پاسخ اجمالی:
بعضى از صحابه و تابعین «الصلاة خیر من النوم » را بدعت مى دانند و معتقدند پیامبر(ص) به آن دستور نداده بلکه پس از آن حضرت پدید آمده است.ابن جریح نقل می کند: «سعدِ مؤذن اولین کسى بود که در زمان عمر گفت: «الصلاة خیرٌ من النوم». عمر گفت: بدعت است، سپس آن را ترک کرد، بلال هم براى عمر اذان نگفته است». هم چنین عبدالرزاق صنعانى نقل مى کند: «با پسر عمر بودم که شنید مردى در مسجد مى گوید: «الصلاة خیر من النوم». گفت: ما را از پیش این بدعتگزار بیرون ببر».
پاسخ تفصیلی:
بعضى از صحابه و تابعین آن را بدعت مى دانند و معتقدند پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) به آن دستور نداده بلکه پس از آن حضرت پدید آمده است. برخى از سخنانشان چنین است:
1ـ ابن جریح به نقل از عمرو بن حفص گوید: سعدِ مؤذن اولین کسى بود که در زمان عمر گفت: «الصلاة خیرٌ من النوم». عمر گفت: بدعت است، سپس آن را ترک کرد، بلال هم براى عمر اذان نگفته است.
2ـ نیز از حسن بن مسلم روایت مى کند مردى از طاووس پرسید: از کى گفته شد «الصلاة خیر من النوم»؟ گفت: در زمان پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) گفته نشده بود، ولى بلال پس از وفات پیامبر و در زمان ابوبکر شنید که مردى غیرمؤذن آن را مى گوید از او فرا گرفت و با آن اذان مى گفت، پس از مدتى ابوبکر درگذشت و عمر گفت: کاش بلال را از آنچه پدید آورده نهى مى کردیم و گویا فراموش کرد و مردم با آن اذان گفتند تا به امروز.(1)
3ـ عبدالرزاق صنعانى از ابن عیینه از لیث از مجاهد نقل مى کند: با پسر عمر بودم که شنید مردى در مسجد مى گوید: «الصلاة خیر من النوم». گفت: ما را از پیش این بدعتگزار بیرون ببر.(2)
البته از سنن ابى داود بر مى آید که مرد در نماز ظهر و عصر آن را بگوید نه در نماز صبح.(3)
4ـ از ابوحنیفه روایت شده، از حماد، از ابراهیم، گوید از او درباره «الصلاة خیر من النوم» پرسیدم، گفت: از چیزهایى است که پدید آورده اند و خوب است و گفته که وقتى مؤذن از اذان فارغ مى شود آن را دو بار بگوید. امام شیبانى هم آن را از ابوحنیفه روایت کرده و گفته که این نظر ابوحنیفه است و به آن عمل مى کنیم.(4)
این روایت دلالت مى کند که گفتن آن در زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله) یا عصر خلفا پس از فراغت از اذان بوده نه جزء آن، و مؤذن از پیش خود آن را مى گفته تا مردم را از خواب بیدار کند و بعد در خود اذان گنجانده شده است.
5ـ شوکانى به نقل از «البحر الزخّار» گوید: عمر آن را پدید آورد و پسرش گفت: این بدعت است. على(علیه السلام) هم وقتى آن را شنید، فرمود: چیزى را که از اذان نیست به آن نیفزایید. سپس گفته است: اگر بود، على و پسر عمر و طاووس آن را نفى نمى کردند، پذیرفتیم و به آن مأمور شدیم و در حالى به آن عمل مى کردیم نه همیشه، این راه جمع بین روایات است.(5)
6ـ امیر یمنى صنعانى (متوفاى 182 هـ) گوید: بنابراین «الصلاة خیر من النوم» از الفاظ اذانى که براى دعوت به نماز و رسیدن وقت آن تشریع شده نیست، بلکه از الفاظى است که براى بیدار کردن خفته تشریع شده است و مثل الفاظ تسبیح اخیرى است که در این روزگار مردم عادت کرده اند به جاى اذان اول بگویند. سپس گوید: چون این را دانستى، آنچه فقها عادت کرده اند که جدال کنند آیا آن از الفاظ اذان است یا خیر و آیا بدعت است یا خیر، برایت آسان خواهد شد.(6)
7ـ ابن قدامه از اسحاق نقل کرده که گفته است: این را مردم پدید آورده اند. ابوعیسى گفته: این چیزى است که اهل علم آن را خوش نمى دارند و به خاطر همان پسر عمر وقتى آن را شنید از مسجد بیرون رفت.(7)
8ـ از ائمه اهل بیت: فراوان نقل شده که آن را بدعت دانسته اند، شیخ طوسى با سند صحیح از معاویة بن وهب نقل مى کند: از امام صادق(علیه السلام) درباره گفتن «الصلاة خیر من النوم» بین اذان و اقامه پرسیدم، فرمود: ما آن را نمى شناسیم!(8)، (9)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.