خداوند «جمیل»؟!

منظور از صفت «جمیل» در مورد خداوند چیست؟ مگر خداوند چهره دارد که زیبا باشد؟

زیبایی مفهومی است که از «کمال» ناشی از انسجام و پیوستگی و نظم اجزای یک شیء ناشی می شود و اگرچه اغلب به پدیده های مادی و جسمانی منتسب می گردد، امّا پدیده های غیرمادی مثل رفتارهای اخلاقی، احساسات انسانی و درک ادبی و شاعرانه نیز می تواند متصف به آن گردد. از آنجا که خداوند وجودی دارای تمام کمالات است، لاجرم قابل اتصاف به اوصافی چون «زیبا» و «جمیل» نیز هست و اگر گفته شود خداوند «زيبا» است، منظور زيبايى جسمى نيست بلكه منظور كمال واقعى است؛ زيرا خداوند وجودى است كه تمام كمالاتى را كه به تصور ما بيايد يا نيايد داراست. پس منظور از «زیبایی» برای خدا، چیزی جز «کمال واقعی» او نیست. همچنین خداوند متعال از این جهت که خالق حقیقی همه زیبایی های موجود در عوالم مادی و غیرمادی است، واجد بالاترین مراتب جمال نیز هست.

«جمال و زیبایی» يكي از اسباب «تکبّر»

چگونه «جمال و زیبایی» به عنوان يكي از اسباب «تكبّر» به حساب مي آيد؟

یکی از اسباب «تکبّر»، «جمال و زیبایی» است. این صفت رذیله بيشتر در برخی از افراد خصوصاً افراد زیبارو و زنان و کسانی که تمایل دارند زیبایی خود را به رخ دیگران بکشند نمود پیدا می کند و باعث مي شود كه دیگران و به ویژه کسانی را که در اندام خود دارای عیب و نقص هستند، مورد تحقیر قرار دهند.

تجمّل و زینت، از منظر اسلام

دیدگاه اسلام در مورد تجمّل و زینت چیست؟

روش قرآن و اسلام در مورد استفاده از زینت، روش موزون و معتدلى است که نه جمود دارد و تمایلات زیباپسندى روح انسان را در هم مى کوبد و نه بر اعمال مسرفان و تجمل پرستان و شکم بارگان صحّه مى گذارد، مخصوصاً در جوامعى که افراد محروم و بینوا وجود داشته باشد، که در آنجا حتّى از زینت هاى معتدل نیز نهى مى کند.

معنای «نور» بودن خداوند

منظور از اینکه خداوند «نور» است، چیست؟

نور که دارای ویژگی هایی مثل زیبایی، سرعت بالا، ظاهرکننده اجسام، پرورش دهنده گیاهان بلکه رمز بقاى همه موجودات زنده، نمایشگر رنگها، سرچشمه انرژی، نابودکننده میکروبها و... می باشد، بهترین تشبیه و تمثیل برای خدا است و اگر نور به معنی چیزى که ذاتش آشکار و ظاهر کننده غیر است، باشد جنبه تشبیه هم نخواهد داشت. و هر موجودی که با نور الهی ارتباط پیدا کند به همان نسبت کسب روشنایی می کند؛ لذا قرآن، آیین اسلام، پیامبران، ایمان، علم و ....همگی نور نامیده شده اند.

نگاهي به اسباب «تکبّر»

اسباب «تکبّر» کدامند؟

«تكبّر» اسباب زيادى دارد. تكبر به اين خاطر است كه انسان در خود كمالى تصوّر مي كند و بر اثر حبّ ذات، بيش از حدّ آن را بزرگ مي نمايد و ديگران را در برابر خود كوچك مي شمارد. بعضى از بزرگان علم اخلاق مانند مرحوم فيض كاشانى در «المحجّة البيضاء» اسباب كبر را در هفت چيز خلاصه كرده‏ اند. اسباب دينى، «علم» و «عمل» است و اسباب دنيوى عبارتند از «نسب»، «زيبايى»، «قوّت»، «مال» و «فزونى ياران و ياوران».

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال رسول الله(صلى الله عليه وآله):

مَنْ حجَّ أوِ اعْتَمَرَ فَلَمْ يَرْفَثْ وَلَمْ يَفسُقْ يَرْجِع کَهَيئَةِ يَوْم وَلَدَتْهُ اُمُّهُ.

کسى که حج يا عمره انجام دهد و در آن گناه و فسقى مرتکب نگردد، برمى گردد، همانند روزى که از مادر متولد شده است.

سنن دارقطنى: 2 / 284