درك ضرورت «بعثت» از طريق مطالعه جهان آفرينش

چگونه می توان از مطالعه جهان آفرينش و تكوين، ضرورت بعثت انبياء را درك كرد؟

آفريدگار جهان براى رساندن هر موجودى به كمال ممكن خود، هرگونه وسائل لازم را در اختيار او گذارده و در اين زمينه كوچك ترين مضايقه اى نداشته و حتی از كمك هايى كه ضرورت چندانى ندارد، ولى به هر حال مفيد است، مضايقه ننموده است. حال آيا آفريدگارى كه در عالم تكوين (آفرينش) اين اندازه وسائل پيشرفت و تكامل را در اختيار هر موجودى نهاده، ممكن است موضوع فرستادن انبياء را كه مهم ترين نقش را در تكامل نوع بشر و نیل به اهداف مادى و معنوى او دارد ناديده گرفته باشد و جامعه انسانى را از اين موهبت بزرگ محروم سازد؟!

احتمال خلق موجودات، به دست خالقی غیر از خدا!

چه لزومی دارد که بگوییم همه موجودات را خداوند آفریده است؟ مگر نمی شود توسّط موجود دیگری خلق شده باشند؟

اولا: توجه به لزوم واجب الوجود بودن خدای خالق، امکان خلق شدن جهان به دست وجودی غیر از او را منتفی می کند. واجب الوجود از هر لحاظی بی نقص و بی خلل است و تصور اینکه حتی یک پدیده را نیز خدایی دیگر غیر از خدای مورد باور مومنان آفریده باشد، موجب نقض شدن اصل مسلم واجب الوجود بودن اوست. زیرا گسترده نشدن چتر سیطره و فیض آفرینش این خدای واجب الوجود حتی بر سر یک مخلوق نوعی نقص برای اوست. وقتی خدایی وجود دارد که از همه کمالات خدایی برخوردار است، چرا چیزی نیافریده باشد و با وجود نامنتهای او چه جایی برای خدایی کردن خدای دیگر وجود دارد؟!
ثانیا: اگر فرض کنیم که جز خدای مورد اعتقاد مؤمنین خدای دیگری نیز وجود دارد، باید هر دو به اقتضای خدایی منشاء فیض و آفرینش باشند. امّا مطالعه علمی جهان هستی که در قالب مجموعه‏ های هماهنگ و واحدی به هم پیوسته متجلی شده، انسان را به وحدت و یگانگی پروردگار آنها واقف می سازد. به عبارت دیگر، اگر دست و اراده دیگری غیر از خداوند یکتا بر عالم هستی حاکم بود و اگر تدبیر دیگری غیر از تدبیر الهی در جهان خلقت جریان داشت حتماً ناموزونی و فساد نیز در آن حاکم بود.

محورهاى برهان نظم

برهان نظم بر چه محورهائى استوار است؟

در برهان نظم، با مشاهده آثار و نشانه هاى نظم در سرتاسر جهان، به علم و دانش سازنده آن پی می بریم. در حقیقت، یک نوع ارتباط و هماهنگى بین تمام اجزا و موجودات هستى دیده مى شود. به عنوان مثال: دستگاه گوارش، فعّالیّت هاى معده برای هضم غذا، ترشحات غده های معده و باز و بسته شدن دریچه معده، نمونه ای از هماهنگی اعضای بدن است. نمی توان باور کرد که دقت و نظم چنین سازمانی، نتیجه اتفاق و تصادف باشد بلکه آفریدگاری دانا و توانا، این سازمان عظیم را بر طبق طرح و نقشه رهبری می کند.

اسرار بدن انسان نشانه عظمت خداوند

چگونه اسرار بدن انسان، ما را با عظمت خداوند آشنا مى کند؟

خودشناسی یکی از راه های پی بردن به اسرار آفرینش است. شناخت فعّالیّت دستگاه هاى گوناگون بدن و اطلاع از نعمت هاى شگرفى که آسایش و نیازمندى هاى زندگى او را تأمین مى نماید، حسّ شکر گزارى را در او تحریک کرده و در مقابل عظمت و لطف آفریدگار آن، سجده شکر بجا خواهد آورد. به عنوان مثال، سلول - کوچکترین جزء بدن انسان- وظایفی دارد که عبارتند از: تغذیه، هضم، جذب، دفع، پاسخ به تحریک و تولید مثل. یک سلول با این ظرافت و نظم شگفت انگیز، هرگز نمی تواند معلول تصادف باشد بلکه مصداق روشنی از برهان نظم است.

تعریف توحید خالقیت

توحید در خالقیت چیست؟

مقصود از توحید در خالقیت آن است که همه آفرینش، آفریده خداى سبحان است، قرآن مى فرماید: «بگو خداوند، آفریدگار هر چیز است و اوست یگانه پیروز». مقصود از انحصار خالقیت در خدا، خالقیت مستقل و اصیل است که آفریننده در آفرینش تکیه بر دیگرى ندارد. از سویی انحصار خالقیت در خداوند، به معناى انکار نظام علّت و معلولى نیست بلکه خداوند این قانون را در جهان ماده قرار داده است.

اثبات توحید از طریق «هماهنگی دعوت انبیاء»

چگونه می توان از طریق «هماهنگی دعوت انبیاء» توحید را اثبات کرد؟

اگر چند واجب الوجود در عالم بودند هر کدام باید منبع فیض باشند؛ چرا که عدم فیض براى وجود کامل نقص است، و حکیم بودن او ایجاب مى کند، همگان را مشمول فیض خود قرار دهد. این فیض دو شاخه دارد: فیض تکوینى (در عالم خلقت) و فیض تشریعى (در عالم هدایت). بنابراین، اگر خدایان متعددى وجود داشت، باید فرستادگانى از نزد همه آنها بیایند، و فیض تشریعى آنها را به همگان برسانند. امّا اگر می بینیم همه رسولان الهی از خدای یگانه خبر می دهند روشن می شود که غیر از او معبودی وجود ندارد.
ضمن اینکه اگر دو یا چند اراده و فیض در عالم حاکم بود، هر یک اقتضائاتى داشت و امر و نهی متفاوتی می کرد و هر کدام اثر دیگرى را خنثى مى ‏کرد، درنتیجه جهان به تباهی مى ‏گرائید؛ لذا چنین فرضی نه تنها محقق نشده بلکه محال است.

اعتقاد به قضا و قدر الهی، و عدم منافات آن با اختیار انسان

مقصود از قضا و قدر چیست؟
اگر مقصود این است که آفریدگار سرنوشت هر فردی را معین کرده و هر یک از ما ناگزیریم از آن پیروی نماییم و نمی توانیم از سرنوشت خود پا فراتر گذاریم پس معنای آیه «لیس للانسان الا ما سعی»(1) و این که برای انسان بهره ای جز سعی و کوشش او نیست! چیست؟

برخی برای اینکه در برابر مسؤولیّت خود شانه خالى کنند، اشتباهات و کوتاهى هاى خود را به گردن قضا و قدر الهی می گذارند! در حالیکه در صفحه هستى عامل و محرّکى به نام قضا و قدر که خارج از محیط زندگى و اراده فاعل باشد نیست؛ مقصود از تقدیرهاى خداوند همان سنّت هاى قطعى است که بر ما و جهان حکومت مى کنند و تأثیر این سنّت ها در خوشبختى و بدبختى مردم، قطعى و تخلّف ناپذیر است و ما در انتخاب هر سنّتى از این سنن مختار و آزاد مى باشیم.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمامُ عليٌّ(عليه السلام)

لا شيءَ أصدقُ مِن الأجلِ

چيزى راست تر از اجل و مرگ نيست

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 44