حضرت یوسف(ع) و پذیرفتن ولایت و منصب طاغوت!

با اینکه خداوند از پذیرش ولایت طاغوت نهی فرموده، چرا حضرت یوسف(ع) تحت ولایت طاغوت زمانش در آمده و یکى از کارگزاران او بود؟! و حتی درباره عزیز مصر از کلمه «ربّ» - «انَّهُ رَبِّى أَحْسَنَ مَثْواىَ» - استفاده نموده است؟!

رسیدگی به اوضاع اقتصادی محرومین و رفع ستم هایی که به آنها شده آن قدر مسئولیت و مأموریت مهمی است که یوسف(ع) به خاطر انجام آن حاضر به همکاری با چنان حکومتی شد تا - چنانکه در روایات ما نیز آمده - شخص صالح در دستگاه حکومت جور پناهگاهی برای محرومان گردد.
همچنین بسیاری از مفسران استفاده از واژه «رب» را برای عزیز مصر بی اشکال می دانند؛ چون این واژه - همان طور که مثال های زیادی در خود سوره یوسف دارد - فقط برای خداوند به کار نمی رود.

عمر کوتاه برخی از اطفال و عدل و حکمت الهی؟!

حکمت آفرینش طفلی که عمر کوتاهی دارد و ثمری جز داغ دار نمودن والدین ندارد چیست؟! آیا این پدیده با عدل الهی سازگار است؟!

اولا: ذات الهی اقتضای آفریدن را دارد و هر چیزی که اقتضای وجود و هستی یافتن را داشته باشد از سوی خدا فیض وجود را دریافت می کند. این لطف و تفضل خداوند است و همین که طفلی توانسته حتی برای مدّت کوتاهی پای بر عرصه وجود بنهد، مشمول لطف و تفضل خدا بوده است. لذا منطقی نیست که کسی به ذات خداوند اعتراض کند که چرا عطا و تفضلش را از آفرینش چنین کودکی دریغ نکرده است!
ثانیا: این گونه نیست که دست خداوند مستقیما و بدون طی کردن نظام اسباب و علل، گریبان آن طفل را بگیرد و در حالی که کاملا سالم است، در آغوش مرگ اندازد. بنابراین باید سراغ آن نظام های علی و معلولی رفت و دید که بشر چگونه و با کدام انتخاب های نادرست موجب پدید آمدن کاستی ها و عوارض و امراض در زندگی کودکانش شده و آنها را به ورطه مرگ کشانده است؟
ثالثا: خداوند مالک و صاحب اصلی همه پدیده هاست و اگر آدمی با چنین دیدگاهی به جهان و پدیده های آن بنگرد، خالق آن را مالک اصلی همه چیز می داند و کمتر به چنین رنج هایی که در فرض سؤال طرح شده گرفتار می آید. چنین انسانی در مقام پدر یا مادر خواهد دانست که فرزند مال آنها نبوده است؛ خدا امانتی را به آنها داده و در روزی خاص بازستانده است.

اطلاق کلمه «ربّ» به عزیز مصر!

منظور از«رب» در جمله «إنَّهُ رَبِّى أَحْسَنَ مَثْواىَ» کیست؟

در این که منظور از «ربّ» در آیه «إنَّهُ رَبِّى أَحْسَنَ مَثْواىَ»، کیست، دو نظر وجود دارد: 1- منظور خداوند است. 2- منظور عزیز مصر است.

مقبولیت اسماعیل بن عباد نزد اهل سنت

سخن علماى اهل تسنن در مورد مقبولیت اسماعیل بن عباد و پذیرش روایات او چه مى باشد؟

ذهبی گفته: اسماعیل مردى ادیب، خبره و شیعه بوده. ابوداود و ترمذى در صحیح خود به گفته هاى او استدلال کرده اند. از میان وزرای آل بویه، او نخستین کسى است که «صاحب» لقب گرفت. او ابتدا وزیر مؤید الدولة، بود و بعد از وفات وی فخر الدوله او را در منصب وزارت باقى گذاشت. صاحب در پیشگاه او شخصیتى عظیم داشت و نافذ الامر بود. هنگامى که صاحب، سال 385، در 59 سالگى، در شهر رى وفات یافت، بازار و مغازه هاى این شهر بسته و تعطیل عمومى گردید.

نصّ بر امامت امام رضا(ع) در منابع اهل سنت

آیا در منابع عامه روایتى درباره نصّ بر امامت امام رضا(ع) وجود دارد؟

منابع اهل سنت روایاتی را در نص بر امامت امام رضا(ع) نقل کرده اند. همانند ابن صباغ مالکى که می گوید: «موسى کاظم(ع) شخصى را به نزد ما فرستاد، آن گاه فرمود: آیا مى دانید که براى چه جهت شما را جمع کرده ام؟ گفتیم: خیر. حضرت فرمود: «شاهد باشید که این فرزندم ـ اشاره کرد به على بن موسى الرضا(ع) ـ وصىّ من و قائم به امر من و خلیفه بعد از من است». هم چنین داوود بن کثیر رقّى به امام کاظم(ع) عرض می کند: بعد از شما صاحب ما کیست؟ امام به فرزندش ابى الحسن(ع) اشاره کرد و فرمود: «این صاحب شما بعد از من است».

امکان شناخت امام زمان(عج) در عصر غیبت؟!

آیا ممکن است کسی در ملاقاتش با حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه) در عصر غیبت ایشان را بشناسد؟

مطابق قواعد عامّه در مورد غيبت حضرت مهدى(عج)، كه حفظ حضرت از دشمنان است، كسى نمي تواند ایشان را بشناسد، جز افراد خاصی كه از دوستداران آن حضرت به شمار مى آيند؛ همان گونه كه مطابق برخى از روايات، هميشه سى نفر از یاران خاصّ با حضرت به سر مى برند.

مفهوم انفال

واژه انفال به چه معناست؟

«انفال» از ماده«نَفْل» به معنى زیادى است، به نمازهاى مستحب هم «نافِلَه» می گویند؛ چون اضافه بر واجبات است. و اگر به غنائم جنگى نیز «انفال» گفته شده، چون یک سلسله اموال اضافى است که در میدان بدون صاحب مى ماند و مالک خاصى براى آن وجود ندارد. و یا به این جهت است که جنگجویان براى پیروزى مى جنگند، نه غنیمت، و غنیمت یک موهبت اضافى است که به دست آنها مى افتد.

شأن نزول آیه (109) سوره «کهف»

شأن نزول آیه (109) سوره «کهف» چه می باشد؟

بعد از اینکه یهود آیه «ما أُوتِیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاّ قَلِیلاً» را از پیامبر(ص) شنیدند، ادعا کردند که هر کس «تورات» به او داده شده است، صاحب خیر کثیر است و گفتند: پیامبر اسلام(ص) خود ادعا می کند که به او حکمت و خیر کثیر داده شده، در حالی که درباره روح، به صورت سربسته جواب می گوید. در این هنگام آیه 109 سوره کهف  نازل شد و نشان داد: انسان هر قدر دانش داشته باشد، در برابر علم بى پایان خدا بسیار ناچیز است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

عَن الرّضا عليه السّلام :

يا دِعبِلُ! اِرْثِ الحُسَيْنَ عليه السّلام فَاَنْتَ ناصِرُنا وَ مادِحُنا ما دُمْتَ حَيّاً فَلا تُقصِرْ عَنْ نَصْرِنا مَا اسْتَطَعْتَ.

اى دعبل ! براى حسين بن على عليه السّلام مرثيه بگو، تو تا زنده اى ، ياور و ستايشگر مايى ، پى تا مى توانى ، از يارى ما کوتاهى مکن .

جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 567