پاسخ اجمالی:
مبانى و اصول راهبردى به قواعد و اصولى مىگويند كه راهنماى علمى و عملى آگاهان بهشمار برود و نقشی تعيينكننده و اثرگذار در استنباط و فهم متن دينى داشته باشد. مهمترين مبانی و قواعدی که امامان(علیهم السلام) برای شاگردانشان بیان کردهاند، عبارت است از: 1. تفسير با امور علمى و قطعى. 2. توجه به باطن قرآن. 3. توجه به جامعیت قرآن. 4. توجه به اسباب نزول. 5. مراجعه به ائمه(ع).
پاسخ تفصیلی:
مبانى و قواعد راهبردی اهلبیت(علیهم السلام) در «تفسیر»
ائمه اطهار(علیهم السلام) درباره اصول و قواعد تفسیری سخنان فراوانی دارند و برای عده زیادی از شاگردان و اصحاب خود آنها را تبیین کردهاند. افراد زیادی از شاگردان ائمه(علیهم السلام) اصول و قواعد تفسیری و تفسیر فراوانی از آیات را نقل کردهاند که مهمترین آنها عبارتند از: زرارةبن اعین، محمدبن مسلم، عبداللهبن سنان، داوودبن فرقد، هشامبن حکم، هشامبن سالم، ابوعمرو زبیدی، حنانبن سدیر، سماعةبن مهران، اسحاقبن عمار، حمرانبن اعین، منصوربن حازم، حمادبن عثمان، محمدبن قیس، معاویةبن عمار، مسعدةبن صدقة و ...، اما در اینجا تنها به روایاتی اشاره می کنیم که از مفسران تابعین مانند ابوحمزه ثمالی، جابربن یزید جعفی، زیادبن منذر، ابانبن تغلب و مانند آنها در مورد مبانی و قواعد تفسیری به ما رسیده است.
مبانى و اصول راهبردى به قواعد و اصولى مىگويند كه راهنماى علمى و عملى آگاهان بهشمار برود و نقشی تعيينكننده و اثرگذار در استنباط و فهم متن دينى داشته باشد. مهمترين مبانی و قواعدی که امامان(علیهم السلام) برای شاگردانشان بیان کردهاند، عبارت است از:
1. تفسير با امور علمى و قطعى
شرح و توضيح كلام خداوند با امور احتمالى به «تفسير به رأى» مىانجامد و از مصاديق سخنگفتن بدون علم درباره قرآن است كه سبب شبهه «افتراء على الله» خواهد شد. ابوالجارود(م 150) از مفسران تابعین از امام باقر(علیه السلام) نقل میکند که حضرت فرمود: «ما علمتم فقولوا»؛ (آنچه علم دارید بگویید). سپس حضرت ادامه دادند: «و نسبت به آنچه نمیدانید، بگویید: «خدا آگاهتر است». اگر کسی معنای آیهای را (بدون علم) مطرح کند، دورتر از فاصله آسمان و زمین بهصورت خواهد افتاد».(1)
امام باقر(علیه السلام) در مكتب تفيسرى خود از تفسير به اين شيوه نهى کرده است. در سفارش به قتادةبن دعامه(117ق) از تابعين مدرسه عراق (كه روايات فراوانى در تفسير دارد) اين مطلب را بيان داشته است. زيد شحام گويد: «قتادةبن دعامه نزد ابوجعفر امام باقر(علیه السلام) آمد. امام فرمود: اى قتاده! تو فقيه اهل بصره هستى؟ گفت: چنين مىپندارند. ابوجعفر فرمود: به من خبر رسيده است كه تو قرآن را تفسير مىكنى؟ قتاده گفت: آرى. امام(علیه السلام) به وى فرمود: با علم آن را تفسير مىكنى يا با جهل؟ گفت: با علم. ابوجعفر(علیه السلام) فرمود: اگر با علم آن را تفسير مىكنى، پس تو، تو هستى (در همان مرتبهاى هستى كه گمان مىكنى)، حال من از تو مىپرسم. قتاده گفت: بپرس. امام(علیه السلام) از معناى آيهاى پرسید و او پاسخ ناصحيح داد و امام او را متوجه اشتباهش کرد و فرمود: واى بر تو اى قتاده! اگر قرآن را از پيش خود (و با رأى و ديدگاه شخصى خود) تفسير مىكنى، هم خود هلاک شدهاى و هم ديگران را هلاک كردهاى».(2) از اين روايات استفاده مىشود كه تفسير بايد براساس علم باشد و در غير اين صورت، اگر براساس رأى و ديدگاه شخصى باشد، موجب هلاكت خود مفسّر و ديگران خواهد شد.
2. باطن قرآن
یکی از ویژگیهای قرآن بهرهمندی از باطن و سطوح و لایههای معنایی است که روایات فراوانی از از اهلبیت(علیهم السلام) رسیده است که به شاگردان خود تعلیم دادهاند. از جمله آنان، جابربن یزید جعفی شاگرد امام باقر(علیه السلام) و امام صادق(علیه السلام) است. جابر میگوید از امام صادق(علیه السلام) چیزی درباره تفسیر قرآن پرسیدم. به من پاسخی داد. سپس دوباره پرسیدم، پاسخ دیگر به من داد. به حضرت گفتم: فدایت شوم در این مسئله که سوال کردم، پاسخی دادی غیر از پاسخ قبل، چگونه میشود؟ حضرت به من فرمود: ای جابر! برای قرآن باطنی است و هر باطن نیز ظاهری دارد.(3)
مشابه این روایت، روایت دیگری از جابر از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است(4) که نشان میدهد قرآن دارای سطوح معنایی و لایههای مختلف است. علامه مجلسی در آغاز جلد 92 «باب انّ للقرآن ظهراً و بطناً» و جلد 89 بحارالانوار درباره روایات بطنی مفصل بحث کرده است.
همچنین است آنجا که جابر از آیه 89 سوره بقره میپرسد. جابر در مورد بیان امام میگوید: امام(علیه السلام) تفسیر باطنی آیه را بیان میکنند و مصداق «لمّا جائهم ما عرفوا» علی(علیه السلام) و مصداق «کفروا به» کافران بنیامیه هستند که به باطن قرآن کفر میورزند.(5)
3. جامعیت قرآن
یکی از ویژگیهای قرآن، بهرهمندی از جامعیت است. بدینمعنا که قرآن نیازهای لازم مورد نظر بشر را مطرح میکند و پاسخ میدهد. بنابراین در روایتی امام صادق(علیه السلام) میفرماید: «هیچ چیزی نیست مگر اینکه در قرآن بیان شده است».(6)
مفسران تابعین، روایاتی از ائمه(علیهم السلام) نقل کردهاند که دلالت میکند قرآن جامع علوم و نیازهای بشری است. جابربن یزید جعفی از امام صادق(علیه السلام) نقل میکند که حضرت فرمود: «در کتاب خدا جز گذشتگان و آیندگان شما و آنچه جداکننده اختلافات بین شماست آمده است و ما آنها را میدانیم.»(7) همچنین ابوالجارود از امام باقر(علیه السلام) نقل میکند که فرمود: «هرگاه با شما درباره چیزی سخنی گفتم، آن را از کتاب خدا و از من بخواهید»(8) یعنی در کتاب خدا همه نیازهای بشر وجود دارد، ولی امام معصوم باید آن را بیان نماید.
4. توجه به اسباب نزول
یکی از قواعد فهم تفسیر، توجه به اسباب نزول است. سبب نزول آیات، انسان را به فهم آیه نزدیکتر میکند و آیه بهتر تفسیر میشود. امام باقر(علیه السلام) به جابربن یزید جعفی میفرماید: «هیچ آیهای نازل نشده مگر اینکه تفسیری (سبب نزولی) دارد. سپس چگونگی نزول آیه 65 سوره توبه را تبیین مینماید».(9) همچنین سعیدبن مسیب برای فهم آیه 75 سوره نساء، علت خروج پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) را از مکه با امام علیبن الحسین(علیه السلام) درمیان میگذارد.
5. ائمه(علیهم السلام) و علم به جمیع قرآن
یکی از راههای مهم قرآن، مراجعه به علوم اهلبیت(علیهم السلام) است که روایات فراوانی در این زمینه وجود دارد. جابربن یزید جعفی از مفسران تابعین، روایتی از امام باقر(علیه السلام) نقل میکند که حضرت فرمود: «ما یستطیع أحد أن یدّعی أنه جمع القرآن کلّه ظاهره و باطنه غیر الاوصیاء»؛ (هیچکس غیر از اوصیاء [اهلبیت] نمیتواند ادعا کند که تمام علم قرآن، اعم از ظاهر و باطن آن نزد اوست).(10)،(11)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.