معجزات 38 مطلب

ديدگاه مادّیون درباره «معجزات» پيامبر اسلام(ص)

ديدگاه مادّي ها نسبت به «معجزات» پيامبر اسلام(ص) چيست و چه پاسخي به آنها داده شده است؟

بعضى از نويسندگان اسلامى که تحت تأثير منطق مادّیون قرار گرفته اند، بى ميل نيستند كه با مادّى ها در موضوع انكار معجزات هم صدا شوند و از آيات قرآن مجيد نيز شاهدى براى مقصود خود بياورند! آنها مى گويند: «هنگامى كه مشركان عرب از پيامبر اسلام(ص) تقاضاى معجزات گوناگونى كردند، آن حضرت سريعاً به عجز خود اعتراف نمود و دست ردّ به سينه آنها گذارد ...»! در پاسخ بايد گفت: اولاً: بسيارى از خواسته هاى مخالفان پيامبر(ص)، منطبق با شرائط معجزه نبوده است. ثانياً: از آيات قرآن به خوبى بر مى آيد كه مخالفان پيامبر(ص)، مردمى لجوج، معاند و بى منطق بوده اند و حتى با ديدن معجزات آشكار باز هم حاضر نبودند در برابر حقيقت تسليم شوند.

تفاوت معجزه، با سحر ساحران و عمل مرتاضان

در طول تاریخ، عده ای به بهانه سحر، پیامبران راستین را تکذیب می کرده اند؛ عده ای از مدعیان دروغین نیز با انجام اعمالی خارق العاده ادعای نبوت داشته اند. چگونه می توان سحر و جادو یا عمل مرتاضان را از معجزه پیامبران تشخیص داد؟

پیامبران علاوه بر معجزه، قرائن دیگری نیز مانند «محتوای دعوت شان» یا «خصوصیات فردی و اخلاقی والا» دارند که وقتی در کنار عمل خارق العاده قرار می گیرند نبوت پیامبران و معجزه بودن عمل آنها را تأیید می کند.

سحر و عمل مرتاضان چند تفاوت با معجزه دارند:
1- کار مرتاضان و ساحران نتیجه مستقیم آموزش و تمرین است.
2- در کارهای ساحر و مرتاض تحدی و هماورد طلبی دیگران به تکرار آن اعمال خارق العاده نیست.
3- کار آنها محدود به قلمرو خاص و اعمال معین و غیر متنوع است.
4- وضع و صفات ساحران و مرتاضان الهی نیست.

برخلاف پیامبران که کارشان بدون تمرین و همراه با تحدی و در همه زمینه ها می باشد و اهداف آنها الهی است.

حکمت تنوع در معجزات پیامبران الهی؟

چرا معجزات پيامبران الهي بسيار متنوع و مختلف بوده اند؟ بهتر نبود پیامبران الهی معجزه مشترکی می داشتند تا کسی که آن را ارائه می داد، بدون شک نبوتش اثبات می گشت؟ مگر ارائه معجزات متنوع چه مزیتی دارد جز اینکه موجب می شود عده ای به راحتی پیامبران الهی را متهم به سحر و جادو کنند؟

آوردن معجزه الهی از سوی پیامبران از آنجا که به هدف هدایت مردم صورت می گیرد باید تناسبی با مقتضیات جامعه هدف داشته باشد. پیامبران اقوام مختلف در هر عصر و زمان معجزات الهی متفاوتی ارائه داده اند تا حداکثر بهره برداری را از تمرکز و توجه افکار اجتماع خود به موضوعات خاص ببرند. به عنوان نمونه وسعت سحر در عصر حضرت موسى(ع) و پیشرفت طبّ در عصر حضرت مسیح(ع) هر کدام ایجاب مى کرد که معجزات آنها چنان باشد که پیشرفته ترین علوم و دانش هاى زمان در مقابل آن عاجز بماند.

فرق بين معجزه و کرامت

فرق بين معجزه و کرامت چيست؟ چه تفاوتی بین معجزه انبیاء با کرامت ائمه وجود دارد؟

کرامت امری است خارق العاده که خداوند به مقربان درگاهش عطا کرده، اما نه برای اثبات حق یا تحدی، اگر چه ممکن است حقی با آن اتفاقا ثابت شود. اما معجزه به امر خارق العاده ای مى گويند که همراه با تحدی و ادعاى نبوّت‏ و يا امامت باشد.

برخی امر خارق العاده ای که برای اثبات ادعای منصبی از مناصب الهی صورت پذیرد را نیز معجزه دانسته اند، اما در این فرض از معنی اصطلاحی معجزه که طبق روایات اختصاص به انبیا و حجج الهی دارد، خارج شده اند.

تعریف «معجزه» و ويژگي هاي آن

«معجزه» چيست و چه ويژگي هائي دارد؟

«معجزه» به كار خارق العاده اى گفته مي شود كه از حدود توانايى نوع بشر خارج است و هيچ كسي نمي تواند همانند آن را بياورد و همراه با دعوى پيامبرى و تحدّي (يعني دعوت به مبارزه و مقابله) هم باشد.

شبهه منافات «معجزه» با «قانون علّيت»؟!

آيا «معجزه»، «قانون علّيت» را زير سؤال مي برد؟

«معجزه» منافاتي با «قانون علّيت» ندارد. اگر حادثه اى بر خلاف علل عادى واقع شود بايد گفت: آن هم علتى دارد كه ما تاكنون آن را نشناخته ايم و چيزهاى بسيارى چنين هستند! اين علت ممكن است كه يك مبدأ ماوراء طبيعى باشد يا يك عامل طبيعى ناشناخته و در هر صورت كسى كه توانسته آن نظم عادى علت و معلول طبيعى را بر هم بزند و آن حادثه را پديد آورد يك فرد عادى و معمولى نيست؛ زيرا فرض بر اين است كه اين كار (معجزه) از هيچ بشرى، حتى نوابغ جهان، ساخته نيست و چنين كسى حتماً با مبدئى مافوق جهان طبيعت رابطه دارد.

منافات معجزه با توحید افعالی !

معجزه کار خداست یا پیامبران؟ اگر این کار از پیامبران صادر می شود چگونه با توحيد افعالي قابل جمع است؟

معجزه هم كار خدا است، زيرا با استمداد از نيروى پروردگار و اذن او انجام مى‏ گردد و هم كار پيامبران است، چرا که به وسيله آنها انجام مى‏ شود. اینکه معجزه کار پیامبران باشد با توحيد افعالى خداوند منافاتی ندارد؛ چرا که همه این معجزات به اذن و اراده خدا بوده است و پیامبران استقلالی از خودشان نداشته اند.

امکان زندگی و زنده ماندن در دل نهنگ؟!

چطور ممکن است یک انسان توسط نهنگ بلعیده شود و بتواند در شکم یک نهنگ زنده مانده و مدتی زندگی کند؟!

زنده ماندن یونس نبی در دل نهنگ یک معجزه الهی می باشد. معجزه متکى به نیروى الهى است و هرگز به معناى انجام یک محال‌ عقلى و به معناى برهم زدن قانون علیّت نیست. دو وجه برای زنده ماندن در شکم ماهی در این مدت ممکن است: 1) ماهی که او را بلعیده به خواست الهی شرایطی داشته که امکان زنده ماندن انسان در شکم او وجود داشته است. 2) خداوند در دل ماهی قدرت زنده ماندن را به حضرت یونس(ع) عطا کرد.

فرق معجزه با نبوغ

فرق معجزه با نبوغ نوابغ در چيست؟

معجزه با نبوغ نوابغ تفاوت های اساسی و جوهری دارد. نابغه کسی است که زودتر از دیگران مراتب «کسب» علم و دانش را طی می کند اما پیامبران علم و دانش خود را از دیگران کسب نمی کنند و معجزات آنها از عهده هیچ انسانی، حتی بهترین نوابغ، بر نمی آید. خارج بودن از قدرت انسانها و اختصاص داشتن به پیامبران، عدم احتمال خطا، عدم قابلیت تعلیم و تعلم، گواه صدق رسالت و نبوت بودن، مغلوب نشدن و فرياد تحدي از جمله ویژگی های اختصاصی معجزه است.

سازگاری معجزه و قواعد عقلی؟

آیا معجزات پیامبران باید با قواعد عقلی سازگار باشند؟ يا اینکه اساسا معجزات انبياء خرق حکم عقل اند؟ آيا ممکن است يک محال عقلي به عنوان معجزه از سوی پيامبري ارائه شود؟

اقامه معجزه از سوی انبیاء،‏ به معناى انجام يك محال عقلى‏ نيست زيرا محال عقلى به حكم عقل غير ممكن است. مثل اين كه پيامبرى بخواهد در آن واحد چيزى موجود باشد و موجود نباشد و يا صخره عظيمى را در پوست يك تخم مرغ جا دهد بى آن كه صخره كوچك شود يا تخم مرغ بزرگ گردد. بنابراين محالات عقلى نه در بحث اعجاز و نه در هيچ بحث ديگرى قابل طرح نيست.
آنچه قابل طرح است، محال عادى مى باشد و معجزه فقط خرق يك‏ محال عادى‏ است. يعنى طبق روال معمولى قانون علت و معلول چنين چيزى با اسباب و شرايط معمولى و با نيروى انسانى قابل تحقق نمى باشد ولى هيچ مانعى ندارد كه با نيروى الهى و علّت فوق طبیعی یا علّت ناشناخته طبیعی حاصل گردد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الرّضا عليه السّلام :

مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً يُحْيى فيهِ اَمْرُنا لَمْ يَمُتْ قَلْبُهُ يَوْمَ تَمُوتُ الْقُلُوبُ.

هر کس در مجلسى بنشيند که در آن ، امر (و خطّ و مرام ما) احيا مى شود، دلش در روزى که دلها مى ميرند، نمى ميرد.

بحارالانوار، ج 44، ص 278