تفاوت «خلقت» با «اختراع» از زبان امام علي(ع)

امام علی(علیه السلام) در خطبه 191 نهج البلاغه به چه تفاوت هایی بین «خلقت» پروردگار با «اختراعات بشر» اشاره نموده است؟

امام علی(ع) با اشاره به ویژگی های آفرینش پروردگار می فرماید: «خداوندی که به علم خود آفریدگان را ابداع کرده بى آنكه الگو بپذيرد و يا از آنان كمك گيرد». بر اساس سخن امام(ع)، خداوند در آفرینش گسترده و نامحدودش، بى سابقه و بى نياز از کمک دیگران است، بر خلاف انسان که در مصنوعات خود از جهان آفرینش الگو می گیرد همانند مخترعان هواپيما که بى شك از پرندگان الهام گرفته اند به همين دليل شباهت زيادى بین هواپيما و پرندگان ديده مى شود، از این رو در بیان آفرينش الهی از لفظ ابداع استفاده می شود.

معنای «فاطر» بودن خداوند؟!

چرا به خداوند «فاطر» می گويیم؟

«فاطِر» از ماده «فَطْر» (بر وزن سَتْر) به معنى شكافتن يا به معناى شكافتن از طول است، همان گونه كه در سوره «انفطار» نيز آمده است: «إِذَا السَّماءُ انْفَطَرَتْ»؛ (آن زمان كه [كرات] آسمان از هم شكافته شود) اين واژه به معنى دوشيدن شير از گوسفند و شكستن روزه و همچنين ابداع و ايجاد چيزى بدون سابقه نيز آمده است، گوئى پرده ظلمانى عدم شكافته مى شود و موجودى پا به عرصه هستى مى گذارد.

منظور از واژه «خلق»

واژه «خلق» به چه معناست؟

«خلق» به گفته راغب در مفردات، در اصل به معناى اندازه گيرى مستقيم است؛ و معمولا در ايجاد و ابداع چيزى بدون سابقه و مانند، استعمال مى شود. به گفته مقاييس اللّغه «خلق» دو معناى اصلى دارد: نخست اندازه گيرى، و دوم صاف بودن چيزى است؛ و لذا به سنگ صاف «خَلْقاءْ» مى گويند؛ و به صفات درونى «اخلاق» گفته مى شود؛ چرا كه نوعى آفرينش را مى رساند. به هر حال از آنجا كه در آفرينش هم اندازه گيرى و هم تنظيم و تسويه است؛ اين واژه در مورد آفرينش ابداعى خداوند به كار رفته است.

خلق وجود از عدم

آیا ممکن است جهان از عدم به وجود آمده باشد؟

یکی از ایرادهای مادی ها به خداپرستان، مساله ابداع است. آنها مى گویند: به عقیده خداپرستان، عالم حادث است و از نیستى به هستى آمده است،آیا امکان دارد نیستى، منشأ و اصل هستى باشد. در پاسخ باید گفت: اولا این اشکال - خلق هستی و وجود، از نیستی و عدم - به خود مادیون که صورت جهان را حادث می دانند، وارد است. ثانیا: جمله «عالم از عدم به وجود آمده»، به این معنی نیست که عدم، علّت فاعلی وجود است، بلکه مراد آن است که عالم پیش از این وجود نداشت و سپس موجود شد.

مسأله شرّ در عقائد اسماعیلیه

عقیده اسماعیلیه در مسأله شرّ چیست؟

به نظر اسماعیلیه شرّ در ابداع، ریشه و اصلى ندارد و شرور عالَم به خاطر حضور ماده است و بالعرض پدیدار گشته است و خداوند خیر افاضه مى کند و شرّ به عرض در راه ها مى آید.

معنای واژه «خَلْق»

منظور از واژه «خَلْق» چیست؟

 «خَلْق» به گفته «مقاييس اللّغة» در اصل دو معنى دارد: يكى اندازه ‌گيرى اشياء، و ديگر صاف و مسطّح بودن است. «راغب» مى ‌گويد: «خَلْق به معنى اندازه ‌گيرى منظم و صحيح است و به معنى ايجاد اشياء بدون هيچ اصل و مادّه قبلى نيز استعمال مى‌ شود. خلقت به معنى ايجاد بعد از عدم، مخصوص خدا است؛ اما در معنى تغيير و تبديل اشیاء، در انسان‌ نيز متصور است». به اين ترتيب، «خلق» گرچه در اصل به معنى تقدير يا تنظيم و صاف كردن اشياء است، اما اکنون غالبا در معنی ابداع و ايجاد، و تغيير صورت اشياء به كار می رود.

لفظی نبودن امر و فرمان الهی

آیا فرمان و امر الهى لفظى است؟

امر و فرمان الهى در آیه 82 سوره یس، از نوع امر لفظى نیست؛ چرا که نه او لفظى دارد، و نه نیازمند به الفاظ است، بلکه مقصود تعلق اراده الهی به ایجاد و ابداع چیزى است. در حالی که اگر پاى لفظ در میان باشد، دو اشکال پیش می آید. اول این که: این لفظ خود مخلوقى از مخلوقات است و براى ایجاد آن کلمه «کُنِ» دیگر لازم است، این سخن درباره «کُن» دوم نیز تکرار مى شود و تسلسل لازم می آید. دوم این که: هر خطابى مخاطبى مى خواهد و هنگامى که چیزى موجود نشده، چگونه مخاطب قرار بگیرد؟

منظور از عبارت قرآنی «کُن فَیَکُون»

منظور از عبارت قرآنی «کن فیکون» چیست؟

منظور از امر و فرمان الهی در آیه «کن فیکون» امر لفظی نیست. بلکه منظور، تعلق اراده به ایجاد و ابداع چیزی است. تعبیر به کلمه «کن» به خاطر کوتاهی تعبیر و سریعتر بودن آن است. همه اینها بیانگر تحقق سریع اشیاء بعد از تعلق اراده الهی است. اگر پای لفظ به میان آید برای ایجاد «کن»، «کن» دیگر لازم است و موجب تسلسل می شود، ضمن اینکه چگونه چیزی که معدوم است مورد خطاب قرار می گیرد؟

منظور از واژه «خلق»

واژه خلق به چه معناست؟

«خلق» در اصل به معناى اندازه گيرى كردن مستقيم است؛ از آنجا كه آفرينش، نوعى اندازه گيرى در تمام جهات، را به همراه دارد، اين واژه به مسأله آفرينش و ابداع، اطلاق شده است. اين واژه همچنين در مورد ايجاد چيزى از چيز ديگر نيز به كار مى رود. بديهى است خلقت به معناى ابداع و ايجاد از عدم، مخصوص خداست. ولی معناى دوم درباره غير خدا نيز صادق است. اين واژه گاهى به معناى «دروغ» نيز آمده است. در مقائيس اللّغة براى «خلق» دو ريشه ذكر شده؛ يكى اندازه گيرى، و ديگرى صاف و نرم بودن.

منظور از واژه فطرت

منظور از واژه فطرت چيست؟

«فِطْرَت» از مادّه «فَطْر» بر وزن سطر و به معناى شكافتن چيزى از طرف طول است؛ سپس به هرگونه شكافتن نيز اطلاق شده. يكى از معانى مهمّ اين واژه همان آفرينش و خلقت است، به همين جهت معناى ابداع و اختراع را نيز مى دهد. اگر«فطرت» را به معانى دين و آئين تفسير كرده اند به خاطر آن است كه از روز نخست در آفرينش انسان وجود داشته است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الصّادقُ عليه السّلام :

کُلُّ الْجَزَعِ وَ الْبُکاءِ مَکْرُوهٌ سِوَى الْجَزَعُ وَ الْبُکاءُ عَلَى الحُسَينِ عليه السّلام

هر ناليدن و گريه اى مکروه است ، مگر ناله و گريه بر حسين عليه السّلام .

بحارالانوار، ج 45، ص 313