پاسخ اجمالی:
در درون انسان ها دادگاه مرموزی است که نشان از رستاخیزی عظیم برای رسیدگی به اعمال نیک و بد ما می باشد، دادگاهی که آتشى عميق تر و وحشتناك تر از آتش مجازات وجدان، و پاداشى شورانگيزتر از پاداش نشاط انگيز وجدان در برابر اعمال هر كس قرار داده می شود. از این رو در قرآن، قيامت و رستاخيز عظيم در كنار محكمه وجدان مطرح می شود. همانند این آیه که می فرماید: «به روز رستاخيز سوگند، و به وجدان بيدار سرزنش كننده قسم، آيا انسان چنين مى پندارد كه استخوان هاى پراكنده او را جمع آورى نمى كنيم».
پاسخ تفصیلی:
آيا مى توان باور كرد در اين ماكت كوچك عالم هستی که انسان نام دارد دادگاه مرموزى به نامه «وجدان» با چنان عملکرد شگفت انگیزی باشد، اما در دل اين جهان بزرگ دادگاه و رستاخيزى عظيم براى رسيدگى به كارهاى ما - اعم از نيك و بد - نباشد؟! آيا وجود اين دادگاه به ما بيدار باش نمى دهد كه در باطن اين جهان و در عمق اين عالم بزرگ، دادگاهى عظيم به وسعت اين عالم و به عظمت آفريدگار آن، خالى از هر گونه محدوديت و نارسايى هست كه سرانجام همه بايد در آنها حضور يابند و پرونده هاى اعمال همه، حتى اعمالى كه به كلى از نظر ما محو و فراموش شده اما بايگانى عظيم اين جهان كه هيچ چيز در آن نابود نمي شود آن را حفظ كرده، در آن محكمه مطرح گردد و آتشى سوزنده تر و عميق تر و وحشتناك تر از آتش مجازات وجدان، و پاداشى شورانگيزتر از پاداش نشاط انگيز وجدان در برابر اعمال هر كس قرار داده شود؟ مسلماً نمونه اين دادگاه در عالم بزرگ هم هست و آن را مى توان وجدان عالم نام نهاد.
شايد به خاطر همين است كه در كتاب بزرگ آسمانى ما هنگامى كه سخن از قيامت و رستاخيز عظيم به ميان آمده در كنار آن و دوش به دوش آن محكمه وجدان مطرح شده است: «لا أُقْسِمُ بِيَوْمِ الْقِيامَةِ * وَ لا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوّامَةِ* أَيَحْسَبُ اْلإِنْسانُ أَلَّنْ نَّجْمَعَ عِظامَهُ * بَلى قادِرينَ عَلى أَنْ نُّسَوِّيَ بَنانَهُ»(1)؛ (به روز رستاخيز سوگند * و به وجدان بيدار سرزنش كننده قسم * آيا انسان چنين مى پندارد كه استخوانهاى پراكنده او را جمع آورى نمى كنيم * [نه چنين نيست] ما قادريم كه حتى انگشتان او را [و حتى خطوطش را كه معرف هر شخص است همچون روز نخست] بسازيم). در اين آيات اين دو دادگاه در كنار هم نشسته اند.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.