مزاحمت و آزار به هنگام قرائت قرآن

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
شأن نزول آیات قرآن
تقیّهشأن نزول هاى ساختگى

وَ إِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنا بَیْنَکَ وَ بَیْنَ الَّذِینَ لایُؤْمِنُونَ بِالاْخِرَةِ حِجاباً مَسْتُوراً

وَ جَعَلْنا عَلى قُلُوبِهِمْ أَکِنَّةً أَنْ یَفْقَهُوهُ وَ فِی آذانِهِمْ وَقْراً وَ إِذا ذَکَرْتَ رَبَّکَ فِی الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلى أَدْبارِهِمْ نُفُوراً

نَحْنُ أَعْلَمُ بِما یَسْتَمِعُونَ بِهِ إِذْ یَسْتَمِعُونَ إِلَیْکَ وَ إِذْ هُمْ نَجْوى إِذْ یَقُولُ الظّالِمُونَ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلاّ رَجُلاً مَسْحُوراً

انْظُرْ کَیْفَ ضَرَبُوا لَکَ الاَْمْثالَ فَضَلُّوا فَلا یَسْتَطِیعُونَ سَبِیلاً

و هنگامى که قرآن مى خوانى، میان تو و آنها که به آخرت ایمان نمى آورند، حجاب ناپیدائى قرار مى دهیم;

و بر دل هایشان پوشش هائى مى نهیم، تا آن را نفهمند; و در گوش هایشان سنگینى. و هنگامى که پروردگارت را در قرآن به یگانگى یاد مى کنى، آنها پشت مى کنند و از تو روى برمى گردانند.

هنگامى که به سخنان تو گوش فرا مى دهند، ما بهتر مى دانیم براى چه گوش فرامى دهند; و (همچنین) در آن هنگام که با هم نجوا مى کنند; آنگاه که ستمگران مى گویند: «شما جز از انسانى که افسون شده، پیروى نمى کنید»!

ببین چگونه براى تو مَثَل ها زدند; در نتیجه گمراه شدند، و نمى توانند راه حق را پیدا کنند.

جمعى از مفسران، مانند «طبرسى» در «مجمع البیان» و «فخر رازى» در «تفسیر کبیر» و بعضى دیگر در شأن نزول آیات فوق، چنین گفته اند: آیه نخست، درباره گروهى از مشرکان، نازل شده که: پیامبر(صلى الله علیه وآله) را هنگام تلاوت قرآن در شب و نماز در کنار خانه کعبه آزار مى دادند، او را با سنگ مى زنند و مانع دعوت مردم به اسلام مى شدند.

خداوند، به لطفش چنان کرد که: آنها نتوانند او را آزار کنند (و شاید این از طریق رعب و وحشتى بود، که از پیامبر در دل آنها افکند).(1)

در روایت دیگرى، مى خوانیم: هنگامى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) قرآن مى خواند، دو نفر از مشرکان در طرف راست، و دو نفر در طرف چپ، قرار مى گرفتند، کف مى زدند، سوت مى کشیدند و با صداى بلند اشعار مى خواندند، تا صداى پیامبر(صلى الله علیه وآله) به گوش مردم نرسد.(2)

«ابن عباس» مى گوید: «ابو سفیان، ابو جهل» و دیگران گاهى نزد پیامبر(صلى الله علیه وآله)مى آمده به سخنان او گوش فرا مى دادند، روزى یکى از آنها به دیگران گفت: اصلاً من نمى فهمم «محمّد» چه مى گوید؟ فقط مى بینم: لب هاى او حرکت مى کند! ولى «ابو سفیان» گفت: فکر مى کنم: بعضى از سخنانش حق است.

«ابو جهل» اظهار داشت: او «دیوانه» است.

«ابو لهب» اضافه کرد: او «کاهن» است.

دیگرى گفت: او «شاعر» است.

به دنبال این سخنان ناموزون، و نسبت هاى ناروا آیات فوق نازل گشت.(3)

* * *


1. «مجمع البیان»، ذیل آیات مورد بحث; «بحار الانوار»، ج 18، ص50.

2. «تفسیر کبیر فخر رازى»، ذیل آیات مورد بحث.

3. «تفسیر کبیر فخر رازى»، ذیل آیات مورد بحث; «بحار الانوار»، ج 9، ص119 ; «مجمع البیان»، ذیل آیات مورد بحث.

 

تقیّهشأن نزول هاى ساختگى
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma