سوره یس
أَ وَ لَمْ یَرَ الاِْنْسانُ أَنّا خَلَقْناهُ مِنْ نُطْفَة فَإِذا هُوَ خَصِیمٌ مُبِینٌ
وَ ضَرَبَ لَنا مَثَلاً وَ نَسِیَ خَلْقَهُ قالَ مَنْ یُحْیِ الْعِظامَ وَ هِیَ رَمِیمٌ
قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّة وَ هُوَ بِکُلِّ خَلْق عَلِیمٌ
آیا انسان نمى داند که ما او را از نطفه اى بى ارزش آفریدیم؟! و او (چنان صاحب قدرت و شعور شد که) به مخاصمه آشکار (با ما) برخاست!
و براى ما مثالى زد و آفرینش خود را فراموش کرد، و گفت: «چه کسى این استخوانها را زنده مى کند در حالى که پوسیده است»؟!
بگو: «همان کسى آن را زنده مى کند که نخستین بار آن را آفرید; و او به هر مخلوقى داناست»!
در غالب تفاسیر نقل شده است: مردى از مشرکان، به نام «ابى بن خلف» یا «امیة بن خلف» و یا «عاص بن وائل» قطعه استخوان پوسیده اى را پیدا کرد و گفت: با این دلیل محکم، به مخاصمه با محمّد(صلى الله علیه وآله) برمى خیزم، و سخن او را درباره معاد ابطال مى کنم، آن را برداشت و نزد پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) آمد (و شاید مقدارى از آن را در حضور پیامبر نرم کرد و به روى زمین ریخت) و گفت: چه کسى مى تواند این استخوان هاى پوسیده را از نو زنده کند (و کدام عقل آن را باور مى کند).
آیات فوق و چهار آیه بعد از آن، که مجموعاً هفت آیه را تشکیل مى دهد نازل شد، و پاسخ منطقى و دندان شکنى به او و همفکران او داد.(1)
* * *
1. «مجمع البیان»، ذیل آیات مورد بحث; «اسباب نزول الآیات» واحدى نیشابورى، ص246; «بحار الانوار»، ج 9، ص281، و ج 18، ص202 ; «جامع البیان»، ج 23، ص38; «قرطبى»، ج 10، ص68، و ج 15، ص58 .