مبانى و قواعد راهبردی اهل‌بیت(ع) در «تفسیر» قرآن کریم؟

اهل‌بیت(علیهم السلام) در علم «تفسیر» چه مبانى و قواعد راهبردی را به شاگردان خود گوشزد می‌کردند؟

مبانى و اصول راهبردى به قواعد و اصولى مى‌گويند كه راهنماى علمى و عملى آگاهان ‌به‌شمار برود و نقشی تعيين‌كننده و اثرگذار در استنباط و فهم متن دينى داشته باشد. مهم‌ترين مبانی و قواعدی که امامان(علیهم السلام) برای شاگر‌‌‌دان‌شان بیان کرده‌اند، عبارت است از:  1. تفسير با امور علمى و قطعى. 2. توجه به باطن قرآن. 3. توجه به جامعیت قرآن. 4. توجه به اسباب نزول. 5. مراجعه به ائمه(ع).

پیشینه اعتقاد به «تحریف قرآن»؟!

باور به اینکه در قرآن کریم «تحریف» صورت گرفته به چه دوره‌ای باز می‌گردد؟

تحریف قرآن نسبتى است كوركورانه و در عین حال كهنه و فرسوده كه به زمان اختلاف صاحبان مصحف‌هاى نخستین باز مى‌گردد. زمانى كه رقابت تنگاتنگ براى نگارش متن و تهجّى و قرائت قرآن در جریان بوده و هر دسته‌اى هجاء و قرائت خود را درست انگاشته و آنچه را نزد دیگران بوده باطل مى‌شمرده است. در كنار این اختلاف، برخى از صحابه و تابعان نسخه‌هاى مصاحف و هجاء قرائات را به باد انتقاد گرفتند. در این میان بیشترین انتقادها از آن ابن‌مسعود، عایشه و ابن‌عباس و جمعى دیگر از هم‌دستان ایشان از صحابه و تابعان بود. روایت‌ها و حكایت‌هایى از آن مشاجره‌هاى لفظى باقى ماند كه «حشویه» ولع و اشتیاق زیادى نسبت به نقل و ضبط و نگارش آنها در مهمترین منابع روایى خود از خود نشان دادند و بدین ترتیب مشكل وجود تحریف در متن قرآن را ایجاد كردند.

راویان شیعی با نام عمر!

در کتاب اصول کافی راویانی وجود دارند که اسم خود یا پدرانشان عمر است؛ چرا راویان و یاران امامان شیعه نام عمر را بر خود نهاده اند؟! آیا این مسأله دلالت ندارد که فرهنگ دشمنی با عمر بدعت و پدیده ای متأخر در بین شیعیان بوده است؟!

اولا: هیچ نامی مختص به هیچ شخصیت تاریخی نیست و بسیاری از صحابه و تابعین به نام خلفای سه گانه نامگذاری شده اند.
ثانیا: مخالفت اصحاب ائمه با شخصیت هایی چون «معاویه» و «یزید» امری بدیهی است؛ با این حال بعد از عاشورا شاهد نام گذاری فرزندان برخی از ایشان به این اسامی هستیم. آیا این نام گذاری ها نشانه محبّت است؟!
ثالثا: ستم هایی که بر اهل بیت(ع) روا شده جدی تر از آن است که به صرف این نام گذرای ها تحت الشعاع قرار گیرد و اختلافات اهل بیت با خلفا نه اختلافاتی قبیله اى که اختلافاتی عقیدتى و رفتارى بود.
رابعا: این نام گذاری ها انجام شده تا دستگاه ظلم بنى اميه و بنى عباس نتوانند به اين بهانه كه شیعیان با خلفاى سه‏ گانه معارض اند، عرصه را بر آنان سخت بگيرند و دست به قتل و غارت بزنند.

انحصار فهم و تفسیر قرآن به امامان اهل بیت از دید شیعه!

با آنکه خداوند قرآن را برای فهم و تدبّر همه بشر نازل کرده است، شیعه معتقد است که فهم آن فقط در انحصار امامان آنهاست، آیا این عقیده با حکمت نزول قرآن منافات ندارد؟!

بیشتر علمای شیعه بر جواز و امکان تفسیر قرآن استدلال کرده و حجّیبت تفسیر غیر معصوم را پذیرفته اند؛ این علما کتب تفسیر نوشته و در اجتهاد فقهی خود بر تفسیر قرآن تکیه کرده اند.
تنها بخشی از علمای شیعه(اخباریان) در برهه ای از زمان اعتقاد داشتند که تفسیر قرآن فقط با روایات اهل بیت جایز است و دیگران حق تفسیر ندارند!
این درحالی است که برخی از علمای اهل سنت نیز فقط تفسیر پیامبر، صحابه و تابعین را حجّت می دانستند!

نقش طلحه و زبیر در قتل عثمان

طلحه و زبیر چه نقشی در قتل عثمان داشتند؟

طلحه و زبیر از اولین کسانی بودند که برای فشار بر عثمان سپاه جمع کرده و ادعای خلافت نیز داشتند. برخی از صحابه از جمله امام علی(ع) و ابن عباس و حسن بصری و مالک اشتر، صریحا به نقش این دو نفر در شوراندن مردم علیه عثمان و زمینه چینی برای قتل عثمان اشاره کرده اند. به خصوص طلحه که منابع تاریخی به دشمنی بسیار شدید و تند او با عثمان، گواهی می دهند.
به هر حال این دو نفر در رفتاری بسیار عجیب و با اینکه نقش مهمی در شورش علیه عثمان داشته اند، بعداز بیعت با امام علی(ع)، وقتی دست خود را کوتاه از خلافت و حتی امارت یافتند، علم خونخواهی عثمان را برافراشتند و به همین بهانه همراه با عایشه بر علیه امام علی(ع) در جنگ جمل شرکت کردند.

بدعت بودن عزاداری!

آیا طبق معیارهای دینی، عزاداری بدعت محسوب می شود؟!

بدعت اضافه کردن چیزی در دین یا کاستن از آن است. اما آیا موضوعی مثل عزاداری به عنوان امری فطری و منطبق بر روحیه بشری که دارای شواهد قرآنی(همچون سوگواری یعقوب در جدایی از یوسف) و روایی فراوانی است و نمونه های بی شماری - حتی به نقل از بسیاری از منابع اهل سنت - در سیره پیامبر اکرم(ص)، اهل بیت(ع)، همسران پیامبر، خلفای راشدین، صحابه، تابعین و علما و فقهای ادوار مختلف فریقین دارد، می تواند امری خارج از دین باشد؟!
آیا می توان انکار کرد که رسول خدا(ص) خود هنگام شهادت عموی شان حمزه گریستند و دیگران را نیز به این کار ترغیب کردند؟ آیا می توان این واقعه تاریخی را رد کرد که خلیفه اول و مردم مکه و مدینه هنگام رحلت پیامبر به سوگواری و عزاداری پرداختند؟ بی گمان چنین نیست. احتمالا از همین روست که حتی در میان فقهای اهل سنت نیز هیچ کس فتوا به تحریم اصل گریه کردن در رثای مرگ عزیزان و اطرافیان نداده اند و همه آنها تحت شرایطی آن را مجاز شمرده اند و فقط مالکیه و حنفیه، بر اين باورند كه گریه با صدا و شیون با صوت، اشکال دارد.

کیفیّت پیدایش شیعه؟

شیعه در چه زمانى و چگونه پدید آمد؟

تشیع یک مسلک کلامى نیست تا از آغاز و علل پیدایش آن بحث کنیم. بلکه تشیع عبارت است از اعتقاد به استمرار رهبرى اسلامى در قالب «وصایت» براى امام على(ع) و خاندان او. این تفکّر به دست مبارک پیامبر(ص) در حال حیاتش پى نهاده شد. گروهى از مهاجران و انصار در زمان پیامبر(ص) آن را پذیرفتند و گروهى از تابعین هم به آنان اقتدا کردند و اعتقاد به این اصل تا کنون تداوم یافته. لذا تشیع، تاریخى جز تاریخ اسلام و آغازی جز ظهور اسلام ندارد و اسلام و تشیع دو سوى یک حقیقتند و با هم به دنیا آمده اند.

تجدید بناى روضه شریف نبوى

اگر بناى بر قبور حرام است تجدید بناى مکرّر روضه نبوى چه معنا دارد؟

بنای قبر پیامبر(ص) بارها تخریب و بازسازى شده است. اولین کسى که بنایی بر قبر پیامبر(ص) ساخت، عمر بن خطاب بود. عایشه دومین بنا را در اطراف قبر ساخت و در زمان هاى بعد عبدالله بن زبیر آن را تعمیر کرد و دوباره ساخت. در سالهاى 654، 765، 881، 886، 891 قمرى، هم قبر آن حضرت(ص) و هم خانه و بناهاى اطراف آن باز سازى شد و تمامى این کارها در حضور علما و مسلمین صورت مى گرفت و هیچ یک این کار را ناپسند و حرام و بدعت نمى شمردند.

«الصلاة خیر من النوم » در بیان صحابه

آیا در کلام صحابه و تابعین اشاره اى به جواز یا بدعت «الصلاة خیر من النوم» شده است؟

بعضى از صحابه و تابعین «الصلاة خیر من النوم » را بدعت مى دانند و معتقدند پیامبر(ص) به آن دستور نداده بلکه پس از آن حضرت پدید آمده است.ابن جریح نقل می کند: «سعدِ مؤذن اولین کسى بود که در زمان عمر گفت: «الصلاة خیرٌ من النوم». عمر گفت: بدعت است، سپس آن را ترک کرد، بلال هم براى عمر اذان نگفته است». هم چنین عبدالرزاق صنعانى نقل مى کند: «با پسر عمر بودم که شنید مردى در مسجد مى گوید: «الصلاة خیر من النوم». گفت: ما را از پیش این بدعتگزار بیرون ببر».

احتجاج نکردن علی(ع) به حديث غدير در سقيفه!

اگر واقعه غدير حقيقت دارد، چرا امام علی(ع) در سقيفه به آن احتجاج نکرد؟!

حديث غدير از صحابه و تابعين در منابع معتبر اهل سنت نقل شده و اگر در سقیفه به آن احتجاج نشده به خاطر این است که احتجاج در سقيفه ممکن نبود. چون علی(ع) و يارانش در تدارک غسل و دفن پيامبر بودند و عدّه اي نيز در سپاه اسامه بودند. کسانی هم که در سقيفه گرد آمده بودند برای کسب امتياز قوم و قبيله خود شتافته بودند؛ لذا برای حق احتجاج نکردند. امّا درباره حقانیت حضرت علی(ع) احتجاجهای بسیاری از امام علی و اهل بيت(ع) در طول تاريخ نقل شده است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

رسول الله (ص)

طوبي لمن ظمأ أو جاء لله

خوشا کسي که در راه خدا گرسنگي يا تشنگي کشد

ميزان الحکمة 6 / 399