اشكال غربزدگان مسلمان به پدیده «وحی» و پاسخ آن

غربزدگان مسلمان چه اشكالي نسبت به پدیده «وحی» نموده اند و چه پاسخي به آن داده شده است؟

برخى از روشنفكران غربزده مى گويند: آنچه پيامبران با نام وحى عرضه كرده اند، انعكاس افكارِ درونى آنان است و لذا وجود برخى اشتباهات در گفته ها و نوشته هاى آنان طبيعى است. اما اينان دچار دو اشتباه شده اند: 1. براى بررسى نمونه هاى وحى آسمانى به كتاب هاى تحريف شده مراجعه كرده اند. 2. انسان را موجودى مادّى فرض كرده اند؛ حال آنكه انسان تركيبى از روح و جسد است كه روحش از سنخ ملأ اعلى است و همين سنخيت وحى را امكان پذير مى كند.

آمادگی «جنین» برای تولد!

بدن «جنین» در هنگام تولد شاهد چه نوع تغییرات و دگرگونی هایی است؟

 در لحظه تولّد، دگرگونى‌هاى عجيبى در سيستم زندگی نوزاد، ظاهر مى ‌شود كه براى سازگاری او با محيط جديد، كاملا ضرورى است؛ از جمله اینکه به محض تولد نوزاد، سیستم گردش خون دگرگون می شود و بند ناف كه مسیر تغذيه «جنين» بود پس از تولد قطع شده و به تدريج خشک شده و می افتد. در واقع به هنگام تولّد همان‌ طور كه راه دريافت اكسيژن عوض مى ‌شود، راه تغذيه نيز ناگهان عوض شده و دهان، معده و روده‌ها كه در دوران جنينى آماده شده است ناگهان به كار مى ‌افتند؛ و اين يكى ديگر از شگفتى ‌هاى آفرينش انسان است.

تعبیر قرآن از «رَحِم» مادر به «قَرارٍ مَكِين»

چرا در قرآن از «رَحِم» مادر به «قَرارٍ مَكِين» تعبیر شده است؟

قرآن محل قرار گرفتن نطفه را محفوظ ترین جای بدن دانسته و می فرماید: «سپس او را نطفه اى در قرارگاهِ مطمئن (رَحِم) قرار دادیم»؛ چرا که از يكسو توسط ستون فقرات و دنده‌ ها، و از سوی دیگر با استخوان های پر قدرت لگن خاصره و همچنین با پوشش عضلات متعدد روی شکم محافظت می شود. از همه اینها عجیب تر کیسه آبی است که جنین را احاطه کرده و او را از تغییرات ناگهانی دمای بدن مادر و ضربات احتمالی محافظت می کند، و قرآن به زیبایی جایگاه «نطفه» را «قرارگاهی امن» توصیف کرده است.

نحوه تغذیه «جنین»

«جنین» در دوران بارداری چگونه تغذیه می کند؟

از عجائب دوران تکامل جنین، مسأله تغذيه «جنين» است؛ خداوند وظيفه تغذیه «جنین» را با آب و غذایی سالم و تصفیه شده و اکسیژن بر عهده دستگاهى به نام «جفت» گذارده است كه از يك طرف به قلب مادر مربوط است و از طريق بند ناف با «جنين» ارتباط دارد. «جفت» طی فرایندی مواد غذائى، آب و اكسيژن لازم را از طريق سيستم جريان خون مادر جذب كرده و بعد از تصفيه مجدّد به جنين منتقل می کند و باز فضولات و كربن و مانند آن را جمع ‌آورى كرده به خون مادر باز مى ‌گرداند.

عوامل موثر در جنسیّت «جنین»؟!

آیا با همه تکامل و پیشرفت دانش بشری، انسان قادر به انتخاب جنسیّت «جنین» شده است؟

دانشمندان در پاسخ به اين سوال كه چگونه و تحت چه عواملى «جنين» مذكّر يا مؤنث مى ‌شود؟ پاسخى ندارند؛ يعنى علم و دانش بشری هنوز پاسخی براى آن پيدا نكرده است. هر چند ممكن است پاره ‌اى از مواد غذائى يا داروها در اين امر مؤثّر باشد؛ ولى مسلّما تأثير آن سرنوشت ساز و تعيين كننده نيست. ولى با اين حال عجيب اين است كه در همه جوامع يك تعادل نسبى در بین مردان و زنان وجود دارد؛ و اگر تفاوتى باشد چندان چشمگير نيست. چرا که بر هم خوردن این تعادل، مفاسد عظیمی را به دنبال داشته و نظام جوامع انسانی را مختل می کند.

امکان تعیین دقیق زمان «تولد نوزاد»؟!

آیا بشر با همه پیشرفتی که در علم و دانش به دست آورده، قادر است زمان دقیق «تولد نوزاد» را معیّن نماید؟

به صورت دقیق هيچ‌ كس نمى‌تواند لحظه تولّد را تعيين كند؛ و پيش ‌بينى اطبّا جنبه تخمينى و تقریبی دارد. خداوند در این باره می فرماید: «خدا از جنين‌هايى كه هر مؤنث حمل مى‌ كند آگاه است، و نيز از آنچه رحم‌ ها كم مى ‌كنند [و قبل از موعد معمول مى‌ زايند] و هم از آنچه افزون مى ‌كنند [بعد از موعد مى ‌زايند] با خبر است». بر اساس ظاهر آیه، تنها خداوند لحظه تولد را می داند، و برای اين كه تصوّر نشود اين كم و زيادها بى ‌حساب و بى‌ دليل است، مى‌افزايد: «هر چيز نزد او اندازه و مقدار معينى دارد».

منع سقط جنينهاي ناقص الخلقه و حيات مشقت بار آنها بعد از تولّد

چرا اسلام اجازه سقط جنينهاي معيوب و ناقص الخلقه را نمی دهد، در حالی آنها بعد از تولّد زندگی مشقت باری را می گذرانند و بار سنگينی بر دوش خانواده هايشان هستند؟!

اسلام اجازه سقط جنین ناقص الخلقه را نمی دهد، زیرا اگر بخواهیم با هر سختی احتمالی، جنین را سقط کنیم لازم می آید که بسیاری از جنین ها سقط شوند. از سویی حضور انسان در عالم ماده توأم با سختی است و اگر معیار تولد، عدم سختی باشد، هیچ انسانی نباید متولد شود. هم چنین انسان های ناقص الخلقه نیز دارای استعدادهایی هستند که باید شکوفا شود و از طرفی خداوند تكاليف شرعی آنها را آسان و پاداش عبادتشان را نیز برتر قرار داده است. در نهایت سقط جنین ناقص الخلقه در موارد بسیار نادر، و با اجازه مرجع تقلید جایز است.

شکسته شدن انحصار علم الهی به جنسیّت جنین!

خداوند در آیه 34 سوره لقمان علم به جنسیّت جنین را منحصر به خود می داند؛ آیا چنین انحصار و امتیازی با علم جدید شکسته نشده است؟

انحصار علم الهی به حالات جنین منافاتی با علم کنونی بشر ندارد؛ زیرا علم بشر به چنین اموری «علم با واسطه و ابزار» است؛ در حالی که علم خدا به این امور«علم بی واسطه، غیبی و یا حضوری» است و علم «حضوری» خدا به حالات جنین انحصاری است. ضمن اینکه منظور از «آنچه درون رحمها است»، فقط جنسیت جنین نیست و صدها راز دیگری درباره جنین وجود دارد که فقط خداوند از آنها اطلاع دارد، مانند علم به سعادت و شقاوت او  و... .

 

نقض گستره علم انحصاری خداوند!

آيه شريفه 34 سوره لقمان، علم و آگاهى در مورد پنج چيز را مختص خدا مى داند: «انَّ اللهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَيَعْلَمُ مَا فِى الاْرْحَامِ وَمَا تَدْرِى نَفْسٌ مَّاذَا تَكْسِبُ غَداً وَمَا تَدْرِى نَفْسٌ بِأَىِّ أَرْض تَمُوتُ إِنَّ اللهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ»؛ (آگاهى از [زمان قيام] قيامت مخصوص خداست، و او باران را نازل مى كند، [و از نزول دقيق آن آگاه است] و آنچه را كه در رحمها [ى مادران] است مى داند، و هيچ كس نمى داند فردا چه به دست مى آورد، و هيچ كس نمى داند در چه سرزمينى مى ميرد؟ خداوند [نسبت به همه اين امور] دانا و آگاه است). امّا در عصر کنونی هنگام بارش باران پیش بینی می شود و پزشکان از مراحل رشد جنین آگاهی دارند؛ حتی زمان مرگ بیمار را پیش بینی می کنند. با این حال چگونه در آیه فوق علم به این موارد از علوم انحصاری خداوند بیان شده است؟!

اولا: برخی از مفسرین اعتقاد دارند دو موضوع اطلاع از ویژگی های جنین و بارش باران، در این آیه جمله معترضه هستند و بنابراین نمی تواند آنها را حوزه علم اختصاصی خداوند دانست.

ثانیا: علم بشر به چنین اموری «علم با واسطه و ابزار» است و این واقعیت لطمه ای بر اختصاص «علم غیبی و بی واسطه» برای خداوند در این امور نمی زند.

ثالثا: اطلاعات به دست آمده بشر راجع به این موضوعات بسیار محدود است و صدها راز ناگشوده که فقط خداوند از آنها اطلاع دارد، در این امور باقی مانده است.

تناقض در «مراحل شناسی جنینی» قرآن و علم جدید!

در جنین شناسی جدید مشاهده نگردیده است که جنین از مرحله علقه(خون بسته) عبور کند؛ آیا علم جدید در اینجا صدق گزاره های علمی قرآن را نقض نکرده است؟! منظور از مرحله «علقه» در قرآن چه می تواند باشد؟!

برای «علقه» سه معنا قابل تصور است: یکی به معنای چیزی که در اثر رطوبت به هر چیز می چسبد که ممکن است اشاره به روند چسبیدن مجموعه سلولی بلاستوسیت به دیواره رحم و ایجاد پیوستگی بین آنها بعد از لانه گزینی باشد. یا اینکه به معنای خون بسته شده (Blood Clod) باشد و اشاره به روز 21 بعد از انعقاد نطفه باشد که قلب و رگها به هم پیوند خورده و به مرور سیستم قلبی و عروقی شکل می گیرد. و یا به معنی زالو (Leech) باشد، که هم از جهت ظاهر و هم از جهت نحوه تغذیه شباهت زیادی بین زالو و جنین می باشد.

 

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الامامُ علىٌّ(عليه السلام)

بالصَّدَقِة تُفْسَحُ الآجالُ

با صدقه دادن، عمرها طولانى مى شود

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 48