پاسخ اجمالی:
بهترین روش راز و نیاز با خدواند نماز می باشد. نماز ستون دین است و اسرار فراوانی برای وجوب نماز ذکر شده است. به عنوان مثال: نماز بهترین ذکر خداست و باعث آمرزش گناهان می شود و سدی در برابر گناهان آینده است. نماز غفلت زداست و کبر را از بین می برد.
نماز به سایر اعمال نیز ارزش می دهد و مقدمه تکامل معنوی و اخلاقی انسان می گردد. تقویت اخلاص آدمی در همه اعمالش نیز منوط به نماز است. همچنین شرایط صحت نماز مثل غصبی نبودن لباس و مکان و... مانع تجاوز به حقوق دیگران می شود و شرایط قبول نماز نیز انسان را از خیلی گناهان باز می دارد. نماز همچنین روح انضباط را در انسان تقویت می کند.
پاسخ تفصیلی:
اهمیبت نماز در متون دینی
از آنجا که برای نماز اهمیت زیادی در آیات و روایات بیان شده است، پاسخ به این سؤال که «چرا باید نماز بخوانیم؟» نیز اهمیت زیادی دارد. در اینکه هر انسانی لازم است ساعاتی از شبانه روز را با خدای خود راز و نیاز داشته باشد شکی نیست؛ اما ما معتقدیم بهترین روش راز و نیاز با خدواند نماز است. ما می گوییم نماز ستون دين و معراج افراد با ايمان است و كسى كه نماز را ترك كند رابطه ميان او و خدا قطع مى گردد.
در حديث معروف پيامبر اسلام(صلّى اللّه عليه و آله) آمده است: «الصَّلَاةُ عِمَادُ الدِّينِ فَمَنْ تَرَكَ صَلَاتَهُ مُتَعَمِّداً فَقَدْ هَدَمَ دِينَه»(1)؛ (نماز ستون دين است، كسى كه عمدا آن را ترك كند دين خود را ويران كرده است). و در حديث ديگرى از پيامبر(ص) آمده است: «مَثَلُ الصَّلَاةِ مَثَلُ عَمُودِ الْفُسْطَاطِ إِذَا ثَبَتَ الْعَمُودُ نَفَعَتِ الْأَطْنَابُ وَ الْأَوْتَادُ وَ الْغِشَاءُ وَ إِذَا انْكَسَرَ الْعَمُودُ لَمْ يَنْفَعْ طُنُبٌ وَ لَا وَتِدٌ وَ لَا غِشَاء»(2)؛ (نماز همچون ستون خيمه است هنگامى كه ستون خيمه برقرار باشد، طناب ها و ميخ ها و پوشش خيمه برقرار و مفيد است و هنگامى كه ستون بشكند نه طناب ها بدرد مى خورد و نه ميخ ها و پوشش).
به همین دلیل موقعيت نماز در ميان عبادات اسلامى به قدرى است كه هيچ يك از عبادات به مرتبه آن نمى رسد.(3)
فلسفه نماز؟
ما معتقدیم مراتب عالی نماز به خاطر حکمت ها و فلسفه های بسیار مهم و ذی قیمت مستتر در پس این عبادت است. نماز چيزى نيست كه فلسفه اش بر كسى مخفى باشد، ولى دقت در متون آيات و روايات اسلامى ما را به ريزه كاری هاى بيشترى در اين زمينه رهنمون مى گردد:
1-یاد خدا: روح و اساس و هدف و پايه و مقدمه و نتيجه و بالآخره فلسفه نماز همان ياد خدا است، همان «ذكر اللَّه» است كه در آيه 45 سوره العنكبوت به عنوان برترين نتيجه بيان شده است: «اتْلُ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتابِ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما تَصْنَعُونَ»؛ (آنچه را از كتاب آسمانى به تو وحى شده تلاوت كن، و نماز را بر پا دار كه نماز [انسان را] از زشتى ها و منكرات باز مى دارد و ذكر خدا از آن هم برتر و بالاتر است، خداوند مى داند شما چه كارهايى انجام مى دهيد). البته ذكرى كه مقدمه فكر و فكرى كه انگيزه عمل بوده باشد، چنان كه در حديثى از امام صادق(علیه السلام) آمده است كه در تفسير جمله «وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ» فرمود: «أَنَّهُ ذِكْرُ اللَّهِ عِنْدَ مَا أَحَلَ وَ حَرَّم»(4)؛ (ذکر برتر ياد خدا كردن است به هنگام انجام حلال و حرام [يعنى به ياد خدا بيافتد و به سراغ حلال برود و از حرام چشم بپوشد]).
2- سبب مغفرت معصیت ها و خطاها: نماز وسيله شستشوى از گناهان و مغفرت و آمرزش الهى است؛ چرا كه خواه ناخواه نماز انسان را دعوت به توبه و اصلاح گذشته مى كند، لذا در حديثى مى خوانيم: پيامبر(صلی الله علیه وآله) از ياران خود سؤال كرد: «اگر بر در خانه يكى از شما نهرى از آب صاف و پاكيزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهد، آيا چيزى از آلودگى و كثافت در بدن او مى ماند؟».
در پاسخ عرض كردند: نه، فرمود: «نماز درست همانند اين آب جارى است، هر زمان كه انسان نمازى مى خواند گناهانى كه در ميان دو نماز انجام شده است از ميان مى رود».(5) و به اين ترتيب جراحاتى كه بر روح و جان انسان از گناه مى نشيند، با مرهم نماز التيام مى يابد و زنگارهايى كه بر قلب مى نشيند زدوده مى شود.
3- سدی در مقابل گناهان: نماز سدى در برابر گناهان آينده است، چرا كه روح ايمان را در انسان تقويت مى كند، و نهال تقوى را در دل پرورش مى دهد، و مى دانيم «ايمان» و «تقوى» نيرومندترين سد در برابر گناه است، و اين همان چيزى است كه در آيه 45 سوره العنكبوت به عنوان نهى از فحشاء و منكر بيان شده است، و همان است كه در احاديث متعددى مى خوانيم: افراد گناهكارى بودند كه شرح حال آنها را براى پيشوايان اسلام بيان كردند فرمودند: غم مخوريد، نماز آنها را اصلاح مى كند و كرد.(6)
4- غفلت زدایی: نماز، غفلت زدا است. بزرگترين مصيبت براى رهروان راه حق آن است كه هدف آفرينش خود را فراموش كنند و غرق در زندگى مادى و لذائذ زود گذر كردند، اما نماز به حكم اينكه در فواصل مختلف، و در هر شبانه روز پنج بار انجام مى شود، مرتبا به انسان اخطار مى كند، هشدار مى دهد، هدف آفرينش او را خاطر نشان مى سازد، موقعيت او را در جهان به او گوشزد مى كند و اين نعمت بزرگى است كه انسان وسيله اى در اختيار داشته باشد كه در هر شبانه روز چند مرتبه قويا به او بيدار باش گويد.(7)
5- از بین برنده کبر و خودبزرگ بینی: نماز خود بينى و كبر را در هم مى شكند؛ چرا كه انسان در هر شبانه روز هفده ركعت و در هر ركعت دو بار پيشانى بر خاك در برابر خدا مى گذارد، خود را ذره كوچكى در برابر عظمت او مى بيند، بلكه صفرى در برابر بى نهايت. پرده هاى غرور و خود خواهى را كنار مى زند، تكبر و برترى جويى را در هم مى كوبد. به همين دليل امام على(علیه السلام) در حديث معروفى كه فلسفه هاى عبادات اسلامى در آن منعكس شده است بعد از ايمان، نخستين عبادت را كه نماز است با همين هدف تبيين مى كند و مى فرمايد: «فَرَضَ اللَّهُ الْإِيمَانَ تَطْهِيراً مِنَ الشِّرْكِ وَ الصَّلَاةَ تَنْزِيهاً عَنِ الْكِبْرِ...»(8)؛ (خداوند ايمان را براى پاكسازى انسانها از شرك واجب كرده است و نماز را براى پاكسازى از كبر...).
6- تکامل معنوی و اخلاقی: نماز وسيله پرورش، فضائل اخلاق و تكامل معنوى انسان است؛ چرا كه انسان را از جهان محدود ماده و چهار ديوار عالم طبيعت بيرون مى برد، به ملكوت آسمانها دعوت مى كند، و با فرشتگان همصدا و همراز مى سازد. نمازگزار خود را بدون نياز به هيچ واسطه در برابر خدا مى بيند و با او به گفتگو برمى خيزد. همچنین تكرار اين عمل در شبانه روز آن هم با تكيه روى صفات خدا، رحمانيت و رحيميت و عظمت اواثر قابل ملاحظه اى در پرورش فضائل اخلاقى در وجود انسان دارد.مخصوصا با كمك گرفتن از سوره هاى مختلف قرآن بعد از حمد كه بهترين دعوت كننده به سوى نيكي ها و پاكي ها است. لذا در حديثى از امير مؤمنان على(علیه السلام) مى خوانيم كه در فلسفه نماز فرمود: «الصَّلَاةُ قُرْبَانُ كُلِّ تَقِي»(9)؛ (نماز وسيله تقرب هر پرهيزكارى به خدا است).(10)
7- تقویت روح اخلاص: نماز به سائر اعمال انسان ارزش و روح مى دهد؛ چرا كه نماز روح اخلاص را زنده مى كند، زيرا نماز مجموعه اى است از نيت خالص و گفتار پاك و اعمال خالصانه. تكرار اين مجموع در شبانه روز بذر ساير اعمال نيك را در جان انسان مى پاشد و روح اخلاص را تقويت مى كند. لذا در حديث معروفى مى خوانيم كه امير مؤمنان على(علیه السلام) در وصاياى خود بعد از آن كه فرق مباركش با شمشير ابن ملجم جنايتكار شكافته شد فرمود: «اللَّهَ اللَّهَ فِي الصَّلَاةِ فَإِنَّهَا عَمُودُ دِينِكُمْ»(11)؛ (خدا را خدا را در باره نماز، چرا كه ستون دين شما است). هنگامى كه ارتباط بندگان با خدا از طريق نماز از ميان برود اعمال ديگر اثر خود را از دست خواهد داد؛ چنان که در حديثى از امام صادق(ع) مى خوانيم: «أَوَّلُ مَا يُحَاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ الصَّلَاةُ فَإِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ سَائِرُ عَمَلِهِ وَ إِذَا رُدَّتْ رُدَّ عَلَيْهِ سَائِرُ عَمَلِه»(12)؛ (نخستين چيزى كه در قيامت از بندگان حساب مى شود نماز است، اگر مقبول افتاد سائر اعمال شان قبول مى شود، و اگر مردود شد سائر اعمال نيز مردود مى شود). شايد دليل اين سخن آن باشد كه نماز رمز ارتباط خلق و خالق است، اگر به طور صحيح انجام گردد قصد قربت و اخلاص كه وسيله قبولى سائر اعمال است در او زنده مى شود، و گرنه بقيه اعمال او مشوب و آلوده مى گردد و از درجه اعتبار ساقط مى شود.(13)
8- پاکسازی جان و جسم: نماز قطع نظر از محتواى خودش با توجه به شرائط صحت دعوت به پاكسازى زندگى مى كند، چرا كه مى دانيم مكان نمازگزار، لباس نمازگزار، فرشى كه بر آن نماز مى خواند، آبى كه با آن وضو مى گيرد و غسل مى كند، محلى كه در آن غسل و وضو انجام مى شود بايد از هر گونه غصب و تجاوز به حقوق ديگران پاك باشد. كسى كه آلوده به تجاوز و ظلم، ربا، غصب، كم فروشى، رشوه خوارى و كسب اموال حرام باشد چگونه مى تواند مقدمات نماز را فراهم سازد؟ بنا بر اين تكرار نماز در پنج نوبت در شبانه روز خود دعوتى است به رعايت حقوق ديگران.(14)
9- انگیزه مواظبت بر سایر اعمال: نماز علاوه بر شرائط صحت شرائط قبول، يا به تعبير ديگر شرائط كمال دارد كه رعايت آنها نيز يك عامل مؤثر ديگر براى ترك بسيارى از گناهان است. در كتب فقهى و منابع حديث، امور زيادى به عنوان موانع قبول نماز ذكر شده است از جمله مساله شرب خمر است كه در روايات آمده: «نماز شرابخوار تا چهل روز مقبول نخواهد شد مگر اينكه توبه كند».(15) و در روايات متعددى مى خوانيم: «از جمله كسانى كه نماز آنها قبول نخواهد شد پيشواى ستمگر است».(16) و در بعضى از روايات نیز تصريح شده است كه نماز كسى كه زكات نمى پردازد یا غذای حرام می خورد و... قبول نخواهد شد. پيدا است كه فراهم كردن اين شرايط قبولى تا چه حد سازنده است؟(17)
10- تقویت رو ح نظم و انضباط در انسان: نماز روح انضباط را در انسان تقويت مى كند؛ چرا كه دقيقا بايد در اوقات معينى انجام گيرد كه تاخير و تقديم آن هر دو موجب بطلان نماز، است همچنين آداب و احكام ديگر در مورد نيت و قيام و قعود و ركوع و سجود و مانند آن كه رعايت آنها، پذيرش انضباط را در برنامه هاى زندگى كاملا آسان مى سازد.
همه اينها فوائدى است كه در نماز، قطع نظر از مساله جماعت وجود دارد و اگر ويژگى جماعت را بر آن بيفزائيم- كه روح نماز همان جماعت است- بركات بى شمار ديگرى دارد كه اينجا جاى شرح آن نيست، بعلاوه كم و بيش همه از آن آگاهيم.(18)
کلامی از امام رضا(علیه السلام) راجع به فلسفه نماز
در زمينه فلسفه و اسرار نماز حديث جامعى از امام على بن موسى الرضا(علیه السلام) نیز نقل شده که به تنهایی می تواند پاسخ دقیقی برای سؤال مورد بحث ما باشد: امام در پاسخ نامه اى كه از فلسفه نماز و علت تشریع آن سؤال شده بود چنين فرمود: «علت تشريع نماز اين است كه توجه و اقرار به ربوبيت پروردگار است، و مبارزه با شرك و بت پرستى، و قيام در پيشگاه پروردگار در نهايت خضوع و نهايت تواضع، و اعتراف به گناهان و تقاضاى بخشش از معاصى گذشته، و نهادن پيشانى بر زمين همه روز براى تعظيم پروردگار. و نيز هدف اين است كه انسان همواره هشيار و متذكر باشد، گرد و غبار فراموشكارى بر دل او ننشيند، مست و مغرور نشود، خاشع و خاضع باشد، طالب و علاقمند افزونى در مواهب دين و دنيا گردد. علاوه بر اينكه مداومت ذكر خداوند در شب و روز كه در پرتو نماز حاصل مى گردد، سبب مى شود كه انسان مولا و مدبر و خالق خود را فراموش نكند، روح سركشى و طغيانگرى بر او غلبه ننمايد. و همين توجه به خداوند و قيام در برابر او، انسان را از معاصى باز مى دارد و از انواع فساد جلوگيرى مى كند».(19)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.