هواى او خداى او

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
شأن نزول آیات قرآن
پاسخ قاطع به ایراد «ابن زبعرى»تهیدستان یاران اصلى اسلام

سوره جاثیه   

أَ فَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللّهُ عَلى عِلْم وَ خَتَمَ عَلى سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلى بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ یَهْدِیهِ مِنْ بَعْدِ اللّهِ أَ فَلا تَذَکَّرُونَ

آیا دیدى کسى را که معبود خود را هواى نفس خویش قرار داده و خداوند او را با آگاهى (بر این که شایسته هدایت نیست) گمراه ساخته و بر گوش و قلبش مهر زده و بر چشمش پرده اى افکنده است؟! چه کسى مى تواند غیر از خدا او را هدایت کند؟! آیا متذکر نمى شوید؟!

این سخن را با جمله پرمعنائى که بعضى به صورت شأن نزول نقل کرده اند، و گواه زنده اى بر مقصود ما است، پایان مى دهیم، یکى از مفسران مى گوید: شبى از شب ها «ابوجهل» در حالى که «ولید بن مغیره» با او همراه بود، به طواف خانه کعبه پرداخت،و در ضمن طواف درباره پیامبراسلام(صلى الله علیه وآله) با هم سخن مى گفتند، «ابوجهل» گفت: وَ اللّهِ اِنِّی لاََعْلَمُ اَنَّهُ صادِقٌ: «به خدا سوگند که من مى دانم او راست مى گوید»!

فوراً «ولید» به او گفت: خاموش باش! تو از کجا این سخن را مى گوئى؟

«ابوجهل» گفت: اى «ولید»! ما او را در کودکى و جوانى «صادق امین» مى نامیدیم، چگونه بعد از تمام عقل و کمال رشد، او را کذاب و خائن بنامیم؟ باز تکرار مى کنم: «مى دانم او راست مى گوید»!

«ولید» گفت: پس چرا او را تصدیق نمى کنى، و ایمان نمى آورى؟

گفت: مى خواهى دختران قریش بنشینند و بگویند: از ترس شکست، تسلیم برادرزاده «ابوالفتوح رازى» شدم؟!

سوگند، به بت هاى «لات» و «عزى» که هرگز از او پیروى نخواهم کرد!

سوره احقاف   

اینجا بود که آیه: وَ خَتَمَ عَلى سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ: «خدا بر گوش و قلب او مهر نهاده» نازل شد.(1)

* * *


1. «تفسیر مراغى»، ج 25، ص27; «قرطبى»، ج 16، ص170 .

 

پاسخ قاطع به ایراد «ابن زبعرى»تهیدستان یاران اصلى اسلام
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma