پاسخ اجمالی:
منظور از شناخت امام، لزوما رؤیت با چشم و اطلاع از مکان دقیق ایشان نیست، بلکه مراد شناخت خصوصيات امام و مشخص ساختن آنها در یک فرد است. آن گاه به دنبال ايشان رفته و آن حضرت را رهبر خود قرار دهيم. ما امروزه و از پس قرن ها و با استمداد از منابع تاریخی و آموزه های دینی، رسول خدا(ص) و اوصاف ایشان را می شناسیم و با سیر حیات، چگونگی مبعوث شدن، مراحل دعوت و سخنان و احکام و دستورهای ایشان آشناییم و بر اساس همین شناخت و با استدلال های عقلی به رسالت و حقانیت شان ایمان آورده ایم. ما معتقدیم که ائمه اهل بیت(ع) را نیز از همین راه می توانیم بشناسیم. وقتی از منابع تاریخی و احادیث رسول اکرم(ص) به جزئیاتی راجع به شناخت امام زمان(عج) برمی خوریم و مثلا می بینیم که می فرماید که: «مهدی از فرزندان من است اسم او اسم من و کنیه او کنیه من است، از نظر اخلاق و رفتار شبیه ترین مردم به من است»، با توجه به این شواهد می توانیم به وجود چنین امامی با چنین اوصافی علم و ایمان پیدا کنیم.
پاسخ تفصیلی:
گزاره هایی که شیعه از تاریخ و باورهای خود بیان می کند، ممکن است دستمایه شبهه افکنی برخی مغرضین قرار گیرد. «مهدویت» و بحث های مربوط به حضرت ولیعصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) یکی از موضوعاتی است که شبهاتی پیرامون آن مطرح شده است. برای مثال این سؤال مطرح می شود که اگر آن چنان که در باورهای شیعه گفته می شود، ولادت امام دوازدهم شیعیان مخفیانه و بدون اطلاع کسی صورت گرفته و اندک زمانی بعد از آن، این امام در پس پرده غیبت پنهان شده، پس چگونه آنان این عقیده را مطرح می کنند که اگر کسی امام زمان خود را نشناسد بر مرگ جاهلیت و هم چون کافران مرده است؟! آیا چنین امامی با چنین ویژگی هایی، اصولا قابل شناخت است؟!
در ادامه پاسخ به این سؤال را در قالب چند بخش مطرح می کنیم:
وضعیت حساس زمانه امام حسن عسکری(ع)
فشار حکومت عباسی بر امام حسن عسکری(علیه السلام) و تلاش ایشان برای مخفی سازی تولد حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و امتناع حضرت شان از نمایاندن فرزندشان جز برای عده ای معدود از اصحاب مورد وثوق، موضوعی ثابت و مستظهر به ادله تاریخی است.
از ابتدای دوران امامت امام علی النقی(علیه السلام) حکومت وقت عباسی از سوی ائمه اهل بیت(علیهم السلام) احساس خطر بیشتری کرد و از بیم انقلاب و شورش مردم و برای جلوگیری از رسیدن وجوه شرعی و اموال به دست آن پیشوایان بر حق، حلقه محاصره را بر آن حضرت و – بعد از شهادت ایشان – بر فرزندشان، امام حسن عسکری(علیهما السلام) بیش از پیش تنگ کرده و ایشان را در محیطی نظامی(1)، در منزل شان تحت حصر در آوردند. حکومت عباسی به قدرى از نفوذ و موقعيت مهم اجتماعى امام حسن عسکری(علیه السلام) نگران بود كه ایشان را ناگزير كرده بود هر هفته روزهاى دوشنبه و پنجشنبه در دربار حاضر شود.(2)
شواهد تاریخی فراوانی از فضای پرفشار و به شدت امنیتی زندگی امام(علیه السلام) به دست ما رسیده است. برای مثال از داوود بن اسود، یکی از اصحاب امام حسن عسکری(ع) نقل شده است که: امام(ع) عصايى به من داد و فرمود: اين را به عمروى برسان. در بين راه عصا شكست، ناگهان مشاهده كردم كه در ميان آن نامه اى است خدمت امام كه رسيدم جريان را بازگو كردم. حضرت فرمود: «... وَ إِذَا سَمِعْتَ لَنَا شَاتِماً فَامْضِ لِسَبِيلِكَ الَّتِي أُمِرْتَ بِهَا وَ إِيَّاكَ أَنْ تُجَاوِبَ مَنْ يَشْتِمُنَا أَوْ تُعَرِّفَهُ مَنْ أَنْتَ فَإِنَّا بِبَلَدِ سَوْءٍ وَ مِصْرَ سَوْءٍ وَ امْضِ فِي طَرِيقِكَ فَإِنَّ أَخْبَارَكَ وَ أَحْوَالَكَ تُرَدُّ إِلَيْنَا فَاعْلَمْ ذَلِكَ»(3)؛ (هر گاه مشاهده كردى كه كسى ما را دشنام مى دهد تو به دنبال مأموريتى كه فرستاده شدى برو و مبادا در صدد پاسخ او برآيى يا خودت را به او معرفى كنى؛ زيرا ما در بد شهرى قرار داريم، تو به راه خودت ادامه بده، اخبار و احوال تو به ما مى رسد، اين را به خوبى بدان).
علاوه بر این مثال مشاهده مى كنيم كه امام(علیه السلام) در جایی دیگر به اصحاب خود دستور مى دهد تا هيچ كس به او سلام نكند و با دست به او اشاره ننمايد؛ زيرا در غير اين صورت جانش در امان نخواهد بود.(4) حضرت(ع) به قدری تحت فشار بود که براى ملاقات با شيعيان خود مكانى را معين مى كرد و مى فرمود: «صِيرُوا إِلَى مَوْضِعِ كَذَا وَ كَذَا وَ إِلَى دَارِ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ الْعِشَاءَ وَ الْعَتَمَةَ فِي لَيْلَةِ كَذَا فَإِنَّكُمْ تَجِدُونِي هُنَاكَ...»(5)؛ (در فلان مكان و فلان خانه شب هنگام مراجعه كنيد كه مرا در آنجا خواهيد يافت...).
همچنین در نقلی دیگر می خوانیم که محمد بن عبدالعزيز بلخى مى گويد: صبح هنگامى در خيابان گوسفندفروشان نشسته بودم كه ناگهان مشاهده كردم امام عسكرى(عليه السلام) از منزل خود خارج شده و به سوى دار العامه مى رود در دلم گفتم: اگر فرياد زنم كه اين مرد حجت خداست بر شما باد كه او را بشناسيد مرا خواهند كشت، هنگامى كه حضرت به من نزديك شد با انگشت سبابه خود بر دهان خود اشاره فرمود كه ساكت باش. همان شب حضرت را ملاقات كردم فرمود: «إِنَّهُ هُوَ الْكِتْمَانُ أَوِ الْقَتْلُ فَاتَّقِ اللَّهَ عَلَى نَفْسِكَ»(6)؛ (يا بايد كتمان كنى و يا اينكه به قتل خواهى رسيد، در مورد حفظ جانت از دستورات الهی پیروی کن).
اين قضايا وضعيت بس دشوار سياسى عصر امام عسكرى(عليه السلام) و زمان ولادت امام زمان(عليه السلام) را مى رساند و به همين جهت است كه ولادت آن حضرت در اختفاى تام صورت پذيرفت. در اين بين امام عسكرى(ع) دو وظيفه را دنبال مى كرده است: يكى اينكه حضرت در صدد اثبات ولادت و وجود فرزندش بوده است و ديگر اينكه طورى بايد فرزندش را معرفى كند كه جانش در خطر نيافتد.(7)
ضرورت پنهان داشت تولد حضرت مهدی(عج)
دشمنان عباسی امام حسن عسکری(علیه السلام) از تولد منجی از نسل آن امام(ع) مطلع بودند. اخبار امامت دوازده امام(عليهم السلام) از پيامبر(صلی الله علیه وآله) و عترت آن حضرت، در بين شيعيان رواج داشت. همچنین احاديث فراوانى از پيامبر(ص) و ائمّه(ع) به جا مانده بود که بشارت به تولّد فرزندى از امام حسن عسكرى(ع) مى داد كه دنيا را پر از عدل و داد خواهد كرد.(8)
توجه به این نکته است که نشان می دهد چرا مأموران حکومت وقت، به بازرسی های سرزده از امام حسن عسکری(علیه السلام) نیز می پرداختند. آنها علاوه بر آن بازرسی های سرزده، حتی به حوزه خصوصی زندگی آن حضرت نیز وارد شده و با گماردن قابله ها و مأموران فراوان در خانواده های منسوب به ایشان و به ویژه در منزل خود امام(ع) دنبال آن بودند تا اگر فرزند پسری در خانه امام دیدند، نابودش کنند. نرجس خاتون مادر گرامى امام مهدى(عج) همواره تحت نظر بود تا اينكه از جانب خداوند متعال مقدر شد كه در آن محيط رعب آور، به صورت پنهانی فرزندى براى امام حسن عسکری(ع) متولد گردد و جانش از خطرات محفوظ بماند. از اين جهت چنان كه در روايات وارد شده آثار آبستنى در مادر حضرت مهدی(علیه السلام) ظاهر نشد.(9)
پنهان بودن تولد آن حضرت در حدیثی از امام رضا(علیه السلام) نیز مورد اشاره قرار گرفته است(10) و خود امام حسن عسکری(علیه السلام) نیز ضمن نوید دادن مولود فرزندشان در جمع اصحاب خاص و مورد وثوق شان با قرائت آیه 8 سوره الصف یعنی«يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُون»؛ (آنان مى خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند؛ ولى خدا نور خود را كامل مى كند هر چند كافران خوش نداشته باشند!)، به آنها بشارت می داد که هیچ نقشه و مکری نمی تواند جلوی این قدرت و حکمت خداوندی را بگیرد و روزی این وعده به تحقق می رسد.(11)
فشارها و سخت گیری های حکومت عباسی فقط به زمان حیات امام حسن عسکری(علیه السلام) محدود نشد و دستگاه حاکم وقت از بیم به دنیا آمدن فرزند آن حضرت، حتی پس از شهادت امام(ع) نیز منزل ایشان را محاصره کرده و به جست وجوی فرزندشان پرداخت. منابع تاریخی گواهی می دهند که حکومت وقت عباسی از همان روزهای آخر حیات مبارک امام حسن عسکری(ع) بر حضور مأموران خود در خانه ایشان افزود و بعداز شهادت شان نیز به تفتیش و ثبت و ضبط و مهر و موم دقیق همه چیز منزل دست زد. پس از آن تلاش های پیگیرانه ای برای یافتن فرزندی از آن حضرت شروع شد. حتی کنیزان امام نیز از سوی مأمورین حکومتی تحت نظر قرار گرفتند تا معلوم شود کدام یک از آنها باردار اسـت و یـکی از آنـها را که احتمال حمل درباره اش می رفت در حجره ای تحت مراقبت قرار دادند تا وقتی که باردار نبودن وی مسلم شد.(12)
همه این شواهد تاریخی نشان می دهد موضوع تحت فشار بودن امام حسن عسکری(علیه السلام) و ناگزیر بودن ایشان از مخفی کردن تولد فرزندان شان حضرت مهدی(علیه السلام) موضوعی کاملا مستند و موثق بوده است. اما این موضوع هیچ منافاتی با لزوم شناخته شدن امام در هر زمان برای امت ندارد.
تبیین اهمیت «امامت» در نگاه شیعه
امامت در نگاه شیعه، از اصول دين است و نه صرفا آن گونه که اهل سنت به آن می نگرند مسئولیتی ظاهری در حد ریاست حکومت که از سوی مردم نیز برگزیده شود. شیعیان ائمه را جانشينان پيامبران در اجراى احكام و اقامه حدود و حفظ شريعت و تربيت مردم می دانند و به همین خاطر آنها را معصوم از خطا و گناه می شمارند. یعنی چيزى فراتر از رياست و حكومت بر مردم. در منظومه فکر شیعی، تمام وظايف انبياء (بجز در يافت وحى و آنچه شبيه آن است) براى امامان ثابت است. مطابق تبیین شیعه از جایگاه امامت، امام از سوى خداوند و به وسيله پيامبر(صلى الله عليه و آله) تعيين مى شود و همان فضايل و امتيازات پيامبر(ص) را (جز مقام نبوت) دارد و كار او منحصر به حكومت نيست. به همين دليل اعتقاد به امامت جزئى از اصول دين محسوب مى شود، نه يكى از فروع دين و وظايف عملى.(13)
با توجه به چنین جایگاهی که امامت در باورهای شیعه دارد ما معتقديم بعد از پيامبر اسلام(صلى الله عليه و آله) در هر عصر و زمانى امامى وجود دارد(14) که مطابق روايات شيعه و سنى از پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله) (هر كس بميرد در حالى كه [آن] امام زمان خود را نشناخته باشد به مرگ جاهليت از دنيا رفته است)؛ «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ اِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً».(15)
با كمترين تأمل در اين روايت و نظاير آن به مصداق واقعى امام در روايت پى خواهيم برد. اين كدامين امام است كه اگر به او معرفت پيدا نكنى به مرگ جاهليت از دنيا رفته اى. مگر نه اين است كه بايد بين حكم و موضوع تناسب باشد؟ چه تناسبى بين عدم معرفت امام و مرگ جاهليت است؟ آيا اگر من طاغوت فاسق و فاجر زمان خود را نشناسم به مرگ جاهليت از دنيا رفته ام؟! قطعاً چنين نيست، بلكه مراد همان امام معصوم در هر زمان است كه از آن در روايت به امام تعبير شده است كه اگر او را نشناسم و اطاعت او را ننمايم به مرگ جاهليت از دنيا رفته ام.(16)
منظور از شناخت امام؟
درباره امکان و چگونگی شناخت چنین امامی برای کسانی همچون ما که دسترسی به ایشان نداریم نیز باید گفت که منظور از شناخت امام، لزوما رؤیت با چشم و اطلاع از مکان دقیق ایشان نیست، بلکه مراد شناخت خصوصيات امام و مشخص ساختن آنها در یک فرد است. آن گاه به دنبال ايشان رفته و آن حضرت را رهبر خود قرار دهيم.(17)
ما امروزه و از پس قرن ها و با استمداد از منابع تاریخی و آموزه های دینی، رسول خدا(صلی الله علیه وآله) و اوصاف ایشان را می شناسیم و با سیر حیات، چگونگی مبعوث شدن، مراحل دعوت و سخنان و احکام و دستورهای ایشان آشناییم و بر اساس همین شناخت و با استدلال های عقلی به رسالت و حقانیت شان ایمان آورده ایم. ما معتقدیم که ائمه اهل بیت(علیهم السلام) را نیز از همین راه می توانیم بشناسیم.
وقتی از منابع تاریخی و احادیث رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) به جزئیاتی راجع به شناخت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) برمی خوریم و مثلا می بینیم که رسول خدا(ص) می فرماید که: «مهدی از فرزندان من است اسم او اسم من و کنیه او کنیه من است، از نظر اخلاق و رفتار شبیه ترین مردم به من است»(18)، یا وقتی در بیانی دیگر از قول آن حضرت می خوانیم که راجع به نسب امام زمان(عج) می فرماید که: «علی بن ابی طالب پس از من امام امت و خلیفه من بر آنان خواهد بود و قائم منتظری که زمین را پر از عدل و داد نماید همان گونه که پر از ظلم و جور شده باشد از فرزندان اوست»(19)، با توجه به این شواهد می توانیم به وجود چنین امامی با چنین اوصافی علم و ایمان پیدا کنیم.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.