خداوند «جمیل»؟!

منظور از صفت «جمیل» در مورد خداوند چیست؟ مگر خداوند چهره دارد که زیبا باشد؟

زیبایی مفهومی است که از «کمال» ناشی از انسجام و پیوستگی و نظم اجزای یک شیء ناشی می شود و اگرچه اغلب به پدیده های مادی و جسمانی منتسب می گردد، امّا پدیده های غیرمادی مثل رفتارهای اخلاقی، احساسات انسانی و درک ادبی و شاعرانه نیز می تواند متصف به آن گردد. از آنجا که خداوند وجودی دارای تمام کمالات است، لاجرم قابل اتصاف به اوصافی چون «زیبا» و «جمیل» نیز هست و اگر گفته شود خداوند «زيبا» است، منظور زيبايى جسمى نيست بلكه منظور كمال واقعى است؛ زيرا خداوند وجودى است كه تمام كمالاتى را كه به تصور ما بيايد يا نيايد داراست. پس منظور از «زیبایی» برای خدا، چیزی جز «کمال واقعی» او نیست. همچنین خداوند متعال از این جهت که خالق حقیقی همه زیبایی های موجود در عوالم مادی و غیرمادی است، واجد بالاترین مراتب جمال نیز هست.

خدای «سمیع» و «بصیر»؟!

منظور از صفات «سمیع» و «بصیر» در مورد خداوند چیست؟ مگر خداوند همانند انسان عضو شنوایی یا بینانی دارد؟

حقيقت بینایی و شنوایی با مفاهیم مادی و جسمانی پیوند خورده و قابل جدایی از آن نیست، امری که درباره خداوند به عنوان وجودی مجرد از جسم و مادّه قابل تصور نیست. طبق آنچه از معارف امامان اهل بیت(ع) بر می آید، سميع و بصير بودن خداوند چيزى جز «علم و آگاهى» او نسبت به پدیده های «شنیدنی» و «دیدنی» نيست. یعنی در حالی که انسان به عنوان موجود مادّی ناچار است به وسیله اعضا و ابزار مادّى به «آگاهى» از دیدنی ها و شنیدنی ها دست یابد، خداوند در درک خود، نیازى به چیزى ندارد و هستی با تمام تصاویر و صداهای خود پیش او حاضر است و به آنها علم حضوری دارد، از این جهت خداوند بدون هیچ مقدّمه اى مى تواند سمیع و بصیر باشد.

منظور از «صفات ذات» و «صفات فعل» خداوند؟

صفات ذات و صفات افعال چه صفاتی اند و چه تمایزی دارند؟

صفات ذات صفاتى است که عین ذات خداوند است، و حتّى قبل از صدور افعال از او، این صفات براى او ثابت بوده است؛ مانند ازلى بودن، ابدى بودن، علم و قدرت. صفات فعل، صفاتى است که با ملاحظه انجام فعلى از ناحیه آن ذات مقدّس بر او اطلاق مى ‏شود، مثل خالق و رازق بودن خداوند. دست کم شش وجه تمایز برای آنها ذکر شده است.

ناسازگاری عقیده به «توحید افعالی» با «اختیار انسان»!

آیا عقیده به «توحید افعالی» با «اختیار انسان» منافات ندارد؟!

توحید افعالی یعنى هر وجودى، هر حرکتى و هر فعلى در عالم است به ذات پاک خدا برمى گردد. این عقیده با عقیده به اختیار انسان منافاتی ندارد؛ زیرا اگر افعال انسان را به خدا نسبت می دهیم به خاطر آن است که همه مقدّمات و اسباب آن را او در اختیار ما گذاشته است. ولى از این نظر که تصمیم نهایى با ما است، ماییم که از قدرت و اختیار خداداد استفاده کرده و یکى از دو طرف فعل یا ترک را انتخاب مى کنیم، از این جهت افعال به ما نسبت داده مى شود و ما در مقابل آنها مسئول هستیم.

اتّهام «تجسیم» به هشام بن حکم!

آیا هشام بن حکم قائل به تجسیم بوده است و معتقد است که خداوند «جسم لا کالاجسام» می باشد؟!

با توجه به روایات بسیار زیاد اهل بیت(ع) که در ستایش هشام وارد شده، چنین اتهامی یا ساخته و پرداخته دشمنان و حسودان بوده است که می خواسته اند با مخدوش کردن وجهه اش، انتقام شکست هایی را که در مناظره هایشان با وی متحمل شده اند بگیرند، یا مربوط به دوره ای است که هشام هنوز شیعه و مطلع از آراء ائمه درباره این موضوع نشده بود، و یا در مقام بحث و معارضه با شخصص لجوجی به نام «علاف» صورت گرفته و بدیهی است چنین سخنی نمی تواند اعتقاد واقعی وی باشد.

علم خداوند به جزئیات متغیّر!

آیا خداوند به جزئیات هم علم دارد؟ اگر کسی بگوید: «خداوند به جزئیات علم دارد» لازمه اش اینست که از سویی، تغییر در جزئیات موجب تغییر در علم الهی شود!، و از سوی دیگر چون علم الهی عین ذات اوست، موجب تغییر در ذات او نیز گردد؟!

علم خداوند به امور جزئی، موجب هیچ تغییری در ذات خداوند نمی گردد؛ چرا که خداوند متعال از ازل از هر تغییر و متغیری و از زمان و مکان و کیفیت آن تغییر به صورت «علم حضوری» آگاه است. معلوم بودن یک پدیده به صورت علم حضوری برای شخص موجب سرایت خصوصیات و ویژگی های آن پدیده ـ به عالم به آن پدیده ـ نمی گردد.
علاوه بر این، فعلیّت یافتن امور و پدیده ها، چیزی جز «فعل الهی» نیست؛ و علم خداوند به آنها «علم فعلی الهی» است. بنابراین، این تغییرات در حوزه «فعل الهی» است و به «ذات الهی» سرایت نمی کند. این نیز بدین دلیل است که «صفات فعل» خداوند مانند «صفات ذات» از ذات او منتزع نمی گردند.

نسبت توحید افعالی با جبر

آیا لازمه پذیرش توحید افعالى قبول جبر است؟

جبریون به آیه 101 سوره انعام، استدلال کرده و گفته اند: خداوند آفریننده همه چیز است، پس آفریننده افعال ما نیز هست و این همان جبر است. لکن خالقیت خداوند حتى نسبت به افعال ما منافاتى با اختیار ما ندارد؛ زیرا افعال ما را هم مى توان به ما نسبت داد و هم به خدا. اگر به خدا نسبت دهیم به خاطر آن است که او به ما قدرت و نیرو داده و همه مقدمات عمل از اوست پس او خالق آنهاست .ولى از این نظر که ما یکى از دو طرف فعل یا ترک را انتخاب مى کنیم، آنها فعل ماست و ما در مقابل آنها مسئولیم.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال رسول الله(صلى الله عليه وآله):

مَنْ حجَّ أوِ اعْتَمَرَ فَلَمْ يَرْفَثْ وَلَمْ يَفسُقْ يَرْجِع کَهَيئَةِ يَوْم وَلَدَتْهُ اُمُّهُ.

کسى که حج يا عمره انجام دهد و در آن گناه و فسقى مرتکب نگردد، برمى گردد، همانند روزى که از مادر متولد شده است.

سنن دارقطنى: 2 / 284