کسی که شاخههای مختلف علوم قرآنی را برشمرد و به دستهبندی این دانشها پرداخت، امام علی(علیه السلام)است و برایناساس، پیشگامی شیعه در علوم قرآنی را نتیجه گرفتهاند.(43) وجود آیات مجمل در قرآن کریم، امری قطعی و مسلم است و یکی از اسلوبهای بلاغت در کلام بهشمار میآید.(44) امیرمؤمنان(علیه السلام) نیز در نهجالبلاغه با بیان عبارت «... مُفَسراً مُجْمَلَهُ و مُبَیناً غَوَامِضَهُ... »(45) بهوجود آیات مجمل در قرآن کریم اشاره کردهاند که بخش دوم آن از حقیقت تفسیر قرآن به قرآن و نزول برخی آیات بهمنظور تبیین آیات مجمل حکایت دارد و همچنین بیانگر دستهبندی جدیدی از آیات قرآن است که بعدها دانشمندان علوم قرآنی آن را با عنوان مجمل و مبین مطرح کردهاند.(46)
واژه تفسیر در نهجالبلاغه نیز بهمعنای تفسیر قرآن بهکاررفته است؛(47) امام علی(علیه السلام) در طول حیات پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) شاهد لحظهبهلحظه نزول قرآن کریم بوده و کتابت آن را نیز برعهده داشت(48) و علاوه بر نصوص آیات قرآن یا همان تنزیل(49) حقایق و مقاصد آیات قرآن یا همان تأویل(50) که درمجموع تمامی حقایق قرآن را شامل میشد را بهطور اختصاصی از پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) دریافت کرد و آن را در قالب کتابی که همهچیز حتی حکم دیه یک خراش نیز در آن وجود داشت، گردآورد.(51) ازاینرو، هیچ آیهای نیست جز آنکه به جزئیات نزول آن و اینکه در شب نازلشده یا در روز، در دشت نازلشده یا در کوه، و دیگر حقایق مرتبط با آن واقف است.(52) در جوامع روایی شیعه و سنی و نیز نهجالبلاغه روایات متعددی از امام علی(علیه السلام) در تفسیر قرآن و یا موضوعات مرتبط با آن نقل شده است؛(53) بهگونهای که برخی ایشان را منشأ تفسیر دانستهاند.(54)
یکی از مسایل مهم در تفسیر قرآن کریم و کتب تفسیری، اصول و روشهای تفسیری است که یک مفسر براساس آن به تفسیر اقدام میکند. حال با توجه به مقام والای امام علی(علیه السلام) و جایگاه ایشان پس از پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم)، بدیهی است که روایات تفسیری امام علی(علیه السلام) و بهخصوص مطالب تفسیری نهجالبلاغه از حیث روشی و محتوایی در میان مفسران فریقین مورد توجه قرار گرفته باشد.(55) در این زمینه، برخی تألیفات وجود دارد از جمله اثر نهجالبلاغه فی تفاسیر الإمامیة فی القرن الخامس عشر الهجری در آن مؤلف تأثیر نهجالبلاغه بر تفاسیر شیعی معاصر و بیش از همه المیزان را بررسی کرده است. وی کتاب خود را در سه فصل سامان داده است. فصل اول تلاشهای امیرمؤمنان(علیه السلام) در خدمت به قرآن، فصل دوم با عنوان نهجالبلاغه مصدر تفسیر و در فصل سوم نیز به اثر نهجالبلاغه در سه حوزه عقاید، تعبدیات و اخلاق بر تفاسیر امامیه پرداخته است.
ح) اثر نهجالبلاغه در علم کلام
مقصود از علم کلام، علوم و دانشهایی است که به مباحثی در اصول دین مانند توحید، عدل، معاد، پیامبرشناسی و امامشناسی میپردازد که امام علی(علیه السلام) پایهگذار این علوم الهی است و دانشمندان علم خود را از او گرفتهاند؛(56) حتی میتوان گفت نهجالبلاغه در فلسفه شرق هم سهمی عظیم دارد و برای مثال ملاصدرا از کسانی است که عمیقاً تحتتأثیر کلمات امام علی(علیه السلام) بوده است.(57) جنبههای تأثیرگذاری نهجالبلاغه را میتوان در شکوفایی علم کلام و احتجاجات کلامی دانست؛ بهویژه مباحثی که مخالف دیدگاههای عالمان اهلسنت بوده است. گرچه امثال ابنابیالحدید به شرح آن پرداختهاند؛ کوشیدهاند با رویکرد کلامیشان در مقام توجیه یا تاویل یا پاسخ به عقاید و دیدگاههای شیعه برآیند که اگر نهجالبلاغه نبود، شاید چنین نمیکردند. عالمان شیعه نیز در مقام دفاع از اعتقاداتشان به نهجالبلاغه استناد کردهاند. در این زمینه میتوان به مقالهای باعنوان «نقش نهجالبلاغه در پیدایش و تکامل علم کلام» و نیز مقاله دیگری باعنوان «بازتاب کلام امام علی(علیه السلام) در آثار ابوحیان توحیدی»؛ مطالعه موردی در کتاب الإمتاع و المؤانسة و البصائر و الذخائر اشاره کرد.(58) همچنین مباحث دقیق توحیدی، مباحث مربوط به معاد و قیامت و نیز مباحث مربوط به عدل خدا و آنچه امام(علیه السلام) درباره پیامبرشناسی و فلسفه بعثت انبیا و نیز امامشناسی در نهجالبلاغه مطرح کرده است، همه منشا مباحث کلامی جدی بهخصوص در بین شارحان نهجالبلاغه شد و هریک به فراخور باورهای اعتقادی خود به شرح و تبیین آن پرداختهاند. همچنین برخی مدعی شدهاند که نهجالبلاغه در تغییر باورهای اعتقادی نیز تأثیرگذار بوده است. برای مثال، از تغییر نگرش جامعه ایران به عدل تحتتأثیر نهجالبلاغه یاد کردهاند.(59)
ط) اثر نهجالبلاغه در علم حدیث
حدیث، دومین منبع دینی پس از قرآن است(60) که در شناسایی و شناساندن اسلام و شکلگیری و بالندگی علوم اسلامی بیشترین سهم را داراست. نام کلی علمالحدیث به مجموعهای از دانشهای مرتبط با آن مانند رجال، درایه، تاریخ حدیث، مصطلحالحدیث، فقهالحدیث، غریبالحدیث و... اطلاق میشود. مجموع پژوهشهای این حوزه را میتوان در عناوینی چون آمادهسازی و عرضه میراث گذشته، فلسفه علوم حدیث، تاریخ حدیث، ارزیابی انتساب و صدور و فقهالحدیث مورد بررسی قرار داد(61) و تأثیر نهجالبلاغه بر علمالحدیث نیز در قالب این پنج حوزه مورد بررسی میشود.
یکی از تأثیرات نهجالبلاغه بر علمالحدیث را میتوان در حوزه احیای نسخ خطی و تحقیق و تصحیح آنها جستوجو کرد. اهتمام به نهجالبلاغه موجب اهتمام به نسخههای خطی آن و تحقیق و تصحیح آنها در دورههای مختلف شد که خود عاملی در گسترش این فنون بهشمار میآید. ازسویدیگر، مباحثی چون بررسی رابطه نهجالبلاغه با قرآن و پاسخ به شبهات مطرحشده درخصوص نهجالبلاغه، بهنوعی کمک به گسترش و تکامل علمالحدیث و تقویت اعتبار و حجیت آن بوده است. همچنین نهجالبلاغه در سیر تاریخی خود از بدو تألیف تا به امروز، هماره موردتوجه محققان و عالمان حدیثی فریقین بوده است؛ ازاینرو، برخی به شرح آن همت گمارده یا آثاری را در اینباره نوشتند و در برخی مراکز حدیثی بهخصوص توجه به نهجالبلاغه تأثیر متقابلی بر توجه به حدیث و رشد و بالندگی آن داشت. ازاینرو، در این حوزه روششناسی شارحان(62) و مکاتب حدیثی و مراکز حدیثی نیز به سهم خود موردتوجه قرار گرفتند. همچنین مستدرکاتی بر نهجالبلاغه نوشته شد که بهنوعی کار حدیثی در حوزه مستدرکنویسی بهشمار میآید.(63)
افزون بر موارد یادشده، یکی دیگر از جنبههایی که نهجالبلاغه تأثیر بسزایی در رونق آن دارد، بحث ارزیابی سندی و صدوری آن است. با توجه به عدم ذکر سندها توسط سیدرضی و شبهاتی که در این خصوص مطرح میشد،(64) عالمان بسیاری در این عرصه مطالبی را نوشتند و آثاری عرضه کردند که درحقیقت هریک بهنوعی به گسترش این حوزه از مطالعات حدیثی کمک کرد. افزون بر این، یکی دیگر از عرصههای علمالحدیث، موضوع فهم حدیث و قواعد خاص آن است. نهجالبلاغه در آغاز بهعنوان کتابی حدیثی نوشته نشده بود، اما بالتبع پس از توجه به جنبه بلاغی، فهم محتوا هم موردتوجه محققان و عالمان در طول تاریخ نهجالبلاغه قرار گرفت و آثاری در اینباره به نگارش درآمد. برای نمونه علامه مجلسی در مواردی از کتاب ملاذ الأخیار فی فهم تهذیبالأخبار برای شرح حدیث به نهجالبلاغه استناد میکند و آنچه در عبارت نهجالبلاغه آمده را بر دیگر نسخههای روایت ترجیح میدهد و از آن، برای تشخیص تصحیف و تحریفهای رخ داده در عبارت کمک میگیرد؛ مانند «و قویت مکیدته»؛(65) «انصاحت جبالنا»؛(66) «ربّ منعم علیه مستدرج بالنعمى»؛(67) «فلا تغبوا أفواههم».(68)
ی) اثر نهجالبلاغه در علم فقه
امام علی(علیه السلام) صاحب علم الهی و دانشآموخته مکتب نبوی است و بهگفته سیدرضی در مقدمه نهجالبلاغه، کلام او چنان است که «علیه مسحة من العلم الإلهی، و فیه عبقة من الکلام النبوی». ازاینرو آن حضرت در تمامی علوم و ازجمله فقه نیز سرآمد است و حتی سرمنشأ آن تلقی میشود. ابنابیالحدید دراینباره معتقد است که اساساً علم فقه از امام علی(علیه السلام) نشأت گرفته و تمام فقیهان از تمام مذاهب اسلامی وامدار و ریزهخوار خوان اویند.(69) با اینحال بهظاهر نهجالبلاغه کتابی فقهی نیست و حتی بهنظر نمیرسد سیدرضی احادیث فقهی امام علی(علیه السلام) را در این کتاب آورده باشد، اما برخی از فقرات نهجالبلاغه میتواند مستمسک آرا و مباحث فقهی و حتی اصولی قرار گیرد.
برای نمونه میتوان به پایاننامهای اشاره کرد که باعنوان «سیری در مبانی فقهی حقوقی نهجالبلاغه» نوشته شده است و مؤلف پس از مباحث مقدماتی در معرفی نهجالبلاغه، مباحثی از علم اصول مانند ملاک اصالة الصحة و عدمها، ملاک قاعده اضطرار یا عسروحرج، تأثیرپذیری جوهر دین از مقتضیات زمان و اثر آن در فقه، حرمت تحریف احادیث نبوی و تفسیر به غیرعلم و مشروعیت فتوا را مطرح و از عناوین فقهی نیز مباحث طهارت، نماز، زکات، روزه، عید فطر، اعتکاف، حج، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، تجارت، قرض، امانات، وقف و صدقه، هبه، اقرار و لوازم آن، غصب، فرائض، قضاوت، شهادت، رجم، قذف، سرقت، قصاص، نقش علم و عدم آن در جرم را با استناد به نهجالبلاغه بررسی میکند.(70)
آیتاللّه العظمی مکارم شیرازی نیز با نگارش مقالهای، «نقش نهجالبلاغه در فقه اسلامی» را مورد تأکید قرار داده است.(71) نمونههای دیگری از استناد برخی فقها به نهجالبلاغه در موارد زیر دیده میشود: استناد صاحب حدائق به کلامی از امام علی(علیه السلام) که فروش و برداشت هدایا و زینتهای کعبه را جایز ندانستد، حتی اگر به قصد رسیدگی به حال فقرا باشد.(72) در جواز تزیین دیگر مشاهد مشرفه و قبور ائمه(علیهم السلام)،(73) فتوا به حرمت سفر در روز جمعه پیش از نماز جمعه(74) با استناد به نامه ۶۹ نهجالبلاغه،(75) فتوا به عدم وجوب ستر وجه و کفین برای بانوان با استناد به حکمت ۴۲۰ نهجالبلاغه نیز به مواردی از این دست برمیخوریم.(76)
ک) تاثیر نهجالبلاغه در علم اقتصاد
دانشمندان اسلامی در علم اقتصاد از نهجالبلاغه بهرهفراوانی بردهاند، بهویژه آنکه امام علی(علیه السلام) بهعنوان نمونهای از یک حکومت موفق تاریخ(77) توانست با اجرای سیاستهای درست اقتصادی، عدالت اقتصادی را در جامعه تحتحاکمیت خود برقرار سازد؛ بهگونهای که خود میفرماید: «در حکومت من در کوفه رفاه اقتصادی برقرار است و کمترین حد آن است که همه مردم از آب آشامیدنی سالم و نان گندم برخوردارند».(78) و ازاینرو مباحث اقتصادی نهجالبلاغه حجم قابلتوجهی از این کتاب را تشکیل میدهد. برای نمونه میتوان به دستورات اقتصادی حکومتی امام علی(علیه السلام)به مالک اشتر و از جمله فرامین ناظر بر توجه به تاجران و دقت در تنظیم بازار(79) و ایفای نقش نظارتی از جمله مقابله با احتکار در نامه ۵۳ اشاره کرد(80)که در کنار دیگر برنامههای امام علی(علیه السلام)در بخش تولید ثروت، تامین منابع مالی از طریق دریافت خراج و زکات، در بخش توزیع درآمد تقسیسم مساوی بیتالمال و در بخش مصرف توجه به عمران و آبادی قرار میگیرد. ازاینرو، برخی معتقدند سیره و سخن امیرمؤمنان علی(علیه السلام)، یکی از بهترین منابع شناسایی و استخراج مبانی و مولفههای اقتصاد اسلامی بهشمار میرود.(81)
در این زمینه، البته تلاشهایی بهخصوص در دوره معاصر صورتگرفته که از آن جمله میتوان به کتاب اندیشههای اقتصادی در نهجالبلاغه، تالیف محسن حائری و نیز میزگرد اقتصاد در نهجالبلاغه اشاره کرد که با حضور تعدادی از کارشناسان این رشته در بنیاد نهجالبلاغه برگزار شد و حاصل آن در نشریه علمی پژوهشی پژوهشهای نهجالبلاغه به چاپ رسید.(82) همچنین مقالههایی با موضوع اقتصاد از نگاه نهجالبلاغه در نشریات مختلف منتشرشده است که برخی به این شرح است: «اقتصاد مقاومتی از نگاه نهجالبلاغه»،(83) «تأثیر مؤلفههای دانش بر اقتصاد مقاومتی از منظر نهجالبلاغه»،(84) «مدیریت اقتصادی امام علی(علیه السلام)با تأکید بر نهجالبلاغه»،(85) «معناشناسی عدالت اقتصادی و محورهای آن در نهجالبلاغه»،(86) «امنیت اقتصادی از دیدگاه امام علی(علیه السلام)با تأکید بر عهدنامه مالک اشتر»،(87) «روششناسی اقتصاد اسلامی براساس عملکرد اقتصادی امام علی(علیه السلام)»،(88) «تولید و بهره برداری اقتصادی از نگاه قرآن و نهجالبلاغه با رویکرد تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی»،(89) «آشنایی با اندیشههای اقتصادی امام علی(علیه السلام)»،(90) «امام علی(علیه السلام) دولت و سیاستهای اقتصادی»،(91) «امام علی(علیه السلام) و اصلاحات اقتصادی»،(92) «موانع اقتصادی عدالت و امنیت»،(93) «دلایل و راههای پیشگیری از فقر در نهجالبلاغه»،(94) «راهکارهای مبارزه با فقر اقتصادی براساس کلام و سیره عملی امیرالمؤمنین(علیه السلام) جهت الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت»،(95) همچنین برخی آثار نیز با الهام از گفتار و سیره امیرمؤمنان(علیه السلام) راهکارهایی بهمنظور مقابله یا پیشگیری از فسادهای اداری،(96) جرایم اقتصادی ارایه دادهاند(97) و برخی نیز از تربیت اقتصادی براساس آموزههای امام علی(علیه السلام) سخن بهمیان آوردهاند.(98)
ل) تأثیر نهجالبلاغه در علم سیاست
یکی از موضوعاتی که تأثیر نهجالبلاغه در آن قابلانکار نیست، حوزه سیاست است. شاید این علم اسلامی تلقی نشود، اما از آنجاکه دانشمندان مسلمان بهنوعی در پیدایش و تکامل آن نقش داشتهاند و بهخصوص آنکه بخش عمده نهجالبلاغه مربوط به دوران حکومت و زمامداری امام علی(علیه السلام) است و ناظر به سیره حکومتی و منش سیاسی ایشان است، این موضوع موردتوجه محققان و پژوهشگران عصر حاضر قرار گرفته است. ازجمله میتوان به مقالهای باعنوان «أثر نهجالبلاغة فی مصادر الفکر السیاسی الإسلامی» نوشته محمدصالح القزوینی اشاره کرد که تحقیق مناسب در این خصوص بهشمار میآید. نویسنده در این مقاله، ضمن اشاره به اینکه مصادر فکر سیاسی، فراوان و فزون از شمارشاند، معتقد است اولین منبع در این خصوص، قرآن و پس از آن کتابهای صحاح و سپس کتابهای عقاید و فقه و تفسیر است و در مرحله بعد، منابع و کتابهایی که دانشمندان به نگارش درآوردهاند و در مباحثشان، برای حل مشکلات اداره جامعه به اصول اولیه از قرآن و سنت استناد کردهاند. شکی نیست که کسانی که در این زمینه بیشترین مطالب را نوشتهاند، متأثر از خطبههای امام علی(علیه السلام) بودهاند؛ بهگونهای که بسیاری از ایشان این خطبههای این کتاب استناد و استشهاد کردهاند. وی سپس بهترتیب تاریخی، از این متفکران نام میبرد که برخی پیش از سیدرضی و تألیف نهجالبلاغه بودهاند و برخی دیگر پس از تألیف نهجالبلاغه به تألیف اثر پرداختهاند. اسامی آنان به شرح زیر است:
عبداللّهبن مقفّع (م ۱۴۲ق) در کتاب الأدبالصغیر والأدبالکبیر ورسالةالصحابة؛ ابوعثمان عمروبن بحر الجاحظ متوفاى سال 255ق که علاوه بر کتاب مأة کلمة، در دیگر کتابهایش مانند البیان و التبیین و المحاسن و الأضداد و التاج و الحیوان از کلمات امام علی(علیه السلام) استفاده کرده است، ابوجعفر البرقی (م 274 يا 280ق) در کتاب محاسن، ابومحمد عبداللّهبن قتیبه (م 276ق) که آثار او از مصادر نهجالبلاغه است و آرای سیاسی او در دو کتاب عیونالأخبار و الإمامة و السیاسة جلوهگر است. ابراهیمبن محمد البیهقی (320ق) در کتاب المحاسن و المساوی؛ ابوالحسن الأشعری (م 324يا330ق) در کتاب مقالات الإسلامیین؛ احمدبن مسکویه (م 421ق) در کتاب تهذیبالأخلاق وتطهیرالأعراق؛ ابوالحسن الماوردی (م 450ق) در کتاب قوانینالوزارة، الأحکامالسلطانیة و الولایاتالدینیة؛ ادبالقاضی، ابویعلى الفراء (م 458ق) در کتاب الأحکامالسلطانیة؛ نظام الملک (م ۴۸۵ق) در کتاب سیاستنامه؛ ابوحامد غزالی (م ۵۰۵ق) در کتاب التبر المسبوک فی نصیحةالملوک که به فارسی نوشته است؛ ابوبکر طرطوشی (م ۵۲۰ق) در کتاب سراجالملوک؛ ابنابیالربیع در قرن هفتم با کتاب سلوکالمالک فی تدبیر الممالک؛ ابنطقطقی الفخری (م ۷۰۹ق) در کتاب الآدابالسلطانیة و الدولالإسلامیة؛ وی در این کتاب برخلاف دیگر مؤلفان در مقدمه خود از نهجالبلاغه بهعنوان یکی از مصادر تألیف خود نام میبرد؛ علامه حلی (م ۷۲۶ق) در کتاب منهاجالکرامة فی اثباتالإمامة؛ ابراهیم شاطبی (م ۷۹۰ق) در کتاب الإعتصام، علیبن هذیل (زنده در قرن هشتم) در کتاب عینالأدب و السیاسة و زینالحسب و الریاسة؛ محمدبن ازرق (م ۸۹۶ق) در کتاب بدائعالسلک فی طبائعالملک؛ رفیعالدین نظامالعلما (م ۱۳۲۶ق) در کتاب آدابالملوک.(99) برخی محققان نیز با مطالعه آثاری چون اخلاق ناصری میزان تأثیرپذیری آن از نهجالبلاغه را مورد بررسی قرار دادهاند.(100) همچنین پایاننامهای با عنوان «تأثیر نهجالبلاغه بر شکلگیری نظریه سیاسی آیتاللّه نائینی» نوشته حیدر ولیزاده که در آن نویسنده مدعی است کتاب تنزیهالملة تا حد زیادی از مفاهیم سیاسی نهجالبلاغه تأثیر پذیرفته است و درواقع به نوعی استخراج نظرات و دیدگاههایی در زمینه علم سیاست براساس نهجالبلاغه است.(101) افزون بر این در مقالهای که باعنوان «التفات به نهجالبلاغه در آثار برخی رهبران نهضتهای بیداری جهان اسلام معاصر» نوشته شده است، به تأثیر نهجالبلاغه در باورهای ایشان اشاره میشود. نویسنده از افرادی چون میرزای شیرازی مفتی تحریم تنباکو، شیخ محمد عبده، آیتاللّه مدرس، امام خمینی، آیتاللّه طالقانی، علامه طباطبایی، شهید مطهری نام میبرد که در آثار و اعمال خود تحتتأثیر نهجالبلاغه بودهاند. وی در خاتمه از نهجالبلاغه بهعنوان یکی از منابع بسیار ارزنده تفکر سیاسی و اجتماعی در اسلام و آینه درخشان از عقلانیت شیعه در طول تاریخ و نیز اوضاع سرنوشتساز امروز یاد میکند که میتواند نقش مهمی در قوام و قیام جامعه و فکر و اندیشه آنان داشته باشد.(102) همچنین برخی دیگر از محققان در مقالهای بر این باورند که شاعری چون محمدتقی بهار در اشعار خود تحتتأثیر جدی تعالیم سیاسی نهجالبلاغه قرار داشته است؛ بهگونهای که در جایجای دیوان او اثر اندیشههای والای امام علی(علیه السلام) بهچشم میخورد.(103)
نتیجهگیری
از آنچه بیان شد میتوان به نتایج زیر دست یافت:
- امام علی(علیه السلام) با توجه به بهرهمندی از علم الهی و رنگ و بوی کلام نبوی، منشأ و اساس علوم اسلامی است؛
- نهجالبلاغه که گردآوریشده برخی از سخنان شگفت و تأثیرگذار امام علی(علیه السلام) توسط سیدرضی است، با توجه بهتنوع موضوعی خود در بسیاری از علوم اسلامی تأثیرگذار بوده است؛
- تأثیرگذاری نهجالبلاغه در علومی چون کلام و اعتقادات، تفسیر قرآن، حدیث و فقه و سیاست، تجلی بیشتری از دیگر علوم داشته است؛
- در دوره معاصر نیز تأثیر نهجالبلاغه و توجه آن بهخصوص در علومی چون اقتصاد، مدیریت، سیاست، تربیت و جامعهشناسی بهچشم میخورد.(104)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.