تکذیب و انکار

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
شأن نزول آیات قرآن
توطئه قتل پیامبر(صلى الله علیه وآله)ثعلبه و ثروتمندى او

یَحْلِفُونَ بِاللّهِ ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا کَلِمَةَ الْکُفْرِ وَ کَفَرُوا بَعْدَ إِسْلامِهِمْ وَ هَمُّوا بِما لَمْ یَنالُوا وَ ما نَقَمُوا إِلاّ أَنْ أَغْناهُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ فَإِنْ یَتُوبُوا یَکُ خَیْراً لَهُمْ وَ إِنْ یَتَوَلَّوْا یُعَذِّبْهُمُ اللّهُ عَذاباً أَلیماً فِی الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ وَ ما لَهُمْ فِی الاَْرْضِ مِنْ وَلِىّ وَ لا نَصِیر

به خدا سوگند مى خورند که (در غیاب پیامبر، سخنان نادرست) نگفته اند; در حالى که قطعاً سخنان کفرآمیز گفته اند; و پس از اسلام آوردنشان، کافر شده اند; و تصمیم (به کار خطرناکى) گرفتند، که به آن نرسیدند. آنها فقط از این انتقام مى گیرند که خداوند و رسولش، آنان را به فضل (و کَرَم) خود، بى نیاز ساختند! (با این حال،) اگر توبه کنند، براى آنها بهتر است; و اگر روى گردانند، خداوند آنها را در دنیا و آخرت، به مجازات دردناکى کیفر خواهد داد; و در سراسر زمین، نه ولىّ و حامى دارند، و نه یاورى!

درباره شأن نزول این آیه، روایات مختلفى نقل شده، که همه آنها نشان مى دهد: بعضى از منافقان، مطالب زننده اى درباره اسلام و پیامبر(صلى الله علیه وآله) گفته بودند، و پس از فاش شدن اسرارشان، سوگند دروغ یاد کردند که چیزى نگفته اند، و همچنین توطئه اى بر ضد پیامبر(صلى الله علیه وآله) چیده بودند که خنثى گردید.

از جمله این که یکى از منافقان به نام «جلاس»، در ایام غزوه «تبوک»، پس از شنیدن بعضى از خطبه هاى پیامبر(صلى الله علیه وآله)، شدیداً آن را انکار، و پیامبر(صلى الله علیه وآله)را تکذیب نمود، و پس از بازگشت به «مدینه» شخصى به نام «عامر بن قیس» که این جریان را شنیده بود، خدمت پیامبر آمد و سخنان «جلاس» را بازگو کرد.

هنگامى که خود او نزد پیامبر(صلى الله علیه وآله)آمد، موضوع را انکار نمود، پیامبر(صلى الله علیه وآله)به هر دو دستور داد: در مسجد، در کنار منبر سوگند یاد کنند که دروغ نمى گویند، هر دو سوگند یاد کردند، ولى «عامر» عرض کرد: خداوندا! آیه اى بر پیامبرت نازل کن، و آن کس که راستگو است را معرفى فرما!

 

پیامبر(صلى الله علیه وآله) و مؤمنان آمین گفتند!

«جبرئیل» نازل شد و آیه فوق را به پیامبر(صلى الله علیه وآله)ابلاغ کرد، وقتى به جمله «فَإِنْ یَتُوبُوا یَکُ خَیْراً لَهُمْ» رسید «جلاس» عرض کرد: اى رسول خدا! پروردگار به من پیشنهاد توبه کرده است، من از گناه خود پشیمانم و توبه مى کنم، پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله)توبه او را پذیرفت.(1)

همان گونه که در سابق نیز اشاره کردیم نقل کرده اند: گروهى از منافقان تصمیم داشتند به هنگام بازگشت از جنگ «تبوک»، در یکى از گردنه هاى میان راه، شتر پیامبر را رم دهند، تا آن حضرت از بالاى کوه به درّه پرت شود.

ولى پیامبر(صلى الله علیه وآله)در پرتو وحى الهى، از این ماجرا آگاه شد، و نقشه شوم آنها را نقش بر آب کرد، مهار «ناقه» را به دست «عمار» سپرد و «حذیفه» را مأمور کرد تا از پشت سر ناقه را براند، که مرکب کاملاً در کنترل باشد.

حتى به نیروها دستور داد: از راه دیگر بروند; تا منافقان نتوانند در لابلاى آنها پنهان شوند، و نقشه خود را عملى کنند، و هنگامى که در آن تاریکى شب، صداى آمدن عده اى را پشت سر خود در آن گردنه شنید، به بعضى از همراهان دستور داد: فوراً آنها را باز گردانند، آنها که تعدادشان دوازده، یا پانزده نفر بود، و قسمتى از صورت خود را پوشانیده بودند، وقتى وضع را براى اجراى نقشه نامساعد دیدند، متوارى شدند، اما پیامبر(صلى الله علیه وآله)آنها را شناخت، و نام هایشان را یک به یک براى بعضى از یارانش برشمرد.(2)

چنان که خواهیم دید، آیه به هر دو برنامه منافقان اشاره مى کند: یکى گفتارى نا به جا از آنها، و دیگرى توطئه اى که خنثى شد، و به این ترتیب، به نظر مى رسد: هر دو شأن نزول تؤاماً صحیح باشند.

* * *

 


1. «بحار الانوار»، ج 17، ص184 ; «مجمع البیان»، ذیل آیه مورد بحث و تفاسیر دیگر.

2. اقتباس از «تفسیر مجمع البیان»، و «تفسیر المنار»، و «روح المعانى» و تفاسیر دیگر; «بحار الانوار»،
ج 17، ص184 .

 

توطئه قتل پیامبر(صلى الله علیه وآله)ثعلبه و ثروتمندى او
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma