پاسخ اجمالی:
پیامبران علاوه بر معجزه، قرائن دیگری نیز مانند «محتوای دعوت شان» یا «خصوصیات فردی و اخلاقی والا» دارند که وقتی در کنار عمل خارق العاده قرار می گیرند نبوت پیامبران و معجزه بودن عمل آنها را تأیید می کند.
سحر و عمل مرتاضان چند تفاوت با معجزه دارند:
1- کار مرتاضان و ساحران نتیجه مستقیم آموزش و تمرین است.
2- در کارهای ساحر و مرتاض تحدی و هماورد طلبی دیگران به تکرار آن اعمال خارق العاده نیست.
3- کار آنها محدود به قلمرو خاص و اعمال معین و غیر متنوع است.
4- وضع و صفات ساحران و مرتاضان الهی نیست.
برخلاف پیامبران که کارشان بدون تمرین و همراه با تحدی و در همه زمینه ها می باشد و اهداف آنها الهی است.
پاسخ تفصیلی:
فقط معجزه امر خارق العاده نیست
به اعتراف بسیاری از دانشمندان، حتی دانشمندان علوم طبیعی، در وجود مرتاضان نيروى مرموزى است كه به كمك آن مى توانند كارهاى خارق العاده اى انجام دهند، مثلا هفته ها از خوردن و آشامیدن خودداری می کنند یا مثلا آنها را در تابوت دفن کرده اند و پس از چند هفته بيرون آورده و با ريختن آب گرم بر روى بدن شان و تنفس مصنوعى به حال عادى باز گشته اند. علم امروز از تفسير چگونگى تأثير اين نيروى مرموز، عاجز است.
ساحران نیز کارهایی انجام می دهند که از دید مردم خارق العاده به نظر می رسد و حتی در طول تاریخ، عده ای به بهانه سحر و ساحری، پیامبران راستین را تکذیب می کرده اند.
حال با قبول اين مطلب مشكل بزرگى در بحث اعجاز پيش مى آيد و آن اينكه: چگونه ميان اين گونه امور خارق العاده و معجزات فرق بگذاريم و به كدام وسيله آنها را از يكديگر تشخيص دهيم؟ چرا که هیچ يك از آنها با علل عادى طبيعى قابل توجیه و توضیح علمی نيست و علل همه آنها به طور يكسان، اسرارآميز و مرموز به نظر می رسد. ما از كجا بدانيم كه آيا مدعى نبوت به راستى پیامبر است يا يك نفر مرتاض و ساحر و مانند آن؟!(1)
در پاسخ به این سؤال می گوییم گرچه در ظاهر بین معجزه و سحر ساحران یا عمل مرتاضان شباهت هایی دیده می شود، اما اینگونه نیست که معجزه از سحر و جادو و عمل مرتاضان قابل تشخیص نباشد.
امکان راست آزمایی ادعای مدعیان نبوت از راه جمع آوری قرائن
پیامبران الهی علاوه بر معجزه قرائن و نشانه های دیگری نیز دارند که وقتی در کنار عمل خارق العاده آنها قرار می گیرند نبوت پیامبران و معجزه بودن کارهای خارق العاده آنها را تأیید می کند. امروزه این راه كه مى توان آن را راه جمع آورى قرائن نام گذارد در امور مختلف برای کشف حقیقت بکار می رود و بسيارى از اوقات مى توان با قطع نظر از معجزات از همين راه، صدق و كذب گفتار مدعى نبوت را دريافت!(2)
تفاوت های اعمال ساحران و مرتاضان با معجزات انبیاء:
برای جدا سازی اعمال مرتاضان و ساحران از معجزات انبیاء، راه هایی وجود دارد که مجموعاً می توانند اطمینان بخش و رهگشا باشند که می توان برخی از آنها را اجمالا مورد اشاره قرار داد.
1. کارهای مرتاضان و ساحران نتیجه ی مستقیم آموزش و تمرین است و معجزات انبیاء این گونه نیست
مرتاضان و ساحران در پرتو تعلیم و تمرین طولانی به کارهای غیرعادی و خارق العاده شان دست می یازند و سحر و جادو برای خود آموزش ویژه ای دارد، و اگر چنین دوره هایی را نبینند با انسان معمولی کوچک ترین فرق ندارند در حالی که پیامبران نه سابقه تعلیم و تمرین دارند و نه در برابر کسی برای آموزش زانو می زنند بلکه کارهای آنان کاملاً ابداعی و بی سابقه است و تاریخچه زندگی آنان بر این مطلب گواهی می دهد.
برای مثال می بینیم که موسی بن عمران به هنگام بازگشت از مدین به مصر به مقام رسالت مبعوث گردید و معجزه الهی به نام عصا، به او داده شد(3) و هرگز او در اندیشه ی خود چنین کاری را تصور نمی کرد. حضرت مسیح نیز بدون این که در دانشکده پزشکی نزد استادان درس بخواند و بدون این که در این قسمت به تمرین بپردازد، صاحب معجزات شگفت انگیزی مانند زنده کردن مردگان و شفا بخشیدن نابینایان مادر زاد و غیره(4) شد.(5)
2. وجود تحدی و هماورد طلبی در معجزات انبیاء
از آنجا که کارهای مرتاضان و ساحران محصول آموزش است و این راه به روی همگان باز است، در زندگی ساحر و مرتاض «تحدی» و مبارز طلبی نیست، بلکه چون کارهای آنان، شیوه ی خاصی دارد افراد مستعد می توانند از آن طریق به آن کارها دست یابند و همانند آن را انجام دهند. در حالی که پيامبر چون كار خود را به كمك يك نيروى الهى انجام مى دهد مى تواند با كمال اطمينان خاطر بگويد: «اگر جهانيان جمع شوند نمى توانند مانند اين كار انجام دهند» و اين اطمينان و جرأت خود نشانه اين است كه تكيه گاه آنها يك تكيه گاه مطمئن ماوراء طبيعى است.
لذا قرآن با ندایی بلند در باره ی معجزه جاویدان پیامبر(صلی الله علیه وآله) می گوید: «لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ کانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْض ظَهِیراً»(6)؛ (هرگز نمی توانند مانند آن را بیاورند هر چند یکدیگر را کمک کنند). و موسی بن عمران نیز در میدان مبارزه با ساحران فرعونی، کارهای آنان را کوچک شمرد و فرمود: «ما جِئْتُمْ بِهِ السِّحْرُ إِنَّ اللّهَ سَیُبْطِلُهُ»(7)؛ (آنچه آورده اید از سنخ سحر است و خدا از طریق اعجاز آن را باطل می کند). وقتی سحر آنان باطل شد نخستین کسانی که به وی گرویدند، همان ساحران بودند؛ زیرا با تبحری که در فن سحر داشتند اذعان پیدا کردند که کار خارق العاده ی موسی از سنخ سحر نیست و از مبدأ دیگری سرچشمه می گیرد.(8)
علت غلبه ی اعجاز بر سحر این است که معجزه متكى به يك نيروى بى پايان و غير قابل شكست است، در حالى كه خوارق عادات بشرى از قدرتهاى كوچكى سرچشمه مى گيرد كه در مقابل قدرت بى پايان خداوند كم ترين مقاومتى ندارد.
3. محدودیت قلمرو و نوع اعمال مرتاضان و ساحران
کارهای مرتاضان و جادوگران چون معلول تعلیم و تمرین است قلمرو خاصی دارد و از تنوع برخوردار نیست، مثلاً مرتاضی بر اثر ریاضت، قطار را از حرکت باز می دارد، ولی او دیگر بر کار خارق العاده ای که در مورد آن ریاضت نکشیده، قادر نیست، لذا هيچ مرتاضى حاضر نيست كارى را كه شما پيشنهاد مى كنيد و از او می خواهید، انجام دهد؛ زیرا نيروى انسانى- هر چه كه باشد- محدود است.(9)
امورى هم كه [عمل ساحران و مرتاضان] متكى به آن است طبعاً محدود است، در نتیجه از یک طرف اين گونه افراد قادر به انجام هر نوع كارى نيستند، بلكه توانايى هر يك محدود به امور معينى مى باشد. به همين خاطر مرتاضان و ساحران، براى همه همان كارهاى معين را تكرار مى كنند و از طرف ديگر، مرتاضان و مانند آنها در هر شرايط زمانى و مكانى و با هر ابزارى قادر به انجام كارهاى خود نيستند، بلكه اكثراً محتاج به ابزار معين و شرايط خاصى از نظر مكان، زمان و يا ساير جهات مى باشند. ولى معجزات پيامبران هيچ يك از اين شروط را ندارد، زيرا متكى به نيروى لايزال و نامحدود خداست. پيامبر نيازمند به تعليم، تربيت، تمرين و آزمايش خاصى براى انجام معجزات نيست، حتى ممكن است مانند حضرت مسيح(عليه السلام) در همان گهواره با سخن گفتن شيرين و جالب خود، اعجاز كند.(10)
اتکای اعجاز به نیروی لایزال الهی باعث می شود که این معجزات پیامبران از تنوع برخوردار باشد. زیرا آنان مطابق مقتضیات زمان و با توجه به درخواست های مختلف مردم (با جمع بودن دیگر شرایط)، دست به اعجاز زده اند و طبعاً معجزات آنان متنوع و گوناگون است.
درباره ی موسی علیه السلام می خوانیم که: «عصای وی با خواست او تبدیل به اژدها می شد»(11) و «با زدن آن بر سنگ دوازده چشمه جاری می گشت»(12) و «با زدن همین عصا آب دریا کنار رفت و کف دریا ظاهر گشت»(13) و «با بیرون آوردن دست خود محیط اطراف را روشن می کرد».(14) تا آنجا که قرآن موسی را با داشتن معجزات نه گانه معرفی می کند.(15)
حضرت مسیح نیز در نخستین برخورد خود با بنی اسراییل معجزاتی را نشان می دهد که از تنوع کامل برخوردار است، می گوید:
1. (از گل شکل پرنده ای می سازم و در آن می دمم و به اذن خدا به صورت پرنده ای در می آید)؛ «أَنِّی أَخْلُقُ لَکُمْ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ فَانْفُخُ فِیهِ فَیَکُونُ طَیْراً بِإِذْنِاللّهِ...».
2. (و نابینایان و بیماران مبتلا به پیسی را شفا می بخشم)؛ «وَ أُبْرِئُ الأَکْمَهَ وَالأَبْرَصَ ...».
3. (و مردگان را به اذن خدا زنده می کنم)؛ «وَأُحْیِ المَوْتی بِإِذْنِ اللّهِ...».
4. (و از آنچه که می خورید و در خانه های خود ذخیره می سازید به شما خبر می دهم)؛ «وَأُنَبِّئُکُمْ بِما تَأْکُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ فِی بُیُوتِکُمْ...».(16)
علت محدود بودن کارهای ساحران و مرتاضان و تنوع کارهای خارق العاده ی پیامبران همان است که گفته شد. گروه نخست به قدرت محدود بشری خود تکیه دارند در حالی که پیامبران از قدرت بی پایان خدا استمداد می نمایند.(17)
4. وضع، صفات ظاهری، خصوصیات اخلاقی و اهداف متفاوت
راه ديگرى كه به وسيله آن مى توان معجزات پيامبران را از كارهاى خارق العاده بشرى باز شناخت مطالعه در وضع كردار و صفات آورندگان آنها و همچنین اهداف و انگیزه آنهاست.
كسى كه دست به كارهاى خارق عادتى (مانند: اعمال مرتاضان، ساحران و كاهنان) مى زند مسلماً داراى يك هدف عالى و روحيه و صفات ممتاز نيست؛ زيرا اين گونه كارها را معمولًا براى يكى از چند منظور انحام مى دهند:
الف) سرگرمى و كسب در آمد.
ب) اغفال مردم ساده لوح.
ج) كسب شهرت و مانند آن.
اينكه مى گوييم: حتماً انجام اين گونه كارها با انگیزه دستیابی به يكى از این مقاصد است به اين دليل است كه اين گونه كارها مانند كارهاى مفيد علمى، تربيتى، توليدى، صنعتى و خلاصه كارهاى مثبت نيست كه كسى به خاطر يك هدف عالى (مانند: خدمت به اجتماع) دنبال آن برود.
بنابراين مرتاضى كه خود را صرف فرا گرفتن و تمرين چنين كارهايى مى كند به طور مسلم يك روح عالى و صفات برجسته و ممتاز ندارد، به همين جهت ديده مى شود كه همواره افراد كم مايه، بى سواد و ضعيف گرد اين گونه كارها مى گردند. آيا هرگز شنيده ايد كه دانشمندى بزرگ يا فيلسوفى متفكر دنبال اين گونه كارها باشد؟
اين هم ناگفته پيداست كه انسان هر قدر در پرده پوشى افكار و هدفهاى خود مهارت داشته باشد باز چهره واقعى آن از پس اعمال او بروز مى كند، بنابراین مطالعه سوابق زندگی این گونه اشخاص و چگونگی بهره برداری از کارهای خارق العاده ای را که انجام می دهند پشت پرده اهداف آنها را نشان می دهد و علاوه بر آن در نظر گرفتن طرز اخلاق و رفتار آنها در اجتماع می تواند راهنمای خوبی برای پی بردن به وضع آنها باشد و هدف اصلی و نهایی آنها را روشن سازد.
جمع بندی اینکه تفاوت پيامبران خدا و معجزاتشان با اين گونه اشخاص و كارهايشان به خوبی قابل تشخیص است. انبياء داراى هدف عالى تربيتى بودند و معجزاتى كه مى آوردند به همين منظور و براى راهنمايى و هدايت نوع بشر و اجراى برنامه هاى اصلاحى بوده و قصد هيچ گونه اغفال، سوء استفاده، كسب شهرت و امثال آن را نداشته اند. اين هدف مقدس از لابه لاى اعمال، چگونگى رفتار با مردم، سوابق زندگى و به خصوص در نوع بهره بردارى از معجزاتى كه انجام مى داده اند، كاملًا مشخص مى شود.(18)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.