صادق بودن وعده های الهی و عدم استجابت دعاها

علی رغم صادق بودن وعده های الهی، چرا بعضی از دعاهای ما مستجاب نشده و یا انفاق های ما مضاعف نمی شود؟

امام صادق(ع) در پاسخ به مستجاب نشدن دعاها با تاكيد بر صادق بودن وعده الهی می فرماید: «كسى كه اطاعت خداوندِ متعال كند در آنچه امر به دعا كرده و جهت دعا را در آن رعايت كند، اجابت خواهد كرد». جهت دعا همانا حمد خدا، يادآوري نعمتش، درود بر پيامبر(ص) و توبه از گناهان است. همچنین امام در جواب به اين كه علی رغم انفاق در راه خداوند، ولى چيزى جاىگزین آن نمی شود، فرمودند: «اگر كسى از شما مال حلالى به دست آورد و در راه حلال انفاق كند، هيچ درهمى را انفاق نمى‌‏كند؛ مگر اين كه خدا عوضش را به او مى‌‏دهد». در واقع انفاق باید از اموال حلال باشد كه خدا غير آن را قبول نکرده و بركت نمی ‏دهد.

منافات آیه «ادْعُوني‏ أَسْتَجِبْ لَكُمْ‏»، با گفتن «يا رسول الله، یا محمد، يا علی، یا حسین و ...»!

با توجه به اين كه خداوند فرموده «ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ»؛ (مرا بخوانيد تا ـ دعای ـ شما را اجابت کنم!)، آیا گفتن «يا رسول الله، يا علي، يا حسين و...» سبب شرك نمي شود؟!

اولا: نمى توان گفت هر ندا و درخواستى عبادت و پرستش است؛ چرا که در قرآن مجيد لفظ «دعوت» در مواردى به كار رفته است كه هرگز نمى توان گفت مقصود از آن عبادت است. نیز دعا در مجموع آيات مورد استناد وهابی ها علیه شیعه، انصراف به «عمل بت پرستان» دارد و ارتباطی با «توسّل» شیعیان ندارد و خود آيات ياد شده گواه روشن هستند كه مقصود از «دعوت» در آنها، مطلق درخواست و طلب حاجت نيست، بلكه «دعوت عبادت و پرستش» است.
ثانیا: زمزمه کردن عباراتی چون «یا رسول الله» و «یا علی» و «یا حسین» و طلب یاری از وجود مقدس ایشان اصطلاحا «توسل» نامیده می شود و توسل امری مشروع است. شخص متوسّل در واقع خواسته خود را از خدای متعال طلب می کند و فقط احترام و جایگاه انبیاء و اولیاء را نزد خدای متعال، واسطه ای برای جریان یافتن کرامات و فیض های الهی قرار می دهد.
ثالثا: مستقلّ در تأثير، تنها ذات پاك خداست و در توسل نیز چیزی جای خدا را نمی گیرد. انسان استغاثه کننده، تنها زمانی عملی مشرکانه و کفر آمیز مرتکب شده است که ایجاد امور را به دست عاملی مستقل از خداوند بداند. اگر کسی بر این باور باشد مشرک یا کافر شده است؛ امّا اگر به تبعی و اکتسابی بودن عمل ولیّ یا پیامبر خدا باور داشته باشد، ایرادی نخواهد داشت.
رابعا: ندا و تخاطب با اولیا و انبیا هیچ اشکالی ندارد؛ زیرا: گاهی از آنها می خواهیم برای ما استغفار کنند، که می توان نمونه هایی را از قرآن مجید در مشروعیت آن یافت. گاهی این ندا و تخاطب در واقع التماس مستقیم از خداوند به احترام این نام هاست. گاهی نیز ما از آنها می خواهیم که حاجت های ما را از خداوند طلب کنند، چون آنها خود اسباب و محل فیض الهی هستند. هیچ کدام از این حالات شائبه شرک ندارند.

حقیقت «اسم اعظم»؟

حقیقت «اسم اعظم» خداوند چیست؟

عدّه ای معتقدند که اسم اعظم، یکی از اسماء خاص الهی است؛ البته با حروف و لفظی خاصّ که هر کس آن را بداند دعایش مستجاب می گردد.
برخی از روایات اسلامی، اسم اعظم را «الله»، «هو»، «من لا هو الا هو»، «حروف مقطعه قرآن» یا «بسم الله الرحمن الرحیم» دانسته اند.
با توجّه به روایت نبوی که «اسم اعظم» را هر کدام از اسمای الهی می داند که با «خلوص نیّت» و حضور قلب ادا شود، به نظر می رسد اسم اعظم نه واژه ای خاص، بلکه حقیقت و مقامی با ارزش است که بر اثر تقوا و عبادت و تهذیب نفس و توفیقات الهی در انسان پدید می آید.

ضرورت دعا، با وجود علم الهی به نیازهای ما؟!

اگر خداوند نيازها و حوائج ما را مي داند، پس چرا بايد دعا كنيم؟! آیا دعا کردن در پیشگاه خداوند کار بیهوده ای نیست؟! با این حال چرا در بسیاری از متون دینی برای دعا جایگاه و اهمیّت زیادی ذکر شده است؟!

اولا: برطرف شدن همه نیازهای ما متوقّف بر دعا نمی باشد، بلکه بسیاری از نیازهای ما با فضل و رحمت الهی در اختیار ما گذاشته شده است.
ثانیا: علم خدا منافاتی با دعای انسان ندارد؛ زیرا در علم خدا حوادث عالم بر اساس تحقّق اسباب و علل محقّق می شود که دعا هم يكی از عوامل موثّر است.
ثالثا: دعا برای ارتباط با خدا و جلب عنایت اوست و حاجت خواستن در رتبه بعد است. خدا از بندگانش خواسته تا با او ارتباط یابند و در مسیر بندگی او ثابت قدم بمانند.
رابعا: دعا آثار و برکاتی دارد که انجام آن را مطلوب و ضروری  می نماید و نوعا خود این آثار نیز مقدّمات اجابت را فراهم می کنند.

علت عدم استجابت «دعا» از زبان امام علی(ع)

از ديدگاه امام علي(علیه السلام) علت عدم استجابت «دعا» چيست؟

امام علي(ع) درباره اين كه چرا بسيارى از «دعاهاى» ما به اجابت نمى رسد يا اجابت آن مدت هاى طولانى به تأخير مى افتد؟ می فرماید: «هرگز نبايد تأخير اجابت دعا تو را مأيوس كند؛ زيرا بخششِ پروردگار به اندازه نيّت [بندگان] است، گاه شده اجابت دعا به تأخير مى افتد تا پاداش درخواست كننده بيشتر شود و عطاى آرزومندان را فزون تر كند، گاه شده چيزى را از خدا بخواهى و به تو داده نشود؛ در حالى كه بهتر از آن در كوتاه مدت يا دراز مدت به تو داده خواهد شد يا آن را به چيزى كه براى تو بهتر از آن است تبديل مى كند، گاه چيزى از خدا مى خواهى كه اگر به آن برسى مايه هلاك دين توست [خداوند آن را از تو دريغ مى دارد تا بهتر از آن را بدهد]».

شرائط استجابت «دعا»

استجابت «دعا» چه شرائطي دارد؟

بعضى چنين مى پندارند كه استجابت «دعا» هيچ قيد و شرطى ندارد و انسان هر دعايى كه مى كند بايد انتظار داشته باشد كه از لطف خدا به اجابت برسد؛ در حالى كه چنين نيست. در روايات متعدّدى كه از معصومان(ع) به ما رسيده براى اجابت دعا شرايط متعدّدى ذكر شده از جمله: توبه و پاكى قلب، پرهيز از غذاى حرام و كسب حرام، تلاش و كوشش در مسير امر به معروف و نهى از منكر و ... امام صادق(ع) در حديثي مي فرمايند: «مبادا هيچ يك از شما از خدا درخواستى كند؛ مگر اينكه نخست حمد و ثناى او را بجا آورد و درود بر پيغمبر و آلش بفرستد سپس به گناه خود نزد او اعتراف [و توبه] كند سپس دعا نمايد».

تأثیر «دعا» در زندگی انسان

«دعا» چه تأثیری در زندگی انسان ها دارد؟

«دعا» نقش بسيار مؤثرى در تربيت نفوس انسانى و سوق آنها به مراتب كمال دارد. دعا كننده وصول به مقاصد شخصى خود را از خدا طلب مي كند و خداوند تربيت و پرورش روحانى او را از طريق دعا مى خواهد. «دعا» از يك سو انسان را به سراغ «معرفة اللّه» مى فرستد تا از طريق توسّل به اسماء و صفات حُسنايش، بر سر سفره رحمتش بنشيند و از سوى ديگر دعا كننده را به سراغ تحصيل شرايط اجابت دعا مى فرستد و از سوى سوم «دعا» انسان را به تلاش در جهت برطرف ساختن موانع استجابت وا مى دارد.

شرايط زمانی و مكانی «دعا»

بر اساس تعلیمات اسلامی، در چه مواقعی و در چه شرایط زمانی و مکانی باید دست به دعا برداشت؟

«دعا» در جائي است كه تمام تلاش هاى ممكن، انجام گيرد و آن چه در توان و قدرت آدمى است، براى رسيدن به هدف هاى سازنده و مثبتى كه دارد به كار گرفته شود و آنگاه در نارسايى ها و هر آن چه از دايره توان او بيرون است به سراغ دعا برود. بنابراين «مذهب» هرگزرا جانشین اسباب و عللى که در دسترس آدمى است قرار نداده است؛ بلکه آن را چیزى مافوق آنها قرار داده است.

حکمت و عدل الهی در اجابت دعای گناه کاران و غیر مسلمانان!

در احادیث سخن از اجابت دعای گناهکاران و غیر مسلمانان آمده است؛ آیا اجابت دعای آنان باعث ثابت قدمی آنها در مسیر غلط نمی شود؟! و منافی عدل و حکمت الهی نیست؟!

برخی گناهکاران و غیر مسلمانان، مستضعفان قاصری هستند که عدم اجابت دعای شان می تواند تأثیرات مخربی داشته باشد و شعله ضعیف معنویت را در دل های شان خاموش کند. اما دعای معاندان مقصر که با علم به مسیر حق باز هم راه باطل را می پیمایند به هیچ وجه مورد پذیرش قرار نمی گیرد. البته باید به این نکته نیز توجه داشت که منظور از استجابت دعا در آن احادیث، دعایی است که شخص غیر مسلمان در حق یک مسلمان می کند نه اینکه دعایش برای خودش مستجاب باشد.

منافات دعا کردن با حکمت و مصلحت الهی!

وقتی که شما معتقد باشید تمام امور و وقایع جهان بر اساس حکمت و مصلحت الهی مقدّر می شود، دعا کردن چه ضرورتی دارد؟! آنچه اتفاق خواهد افتاد بر اساس حکمت و مصلحت الهی خواهد بود و شاید خواسته شما در این محدوه قرار نگیرد!

اولا: دعا کردن دستوری است که خدای حکیم داده است و حُکم خدای حکیم منافاتی با حکمت او ندارد.  ثانیا: دستور به دعا فقط برای اجابت نیست؛ حکمت اصلی دعا ارتباط با خداست.  ثالثا: دعا خود در «سلسله اسباب» حکمت و مصلحت الهی قرار دارد. خداوند به همان دليل كه حكيم است، مواهب او نسبت مستقيمى با شايستگى ها و لياقت هاى افراد دارد؛ دعا كنندگان واقعى با رفتن به در خانه خدا ميزان اين شايستگى را در خود بالا مى برند.  رابعا: توجه به اثرات و برکات دعا نشان می دهد که این آموزه دینی به هیچ وجه موضوعی بی ثمر نیست و به خاطر این آثار و برکات امری «راجح» و قابل اعتناء می باشد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمامُ عليٌّ(عليه السلام)

نَفَسُ الْمَرْءِ خُطاهُ إلى أجَلِهِ

نَفَسهاى آدمى گامهاى او به سوى مرگ است

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 44