پاسخ اجمالی:
در لحظه تولّد، دگرگونىهاى عجيبى در سيستم زندگی نوزاد، ظاهر مى شود كه براى سازگاری او با محيط جديد، كاملا ضرورى است؛ از جمله اینکه به محض تولد نوزاد، سیستم گردش خون دگرگون می شود و بند ناف كه مسیر تغذيه «جنين» بود پس از تولد قطع شده و به تدريج خشک شده و می افتد. در واقع به هنگام تولّد همان طور كه راه دريافت اكسيژن عوض مى شود، راه تغذيه نيز ناگهان عوض شده و دهان، معده و رودهها كه در دوران جنينى آماده شده است ناگهان به كار مى افتند؛ و اين يكى ديگر از شگفتى هاى آفرينش انسان است.
پاسخ تفصیلی:
در لحظه تولّد، دگرگونى هاى عجيبى در سيستم زندگى نوزاد، ظاهر مى شود كه براى تطبيق دادن او با محيط جديد كاملا ضرورى است؛ در اینجا ما از ميان آنها تنها به دو موضوع اشاره مى كنيم:
الف) دگرگون شدن سيستم گردش خون؛
به اين صورت كه مسأله گردش خون در «جنين» يك گردش ساده است؛ زيرا حركت خون هاى آلوده به سوى ريه ها براى تصفيه انجام نمى گردد، چون در آنجا تنفّسى وجود ندارد؛ لذا دو قسمت قلب او (بطن راست و چپ) كه يكى عهده دار رساندن خون به اعضاء، و ديگرى عهده دار رساندن خون به ريه براى تصفيه است به يكديگر راه دارد. امّا به محض اينكه «جنين» متولّد شد، اين دريچه بسته مى شود، و خون دو قسمت مى گردد: بخشى به سوى تمام سلّولهاى بدن براى تغذيه فرستاده مى شود و بخش ديگرى به سوى ريه ها براى تنفس! در واقع «جنين» تا در شكم مادر است اكسيژن لازم را از خون مادر مى گيرد ولى بعد از تولّد بايد خودكفا باشد و از طريق ريه و تنفس، اكسيژن را دريافت دارد. ريه اى كه قبلا در رحم مادر كاملا ساخته و آماده شده با يك فرمان الهى ناگهان به كار مى افتد؛ كه به راستى از عجائب است.
ب) بسته شدن بند ناف و خشكيدن و افتادن آن؛
بند ناف را كه راه تغذيه «جنين» به وسيله «جفت» از خون مادر است، معمولا بعد از تولّد قطع می کنند؛ ولى اگر هم قطع نکنند، تدريجا خشک شده و مى افتد. يعنى به هنگام تولّد همان طور كه راه دريافت اكسيژن عوض مى شود؛ ناگهان راه تغذيه نيز عوض مى شود و دهان، معده و رودهها كه در دوران «جنينى» كاملا ساخته و آماده شده اما به كار نيفتاده اند ناگهان به كار مى افتند؛ و اين يكى ديگر از شگفتى هاى مهم آفرينش انسان است.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.