اثبات صفات «خالق» با استفاده از صفات «مخلوق»

امام علي(علیه السلام) در خطبه 152 نهج البلاغه، براي اثبات صفات «خالق» به كداميك از صفات «مخلوق» استناد كرده است؟

امام علي(ع) درباره اثبات صفات «خالق» با استفاده از صفات «مخلوق» مي فرمايد: «ستايش، مخصوص خداوندى است كه با آفرينش مخلوقات، همگان را به وجود خود رهنمون شده است، به وسيله حدوثِ آنها، ازليّت خود را نشان داده است، و با شباهت داشتن مخلوقات به يكديگر، نشان داد كه شبيه و نظيرى ندارد، عقل ها به كُنه ذاتش نرسد و پرده ها وجودش را مستور نسازد، چرا كه خالق و مخلوق با هم فرق دارند و محدود كننده و محدود شونده، و پرورش دهنده و پرورده شده با هم متفاوتند».

اثبات خداوند با استفاده از «براهین توحید»

امام علي(عليه السلام) در خطبه 108 در باب توحید با چه براهینی به اثبات خداوند مي پردازد؟

امام علي(ع) در آغاز خطبه 108 به مهمترین دلایل خداشناسی؛ یعني «برهان نظم»، «برهان فطرت» و «برهان اِبداع» اشاره کرده، می فرماید: «ستايش مخصوص خدایی است كه با آفرينش خود بر انسان ها تجلى كرده، و با حجّت و دليل خود، بر قلب بندگان آشكار شده است، آفريده ها را بدون نياز به فكر و انديشه آفريد؛ چرا كه انديشه مخصوص كسانى است كه داراى روح و ضمير باطن هستند و او چنين نيست! ...».

امکان تعدّد خدایان حکیم؟

تعدّد خدایان حکیم چه فسادی به دنبال دارد؟ چرا نمی شود دو خدا در جهان وجود داشته باشد؟

تعدّد فرع محدوديّت است و آنچه محدود است متعدّد می گردد. به عبارتی، آنجا که محدوديّت متصور نيست، تعدّد نیز معقول نيست. بنابراین با کمال مطلق بودن خداوند در تمام ابعاد، جایی برای خدای دیگر متصوّر نیست. در متون دینی نیز برای یگانگی خداوند به دلائل متعدّدی از جمله «برهان تمانع» و «برهان فرجه» يا «تفاوت ما به الاشتراك، و ما به الامتياز» و ... اشاره شده است. بنابراین بحث از وجود خدایان متعدّد، هر چند حکیم، بی ثمر است. از طرفی در جهان آفرینش نظام و سیستم واحدی خود نمایی می کند، لذا وجود خدایان متعدد هرچند حکیم در عالم واقع منتفی است.
بر فرض وجود چند خدای حکیم، باید بروز و ظهور حکمت آنها در تکوین و تشریع متعدد باشد؛ اگر چنین اتفاقی رخ می داد جهان نابود می شد. در حالت فرضی دیگری باید همه این خدایان حکیم از یک «حکمت مورد اتفاق» تبعیّت کنند؛ امّا هر خدایی نمی تواند در حکمت خویش نسبت به موجودی دیگر نقص داشته باشد و خدای کامل چرا از حکمت دیگران تبعیت می کند؟! در حالت فرضی سومی، اگر خدایان متعدد حکیم از «حکمت یک خدا» تبعیّت می کنند، هم ایراد فرض دوم وارد است، هم اینکه در چنین فرضی وجود چند خدا «عبث» است و در حقیقت یک موجود خدایی می کند.

اثبات توحید از طریق «هماهنگی دعوت انبیاء»

چگونه می توان از طریق «هماهنگی دعوت انبیاء» توحید را اثبات کرد؟

اگر چند واجب الوجود در عالم بودند هر کدام باید منبع فیض باشند؛ چرا که عدم فیض براى وجود کامل نقص است، و حکیم بودن او ایجاب مى کند، همگان را مشمول فیض خود قرار دهد. این فیض دو شاخه دارد: فیض تکوینى (در عالم خلقت) و فیض تشریعى (در عالم هدایت). بنابراین، اگر خدایان متعددى وجود داشت، باید فرستادگانى از نزد همه آنها بیایند، و فیض تشریعى آنها را به همگان برسانند. امّا اگر می بینیم همه رسولان الهی از خدای یگانه خبر می دهند روشن می شود که غیر از او معبودی وجود ندارد.
ضمن اینکه اگر دو یا چند اراده و فیض در عالم حاکم بود، هر یک اقتضائاتى داشت و امر و نهی متفاوتی می کرد و هر کدام اثر دیگرى را خنثى مى ‏کرد، درنتیجه جهان به تباهی مى ‏گرائید؛ لذا چنین فرضی نه تنها محقق نشده بلکه محال است.

رد «برهان نظم» توسط «هیوم»!

آیا صحیح است که «هیوم» توانسته «برهان نظم» را ابطال کند؟!

هیوم بر این باور است که «برهان نظم» ماهیّت «تجربی» دارد و ما پدید آمدن کلیّت جهان و ویژگی های آن را تجربه نکرده ایم تا بتوانیم بگوییم که در ورای آن ها سازنده ای دانا و توانا وجود دارد.
نقد: نياز نظم به ناظم، حكم عقل است و برای پی بردن به دانش و توانایی سازنده یک پدیده، نیاز به تجربه پدیده های مشابه نیست.
هیوم می گوید: ماده ممکن است در ذات خود دارای منبع یا منشاء نظم باشد.
نقد: اثر ذاتی ماده منجر به نظم در کلیّت یک پدیده نمی گردد.
هیوم می گوید: با برهان نظم نمی توان نظام موجود را «نظام اكمل» و خالق آن را بی نقص دانست. برهان نظم مستلزم «توحید» نیست. حوادث ناخوشايند طبیعت(شرور) با نظم جهان سازگاری ندارد. استدلال «تمثیلی» نظم مستلزم و منتج به «محدودیّت» و «انسان وارگی» خدا می گردد.
نقد: این اشکالات از آنجا ناشی می شود که هیوم از حدود کاربرد «برهان نظم» غافل است. او پنداشته همه مسائل الهیات را از یک برهان استنناج می کنند و آن «برهان نظم» است.

اسباب ایجاد عشق و محبت به خداوند

کداميك از دلائل خداشناسی علاوه بر معرفت، به انسان عشق و محبت به خداوند نیز می دهد؟

امام علي(ع) در نهج البلاغه تاکید می کند که نبايد در كُنه ذات خدا انديشيد! بلكه بايستي در جهان آفرينش و خلقت او تفكّر نمود. علت اين دستور اين است كه انديشه در كُنه ذات خداوند، انسان را به سوى شرك و تشبيه مى برد و تفكّر در جهان آفرينش و خلقت به سوى ايمان و توحيد آميخته با عشق و محبّت و اخلاص به خداوند؛ اما دلايل ديگر خداشناسى مانند: «برهان وجوب و امكان» یا «برهان غنا و فقر» كه بر محور دور و تسلسل و مانند آن دور مى زنند، دلايل خشكى هستند كه معرفت مى آورند، ولى از عشق و محبّت و اخلاص در آنها هيچ خبري نيست.

ارکان «برهان نظم»

«برهان نظم» بر چه ارکان و پایه هایی استوار است؟

«برهان نظم» بر دو پايه اصلى قرار گرفته که در اصطلاح منطقی، صغری و کبرای شکل اول را تشکیل می دهند؛ این دو پایه از این قرارند: 1- نظام دقيق و حساب شده‌اى بر عالم هستى حاكم است. 2- هرجا نظام دقيق و حساب شده اى است ممكن نيست زائيده رويدادهاى تصادفى باشد؛ بلكه بايد لزومآ از علم و قدرت سرچشمه گرفته باشد. نتيجه اين كه يك مبدأ علم و قدرت عظيم در ماوراى نظام جهان خلقت بوده و هست.

ارتباط بین نظم و علم در «برهان نظم»

ارتباط بین نظم و علم در «برهان نظم» چیست؟

براى پى بردن به رابطه نظم و علم از چند دليل مى‌توان كمك گرفت: 1- وجدان انسان که با مشاهده آثار دانشمندان و هنرمندان بدون احتياج به هرگونه دليل به عقل، ذوق و مهارت وی اعتراف می کند. 2- علاوه بر وجدان دلیل منطقی نیز حکم می کند که برای پدید آمدن هر مجموعه منظمی، باید انتخاب های حساب شده منطقی و علمی ای از سوی سازنده ای دانا اتخاذ شده باشد. 3- احتمالات ریاضی این گزاره را غیرقابل باور می داند که يك انسان بى سواد در اثر تصادف كتابى پر محتوی بنویسد. و... .

دلايل فلسفی «علم» خداوند؟!

فلاسفه و متكلمان چه دلايلی برای اثبات «علم» خداوند بيان كرده‌ اند؟

فلاسفه و متكلمان دلايل متعدّدى براى اثبات «علم» خداوند بیان کرده اند؛ اول: برهان خلقت و نظم است كه نظام جهان خلقت و نظم پيچيده حاكم بر روح و جان انسان گواه بر علم بى پايان اوست. دوم: برهان امكان و وجوب است. در بحث‌ خداشناسى آمده كه واجب الوجود تنها اوست و غير او همه ممكنات اند، و ثابت شده كه همه نزد او حاضرند و اين حضور دائمى دليل بر علم او نسبت به همه چيز است. سوم: برهان عدم تناهى است. خدا وجودى است بى‌ نهايت و هيچ مكان و زمانى از او خالى نيست و نامتناهى بودن او دليل بر حضور و احاطه او به همه جهان است.

«برهان نظم» در کلام امام علی(ع)

امام علی(علیه السلام) چگونه از «برهان نظم» برای پاسخ به منکران خدا استفاده نموده است؟

امام علی(ع) در پاسخ به منکران خدا می فرماید: «آیا ممکن است ساختمانی بدون سازنده پدید آید»، امام(ع) در این استدلال، عقل و شعور انسان را به میدان قضاوت می آورد و در ضمن مثالی به «برهان نظم» استدلال می کند؛ زیرا همواره نظم دليل بر عقل و شعورِ پديدآورنده می باشد و نظم دقيق تر و پيچيده تر حکایت از عقل و دانش بيشترى دارد، همانند ساختمان بدن انسان که با این دستگاه هاى حساس و پیچیده حکایت از عقل و شعور سازنده آن دارد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الصادق عليه السلام :

«من انشد في الحسين عليه السلام بيتا من شعر فبکي و ابکي عشرة فله و لهم الجنة‏»

هر کس در رثاي حسين عليه السلام يک بيت از قصيده‏اي بخواند و بگريد و ده نفر را بگرياند پاداش آنان بهشت است.

بحارالانوار، ج 44، ص 288