سوره حاقّه
وَ ما هُوَ بِقَوْلِ شاعِر قَلِیلاً ما تُؤْمِنُونَ
وَ لا بِقَوْلِ کاهِن قَلِیلاً ما تَذَکَّرُونَ
و گفته شاعرى نیست، اما کمتر ایمان مى آورید!
و نه گفته کاهنى، هر چند کمتر متذکّر مى شوید!
بعضى در شأن نزول این آیات، نقل کرده اند: کسى که نسبت شعر و شاعرى به پیامبر(صلى الله علیه وآله) داد، «ابو جهل» بود، و کسى که نسبت کهانت مى داد، «عقبه» یا «عتبه» بود، و دیگران هم به دنبال آنها این تهمت ها را تکرار مى کردند.(1)
درست است که الفاظ قرآن هماهنگى و نظم زیبائى دارد که گوش را نوازش، و روح را آرامش مى بخشد، اما این نه ارتباطى با شعر شاعران دارد و نه با سجع کاهنان.
«شعر» معمولاً زائیده تخیلات، و بیانگر احساسات برافروخته، و هیجانات عاطفى است، و به همین دلیل، فراز و نشیب و افت و خیز فراوان دارد، در حالى که قرآن در عین زیبائى و جذابى کاملاً مستدل و منطقى، و محتوائى عقلانى دارد، و اگر گهگاه پیشگوئى هائى از آینده کرده، این پیشگوئى ها اساس قرآن را تشکیل نمى دهد، تازه بر خلاف خبرهاى کاهنان، همه قرین واقعیت بوده.
جمله هاى «قَلِیلاً ما تُؤْمِنُونَ» و «قَلِیلاً ما تَذَکَّرُونَ» توبیخ و سرزنش براى کسانى است که این وحى آسمانى را با نشانه هاى روشن مى بینند، اما گاه شعرش مى خوانند، و گاه کهانت، و کمتر ایمان مى آورند.
* * *
1. «بحار الانوار»، ج 18، ص199 ; «قرطبى»، ج 18، ص274 .