بهانه جوئى براى عدم شرکت در جهاد

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
شأن نزول آیات قرآن
حرکت به سوى جهاددشمنان سرسخت

وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ ائْذَنْ لى وَ لا تَفْتِنِّی أَلا فِى الْفِتْنَةِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحیطَةٌ بِالْکافِرینَ

بعضى از آنها مى گویند: «به ما اجازه ده (تا در جهاد شرکت نکنیم) و ما را به گناه نیفکن»! آگاه باشید آنها (هم اکنون) در گناه سقوط کرده اند; و جهنم کافران را احاطه کرده است!

 

گروهى از مفسران نقل کرده اند: هنگامى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) مسلمانان را آماده «جنگ تبوک» مى ساخت و دعوت به حرکت مى کرد یکى از رؤساى طایفه «بنى سَلمَة» به نام «جَدّ بن قَیْس» که در صف منافقان بود خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله)آمده، عرض کرد:

اگر اجازه دهى من در این میدان جنگ حاضر نشوم; زیرا علاقه شدیدى به زنان دارم، مخصوصاً اگر چشمم به دختران رومى بیفتد، ممکن است دل از دست بدهم، مفتون آنها شوم! و دست از کارزار بکشم! پیامبر(صلى الله علیه وآله) به او اجازه داد.

در این موقع، آیه فوق نازل شد و عمل آن شخص را محکوم ساخت، پیامبر(صلى الله علیه وآله)رو به گروهى از «بنى سَلمَه» کرد.

گفت: بزرگ شما کیست؟

گفتند: «جدّ بن قَیس»، ولى او مرد بخیل و ترسوئى است.

فرمود: چه دردى بدتر از درد بخل.

سپس فرمود: بزرگ شما آن جوان سفیدرو «بِشْر بن بَرّاء» است (که مردى است پر سخاوت و گشاده روى).(1)

* * *


1. «بحار الانوار»، ج 21، ص 193، 212 و 213 ; «تفسیر على بن ابراهیم قمى»، ج 1، ص 291، 292.

 

حرکت به سوى جهاددشمنان سرسخت
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma