پاسخ اجمالی:
خداوند در آیات 55 و 56 سوره اعراف می فرمايد: «پروردگار خود را از روى تضرع و در پنهانى بخوانيد [و از تجاوز دست برداريد كه] او متجاوزان را دوست نمى دارد. * و در زمين فساد مكنيد بعد از آنكه اصلاح شده است، و او را با بيم و اميد بخوانيد [بيم از مسئوليت ها و اميد به رحمتش، و نيكى كنيد] زيرا رحمت خدا به نيكوكاران نزديك است». در اين دو آيه، اشاره به پنج قسمت از شرائط قبولى دعا شده است: نخست اينكه از روى تضرّع و در پنهانى باشد؛ ديگر اينكه از حد اعتدال تجاوز نكند؛ سوم اينكه با توليد فساد و تبهكارى همراه نگردد؛ چهارم اينكه توأم با بيم و اميد متوازن باشد؛ پنجم اينكه با نيكوكارى توأم گردد.
پاسخ تفصیلی:
خداوند در آيات 54 تا 56 سوره اعراف می فرمايد: «إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثاً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومَ مُسَخَّراتٍ بِأَمْرِهِ أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ تَبارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِينَ * ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ * وَ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ؛
پروردگار شما خداوندى است كه آسمانها و زمين را در شش روز [شش دوران] آفريد، سپس به تدبير جهان هستى پرداخت، با [پرده تاريك] شب، روز را مى پوشاند و شب به دنبال روز به سرعت در حركت است، و خورشيد و ماه و ستارگان را آفريد در حالى كه مُسَخَّرِ فرمان او هستند، آگاه باشيد كه آفرينش و تدبير [جهان] براى او [و به فرمان او] است. پر بركت [و زوالناپذير] است خداوندى كه پروردگار جهانيان است. * پروردگار خود را از روى تضرع و در پنهانى بخوانيد [و از تجاوز دست برداريد كه] او متجاوزان را دوست نمى دارد. * و در زمين فساد مكنيد بعد از آنكه اصلاح شده است، و او را با بيم و اميد بخوانيد [بيم از مسئوليت ها و اميد به رحمتش، و نيكى كنيد] زيرا رحمت خدا به نيكوكاران نزديك است».
آيه 54 سوره اعراف با ذكر دلائل روشن اين حقيقت را اثبات می کند كه شايسته عبوديت و بندگى، تنها خداست. به دنبال آن در آيه 55 دستور مى دهد كه «دعا و نيايش» كه جان و روح عبادت است، بايد در برابر خدا انجام گيرد؛ نخست مى گويد: «پروردگار خود را از روى تضرع و در پنهانى بخوانيد؛ ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً».
«تضرّع» در اصل از ماده «ضَرع» (بر وزن فَرع) به معنى «پستان» گرفته شده. بنابراين فعل «تضرع» به معنى دوشيدن شير از پستان مى آيد، و از آنجا كه به هنگام دوشيدن شير انگشتها بر نوك پستان در جهات مختلف حركت مى كنند، اين كلمه در مورد كسى كه با حركات مخصوص خود اظهار خضوع و تواضع مى كند به كار مى رود.
بنابراين اگر در آيه فوق مى خوانيم خدا را از روى تضرع بخوانيد، يعنى با كمال خضوع و خشوع و تواضع روى به سوى او آريد. در حقيقت دعا كننده نبايد تنها زبانش چيزى را بخواهد، بلكه بايد روح دعا در درون جان او و در تمام وجودش منعكس گردد، و زبان تنها ترجمان آنها باشد و به عنوان نمايندگى همه اعضاى او سخن گويد.
و اينكه در آيه فوق دستور داده شده كه خدا را به طور «خُفْيَةً» و در پنهانى بخوانيد، براى اين است كه از «ريا» دورتر، و به اخلاص نزديكتر، و توام با تمركز فكر و حضور قلب باشد.
در حديثى مى خوانيم كه پيامبر صلّی الله عليه و آله در يكى از غزوات بود، هنگامى كه سپاهيان اسلام كنار درّه اى رسيدند، فرياد خود را به «لا اله الا اللَّه» و «اللَّه اكبر» بلند كردند، پيامبر فرمود: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ! أَرْبِعُوا عَلَى أَنْفُسِكُمْ، أَمَا إِنَّكُمْ لَا تَدْعُونَ أَصَمَ وَ لَا غَائِباً، إِنَّكُمْ تَدْعُونَ سَمِيعاً قَرِيباً، إِنَّهُ مَعَكُمْ؛[1] اى مردم! اندكى آرامتر دعا كنيد! شما شخص كر و غائبى را نمى خوانيد، شما كسى را مى خوانيد كه شنوا و نزديك است، و با شما است».
اين احتمال نيز در آيه داده شده است كه منظور از «تضرّع» دعاى آشكار و منظور از «خُفيه» دعاى پنهانى است. زيرا هر مقامى اقتضايى دارد؛ گاهى بايد آشكارا و گاهى پنهانى دعا كرد. روايتى كه از على بن ابراهيم در ذيل آيه نقل شده اين موضوع را تاييد مى كند.[2]
و در پايان آيه مى فرمايد: «خداوند تجاوزكاران را دوست نمى دارد؛ إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ».
و اين جمله معنى وسيعى دارد كه هرگونه تجاوز را، اعم از فرياد كشيدن به هنگام دعا، و يا تظاهر و رياكارى، و يا توجه به غير خدا را به هنگام دعا، شامل مى شود.
در آيه 56 اشاره به حكمى شده است كه در واقع يكى از شرائط تاثير دعا است؛ مى فرمايد: «در روى زمين فساد مكنيد بعد از آنكه اصلاح شده است؛ وَ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها».
مسلما هنگامى دعا در پيشگاه خدا به اجابت نزديك خواهد بود، كه شرائط لازم در آن رعايت شود. از جمله اينكه با جنبه هاى سازنده و عملى در حدود توانايى و قدرت همراه باشد، حقوق مردم رعايت گردد، و حقيقت دعا در سراسر وجود انسان پرتوافكن شود. بنابراين هيچگاه دعاى افراد مفسد و تبهكار به جايى نخواهد رسيد.
منظور از «فساد بعد از اصلاح»، ممكن است اصلاح از ظلم يا كفر يا هر دو بوده باشد. در روايتى از امام باقر عليه السّلام مى خوانيم: «إِنَّ الْأَرْضَ كَانَتْ فَاسِدَةً، فَأَصْلَحَهَا اللَّهُ بِنَبِيِّه (ص)؛ [3] زمين فاسد بود، خداوند بوسيله پيامبر اسلام (ص) آن را اصلاح كرد».
در ادامه آيه بار ديگر به مساله دعا مى پردازد و يكى ديگر از شرائط آن را بازگو مى كند و مى گويد: «خدا را با ترس و اميد بخوانيد؛ وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً».
نه آن چنان از اعمال خود راضى باشيد كه گمان كنيد هيچ نقطه تاريكى در زندگى شما نيست، كه اين خود عامل عقبگرد و سقوط است. نه آن چنان مايوس باشيد كه خود را شايسته عفو خدا و اجابت دعا ندانيد، كه اين ياس و نوميدى نيز خاموش كننده همه تلاش ها و كوشش ها است. بلكه با دو بال «بيم» و «اميد» به سوى او پرواز كنيد؛ اميد به رحمتش و بيم از مسئوليت ها و لغزش ها.
و در پايان آيه براى تاكيد بيشتر روى اسباب اميدوارى به رحمت خدا، مى گويد: «رحمت خدا به نيكوكاران نزديك است؛ إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ».
ممكن است اين جمله يكى ديگر از شرائط اجابت دعا باشد. يعنى اگر مى خواهيد دعاى شما يك دعاى توخالى و تنها گردش زبان نباشد، بايد آن را با «اعمال نيك» خود همراه سازيد، تا به كمك آن، رحمت الهى شامل حال شما گردد و دعايتان به ثمر رسد.
به اين ترتيب در دو آيه 55 و 56 سوره اعراف، اشاره به پنج قسمت از شرائط قبولى دعا شده است: نخست اينكه از روى تضرّع و در پنهانى باشد؛ ديگر اينكه از حد اعتدال تجاوز نكند؛ سوم اينكه با توليد فساد و تبهكارى همراه نگردد؛ چهارم اينكه توأم با بيم و اميد متوازن باشد؛ پنجم اينكه با نيكوكارى توأم گردد.[4]
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.