وَ مِنْهُمْ أُمِّیُّونَ لایَعْلَمُونَ الْکِتابَ إِلاّ أَمانِیَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاّ یَظُنُّونَ
فَوَیْلٌ لِلَّذینَ یَکْتُبُونَ الْکِتابَ بِأَیْدیهِمْ ثُمَّ یَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللّهِ لِیَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلیلاً فَوَیْلٌ لَهُمْ مِمّا کَتَبَتْ أَیْدیهِمْ وَ وَیْلٌ لَهُمْ مِمّا یَکْسِبُونَ
و پاره اى از آنان عوامانى هستند که کتاب خدا را جز یک مشت خیالات و آرزوها نمى دانند; و تنها به پندارهایشان دل بسته اند.
پس واى بر آنها که نوشته اى با دست خود مى نویسند، سپس مى گویند: «این، از طرف خداست». تا آن را به بهاى کمى بفروشند. پس واى بر آنها از آنچه با دست خود نوشتند; و واى بر آنان از آنچه از این راه به دست مى آورند!
جمعى از دانشمندان یهود، اوصافى را که براى پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) در «تورات» آمده بود تغییر دادند و این تغییر به خاطر حفظ موقعیت خود و منافعى بود که همه سال از ناحیه عوام به آنها مى رسید.
هنگامى که پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) مبعوث شد، و اوصاف او را با آنچه در «تورات» آمده بود مطابق دیدند، ترسیدند در صورت روشن شدن این واقعیت منافع آنها در خطر قرار گیرد، لذا به جاى اوصاف واقعى مذکور در تورات، صفاتى بر ضد آن نوشتند.
عوام یهود که تا آن زمان کم و بیش صفات واقعى او را شنیده بودند، از علماى خود مى پرسیدند: «آیا این همان پیامبر موعود نیست که بشارت ظهور او را مى دادید»؟
آنها آیات تحریف شده «تورات» را بر آنها مى خواندند تا به این وسیله قانع شوند.(1)
* * *
1. این شأن نزول را به طور اجمال در «مجمع البیان»، ذیل آیه مورد بحث، و به طور تفصیل در آیات مناسب دیگر آمده است; «بحار الانوار»، ج 2، ص86، ح 12 .