مقایسه بیان قرآن درباره «فرعون»، «مصر» و «بنی‌ اسرائيل» با تاریخ

آيا بیان قرآن درباره «فرعون»، «مصر» و «بنی‌ اسرائيل» با گزارشات تاريخی سازگاری دارد؟

آری بیان قرآن کریم درباره «فرعون»، «مصر» و «بنی‌اسرائیل» با گزارش‌های تاریخی سازگاری ندارد، لکن منشاء این امر عدم واقع‌گرایی قرآن نیست؛ بلکه دلیل آن این است که وقایع تاریخى مصر باستان به جهت آنكه مایه رسوایى فراعنه مصر مى‌شد، نادیده انگاشته شده و در گزارشات تاریخی منعکس نگردیده و یا حقایق واژگون گشته و رسوایی‌ها تبدیل به نام نیك گشته و به پاى تاریخ نوشته شده است.

حكمت «تكرار» در قصص قرآنی؟

حكمت «تكرار» در قصص قرآنی چیست؟

تكرارهاى صورت گرفته در قرآن به گوناگونى هدف‌هايى بر مى‌گردد كه قرآن در پى آن است. يك قصّه ممكن است داراى ابعادى چند باشد و با يك بار گفتن، پيام‌هاى هدايتى و تربيتى آن پايان نيابد؛ از اين رو در مناسبت‌هاى پيش آمده، هر بار به لحاظ بُعدى از آن تكرار مى‌شود و در نوبت ديگر، اين مناسبت تغيير مى‌كند و مناسبتى ديگر جايگزين آن مى‌شود. از دیدگاه ادبى نیز تكرار قصّه‌ها در قرآن، همراه با نكته‌ها و ظرافت‌هایى است كه بر حسب مناسبت‌ها لحاظ مى شود.

تناقض آيات قرآن درباره «كشتار پسران بنی‌اسرائيل توسط فرعون»!

چرا برخی آيات قرآن كشتن پسران بني اسرائيل توسط فرعون را مربوط به قبل از بعثت موسی(ع) مي دانند و برخی ديگر مربوط به بعد از بعثت ايشان؟!

فرعون نسبت به بني‌اسرائيل دو بار دستور كشتار داده است. كشتار اول قبل از تولد حضرت موسی(ع) براي جلوگيري از ولادت ايشان بوده و كشتار دوم از بيم افزايش قدرت موسى(ع) و يارانش بوده است. در مرتبه دوم دستور كشتن پسران و به بردگى گرفتن زنان را داده تا شكوه موسى(ع) و هوادارانش را فرو ريزد، ولى بخت با فرعون يار نبود و خداوند فرعونيان را نابود ساخت.

اشتباه تاريخی قرآن درباره «هامان»!

آیا قرآن درباره تطبیق تاریخی «هامان» اشتباه کرده است؟!

مقصود از «هامان» در قرآن، «آمون» است و اين دو اسم از نظر تلفظ و وزن، به هم نزديكند؛ به ويژه آنگاه كه بدانيم «آمون»، «اَمانا» نيز تلفظ مى شود و نشانه اختصارى «بزرگِ كاهنان» است؛ مانند اسم فرعون كه به معناى سراى بزرگ حكومت و لقب پادشاهان مصر بوده است. در نتيجه، هامان لقب بزرگ كاهنانِ «آمون» است که در ضمن وزير فرعون هم بوده است. به عبارت دیگر هامان معرّب «آمون» يا «اَمانا» است كه لقب رؤساى كاهنان معبد آمون، بزرگِ خدايان مصريان در شهر طيبه در نيل عليا بوده است. اين مطلبِ تعجب آورى نيست؛ زيرا طبيعى است كه هر كسى كه به مكان مقدسى منسوب باشد، نام همان مكان را به عنوان لقب بر خود مى‌نهد.

اشتباه قرآن درباره تاریخ معماری!

آيا بیان قرآن درباره دستور فرعون عصر حضرت موسی(ع) برای پخت آجر اشتباه است؟!

تاریخ صنعت آجرسازى و به كارگیرى آن در بنا و حتّى ساخت خانه‌هاى بلند، به آغاز زندگى فرهنگى بشر، یعنى حدود پنج هزار سال پیش از میلاد بر مى‌گردد. حتّى در حفاری‌هاى بستر نیل كه به مصر باستان شهره است، آجرهاى بزرگى یافته‌اند كه تاریخ ساخت آنها به پنج هزار سال پیش از میلاد بر مى‌گردد. نیز در ساحل نیل مقبره‌هایى پیدا شده كه با آجر و پوششى از چوب ساخته شده است و تاریخ بناى آنها به سه هزار سال پیش از میلاد بر مى‌گردد.
از این گذشته، ساختمان‌هاى آجرى در كشورهاى همسایه مصر، مانند برج بابل و پرستشگاه‌هاى آشوریان و سومریان (2500 ق. م) و نیز طاق كسرى كه توسط شاهپور اوّل در سال 241 پیش از میلاد ساخته شد، شواهد دیگر این مدعاست. نمونه این بناها كه در آن زمانها و حتّى پیش از آن، معروف و مرسوم بوده، فراوان است.

اشتباهات تاريخی قرآن درباره «عُزَير»، «يوسف» و «فرعون»!

آیا تاریخ نیز حکایات قرآن را در مورد «عُزَير»، «يوسف» و «فرعون» قبول دارد؟

برخی از این اشکالات نابجا که مستشرقین بر قرآن کریم گرفته‌اند ناشی از بیگانه بودن‌شان با قرآن کریم و برخی هم به دلیل ناآشنایی با تاریخ و جغرافیای منطقه است. مثلا گمان کرده‌اند كه در مصر باستان، گماردن يهوديان به پست وزارت، بى سابقه است، ليكن از اين حقيقت بى‌خبرند كه يوسف قرنها پيش از يهوديان مى‌زيسته است. یا مثلا نمی‌دانند علت تقديس عُزَير از سوي يهوديان و دادن لقب «پسر خدا» به او، بيانگر بزرگداشت عزير است نه اينكه واقعاً وى را پسر خدا بدانند. و ...

توصیفات قرآن و تورات درباره شخصیت «حضرت يعقوب(ع)»؟

قرآن و تورات چه توصیفاتی را از شخصیت حضرت يعقوب(ع) ارائه می دهند؟

به اعتقاد تورات، يعقوب(ع) پيامبري را از برادرش «عيسو» مي ربايد!! این کتاب در نسبت نارواى ديگری مي گويد: يعقوب پيامبر(ع) تمام شب را با خدا كشتى گرفت و او را رها نكرد تا آن كه خدا بر كف ران او زد و به او بركت داد تا سرانجام رهايش كرد!!
اما قرآن، اسحاق و يعقوب را با زيباترين عبارات توصيف مى كند: «بندگان ما ابراهيم و اسحاق و يعقوب را كه نيرومند و ديده‌ور بودند به ياد آور. ما آنان را با موهبت ويژه خالص گردانيديم، و آنان در پيشگاه ما جداً از برگزيدگان نيكانند».

نظر قرآن و ساير كتب آسمانی درباره «عبور بنی اسرائيل از دريا»، «گوساله سامری» و «قارون»؟

آيا قرآن كريم درباره «عبور بنی اسرائيل از دريا»، «گوساله سامری» و «قارون» با ساير كتب آسماني هم عقيده است؟

در داستان بنی اسرائيل و فرار آنان از دست فرعون تفاوتی ميان گزارش تورات و قرآن وجود ندارد؛ اما در داستان سامری و قارون اختلافاتی وجود دارد. از ديدگاه تورات گوساله توسط هارون ساخته شد و اين كار باعث خشم موسی(ع) و شكستن دو لوح ايشان شد؛ اما به روايت قرآن، اين سامری بود كه گوساله را ساخت و مردم را به پرستش آن فراخواند... .

منشاء شبهه «اختلاف» و پندار «تناقض» در قرآن؟!

چه مواردی موجب شده برخی گمان كنند آيات قرآن با هم در تناقض هستند؟!

خداوند، سلامت قرآن را از هرگونه اختلاف و تناقض درونى نشانه اعجاز و مافوق بشرى بودن آن مى داند. از اين روست كه گمان هرگونه اختلاف و تناقض در مطالب قرآن، توهّمى بيش نيست. برخى از موجبات اختلاف در قرآن عبارتند از: بيان حالت هاى مختلف يك موضوع و مراحل گوناگون رشد آن، اختلاف دو يا چند آيه در موضوع، تفاوت دو آيه به جهت وجه عمل، اختلاف در حقيقت و مجاز و اختلاف به دو اعتبار كه به همه اين موارد جواب داده شده است.

تناقض آيات قرآن درباره «امكان تكلّم با خداوند»!

چرا برخی آيات قرآن امكان تكلّم خداوند با پيامبران را اثبات و برخی ديگر نفی می كند؟

آياتي كه تكلّم خداوند را با پيامبران نفي می كند اصل سخن گفتن خداوند را نفى نمى كند، بلكه تنها بيانگر اين است كه پروردگار به شيوه مردم، يعنى گفتگوى مستقيم، با پيامبران سخن نمى گويد و فقط به يكى از سه شيوه «رساندن صدا به پيامبر بدون آنكه گوينده ديده شود»، شيوه «وحى به معناى دميدن در جان پيامبر» و «وحى از طريق فرستادن جبرئيل» سخن مى گويد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الحسينُ عليه السّلام :

اَنا قَتيلُ الْعَبْرَةِ لا يَذْکُرُنى مؤ مِنٌ اِلاّ بَکى .

من کُشته اشکم . هيچ مؤ منى مرا ياد نمى کند مگر آنکه (بخاطر مصيبتهايم ) گريه مى کند.

بحارالانوار، ج 44، ص 279