موقعیت جغرافیایی «سدّ ذوالقرنین»؟

سدّ معروف «ذوالقرنين» در كدام منطقه واقع شده است؟

در توصيف سدّ «ذوالقرنین» و موقعيت جغرافيايى آن در نقشه سياسى جهان و دولتى كه بر منطقه ساخت سدّ حكم مى‌راند، بايد بگوييم: این سد بين سال‌هاى 539 و 529 پيش از ميلاد در مكانى كوهستانى و مرتفع بنا شده؛ و به عنوان مانعى در ميان دو ديواره بلند که به «تنگه داريال» معروف است بکار می‌رفته؛ و در تمام نقشه‌هاى سياسى عصر حاضر، در جمهورى «گرجستان» واقع است.

بررسی داستان «يأجوج و مأجوج»

آيا داستان «يأجوج و مأجوج» در قرآن واقعی است يا خيالی و توهمی؟

داستان «يأجوج و مأجوج» در قرآن حقیقتی تاریخی است. برخى بررسی‌ها نشان مى‌دهد كه اصل يأجوج و مأجوج از فرزندان يافث بن نوح است و اين نام از «اجيج نار» به معناى شراره‌هاى آتش گرفته شده است. اين عنوان استعارى، اشاره به فراوانى و خشونت آنان دارد. برخى از نكته‌سنجان در بحث ريشه نژادى آنان گفته اند: ريشه مغول و تاتار به شخصى كه به آن «ترك» گفته مى‌شده است، بر مى‌گردد و اين همان كسى است كه ابوالفداء او را «مأجوج» ناميده است. بنابراين از اين گفته روشن مى‌شود كه مقصود از يأجوج و مأجوج، مغول و تاتار است. آنان منطقه شمالى آسيا را اشغال كرده بودند و سرزمين آنان از «تبت و چين» تا اقيانوس منجمد شمالى ادامه داشت و از غرب به بخش‌هاى مجاور «تركستان» منتهى مى‌شد.

غلام ترک، شهید کربلاء

غلام ترک در سپاه امام حسین(ع) که بود؟

وى از نژاد ترك و خادم و كاتب امام حسين(ع) بود و با زبان عربى آشنايى داشت. روز عاشورا از امام اذن گرفت و به ميدان رهسپار شد و پس از آنكه جنگ نمایانی کرد به زمين افتاد. امام(ع) بر بالينش حاضر شدند و چون ابراز علاقه او را نسبت به خود دیدند گريان شده، در كنارش نشستند و صورت بر جبينش نهادند و غلام در این حال به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

ناسازگاری عقیده به «توحید افعالی» با «اختیار انسان»!

آیا عقیده به «توحید افعالی» با «اختیار انسان» منافات ندارد؟!

توحید افعالی یعنى هر وجودى، هر حرکتى و هر فعلى در عالم است به ذات پاک خدا برمى گردد. این عقیده با عقیده به اختیار انسان منافاتی ندارد؛ زیرا اگر افعال انسان را به خدا نسبت می دهیم به خاطر آن است که همه مقدّمات و اسباب آن را او در اختیار ما گذاشته است. ولى از این نظر که تصمیم نهایى با ما است، ماییم که از قدرت و اختیار خداداد استفاده کرده و یکى از دو طرف فعل یا ترک را انتخاب مى کنیم، از این جهت افعال به ما نسبت داده مى شود و ما در مقابل آنها مسئول هستیم.

تفاوت حکم و فتوا؟

منظور از حکم و فتوا و تفاوت بین آن دو چیست؟

«فتوا» در اصطلاح فقهی، بیان احکام کلّی الهی است که فقیه با مراجعه به منابع استنباط حکم شرعی آن را به دست آورده است؛ به عبارتی دیگر فتوا نظر و رأى قطعى مرجع تقليد در احكام شرعى است.
«حکم» عبارت است از دستور اجرا يا تعيين مصداق يا موضوع، زمان يا مكان براى حكم شرعى و همچنين الزام به فعل يا ترك بر اساس عناوين ثانويه و مصلحتى خاص در ظرف زمانى يا مكانى خاص نظير حكم به هلال ماه مبارك رمضان يا ماه ذى الحجّه از سوى حاكم شرعى براى مراسم روزه و حج.
تفاوت اصلی بین ایندو در مقام عمل است؛ عمل به فتوای هر مجتهدی فقط بر مقلّدین او لازم است، ولی عمل به حکم حاکم بر تمام مسلمانان حتی مجتهدان نیز واجب است.

منظور از جاهل قاصر و مقصّر

«جاهل قاصر» و «جاهل مقصر» به چه کسی می گویند و حکم اعمال آنها چیست؟

جهل انسان به حكم شرعی، گاهی به خاطر دور بودن شخص از مراکز علم و عدم امکان دسترسی به منابع تحقیقاتی یا به خاطر فرو رفتن در غفلت و سهو و خطاست به طوری که احتمال اشتباه بودن کارهایش را نمى دهد. به این شخص «جاهل قاصر» گفته می شود.
جاهل قاصر عقاب نمی گردد و هر کدام از اعمالش که با واقع موافق باشد یا با فتوای صحیح مجتهدی که باید از او تقلید می کرد مطابق باشد، صحیح است و هر آنچه با آن مخالف باشد، فاسد است.

در مقابل کسی که امكان آموختن مسائل و دسترسی به منابع و اسباب علم را داشته ولى در فراگيرى آن كوتاهى كرده است و در جهل و بى خبرى مانده، «جاهل مقصر» است.
جهل چنین جاهلی به هیچ وجه معذور و موجه نیست و عمل برآمده از چنین جهلی در صورت عدم موافقت با واقع، عقاب آور است. حتی برخی فقها حکم به معصیت کار بودن او به سبب عدم فراگیری احکام داده اند.

فراموشی حضرت موسی(ع)!

چرا حضرت موسى(ع) عهد خویش را با حضرت خضر فراموش کرد؟!

جمعى معتقدند: چنین نسیانى که نه مربوط به اساس نبوت و نه فروع آن و نه تبلیغ دعوت، بلکه در یک مسأله صرفاً عادى و روزمره است، از پیامبران بعید نیست و با مقام عصمت تعارضی ندارد. اما شاید موسى به خاطر این که مشتاقانه و با عجله به دنبال خضر مى رفت غذاى خود را فراموش کرده و یا عظمت حوادثى همچون شکستن کشتى و قتل نوجوان و ... او را چنان هیجان زده کرد که تعهدش فراموشش شد. بعضى نیز احتمال داده اند: نسیان در اینجا به معنى مجازى ـ یعنى ترک ـ بوده باشد.

نسبت توحید افعالی با جبر

آیا لازمه پذیرش توحید افعالى قبول جبر است؟

جبریون به آیه 101 سوره انعام، استدلال کرده و گفته اند: خداوند آفریننده همه چیز است، پس آفریننده افعال ما نیز هست و این همان جبر است. لکن خالقیت خداوند حتى نسبت به افعال ما منافاتى با اختیار ما ندارد؛ زیرا افعال ما را هم مى توان به ما نسبت داد و هم به خدا. اگر به خدا نسبت دهیم به خاطر آن است که او به ما قدرت و نیرو داده و همه مقدمات عمل از اوست پس او خالق آنهاست .ولى از این نظر که ما یکى از دو طرف فعل یا ترک را انتخاب مى کنیم، آنها فعل ماست و ما در مقابل آنها مسئولیم.

سپردن سرنوشت به استخاره؟!

چگونه ممکن است انسان مقدّرات و سرنوشت خود را به دست استخاره بسپارد؟!

«استخاره» طلب خير از خداوند و يک توجّه باطنى به خدا است. در واقع اگر انسان در انجام يا ترک کاري مردد شود ابتدا از عقل و مشورت با افراد کاردان استمداد می جوید، اگر به نتيجه نرسيد؛ با استخاره، از خداوند می خواهد که خیر را براى او معيّن فرمايد. در روایتی مى خوانیم: «هیچ بنده باایمانى از خداوند طلب خیر نکرد، مگر این که خداوند خیر را براى او فراهم ساخت!». در واقع هدف از استخاره آن است که انسان پس از انجام تدابیر صحیح، از خداوند خیر و نفع بخواهد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمام علىٌّ(عليه السلام)

استَفْرِغْ جُهدَکَ لمَعادِک تُصْلِحْ مَثْواکَ

تمام کوشش خود را براى معاد خويش به کار گير، قرارگاهت درست مى شود

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 58