استدلال‌های محدث نوری در کتاب فصل الخطاب

محدث نوری در کتاب «فصل الخطاب» برای مدعای خود مبنی بر تحریف قرآن کریم چه استدلال‌هایی آورده است؟

«محدث نورى» كتاب خود فصل الخطاب را در سه مقدمه و دوازده فصل و يك خاتمه تدوين كرده و در ضمن فصل‌هاى دوازده‌گانه، دلايل خود را براى اثبات تحريف آورده است. آنچه او را به نگاشتن اين كتاب واداشته، اين است كه پنداشته است مخالفان، فضائل اهل بيت(علیهم السلام) و معايب دشمنان‌شان را از قرآن حذف نموده‌اند؛ لذا با نوشتن اين كتاب در صدد بوده است كه به پرسش برخى از علماى هند كه سبب فقدان نام اهل بيت(علیهم السلام) در قرآن را از او پرسيده بودند پاسخ دهد.

سرنوشت انجيلى كه بر مسيح(ع) نازل شد

انجيلى كه بر حضر ت مسيح(ع) نازل شد چه سرنوشتی پیدا کرد؟

آنچه مسلم است اين است كه كتاب اصلى و انجيلى كه بر حضر ت مسيح(ع) نازل شد در دسترس نيست و آنچه باقى مانده است شرح‌حال‌ها و پاره‌اى تعليمات دينى است كه از سخنان پيامبران برگرفته شده و در ضمن يادكرد حوادث تاريخى ذكر شده. اساسا اناجيل چهارگانه معروف، بى‌ترديد براى ثبت تاريخ حيات عيسى مسيح(ع) و سيره اخلاقى ايشان تا هنگام عروج، نوشته شد و هيچ‌يك از گردآورندگان آن مدعى نيستند كه انجيل‌شان همان كتابى است كه خداوند بر عیسی(ع) نازل كرده است.

مسأله «اِنساء» (فراموشاندن) آیاتی از قرآن!

«انساء در قرآن» به چه معناست و نظر علمای اسلامی در این باره چیست؟

پندار ديگرى در زمينه تحریف قرآن کریم وجود دارد كه در تكلّف و ساختگى بودن، شبيه مسأله «نسخ تلاوت» است. مى‌گويند: پاره‌اى از آيات از دل‌ها فراموش شد به‌گونه‌اى كه يادى از آنها در دل‌ها و ذهن‌ها نمانده است. اين مسأله، مانند مسأله نسخ تلاوت است و آنان بدين وسيله مى‌كوشند رواياتى را كه در پندار ايشان صحيح نموده شده و بر ضايع شدن بسيارى از آيات قرآن پس از وفات پيامبر(ص) حكايت دارد، حل نمايند.

مقصود از تحریف در کتب عهدین؟

مقصود از وقوع تحريف در كتب عهدين چيست؟

با درنگى كوتاه در تاريخ كتب عهدين، درمی‌یابیم که متن اصلى آنها ازبین رفته و آنچه باقى مانده ترجمه‌هاى ناقص است. به عبارت ديگر، كتب عهدين بعدها گردآورى شده است؛ هر چند در لابه‌لاى آن، به مناسبت، بخشى از تعاليم پيامبران گنجانده شده است. اما عهد قديم كه مشتمل بر 39 كتاب است كاملا رنگ و بوى يك كتاب تاريخى را به خود گرفته است؛ چون در آن، تاريخ سياسى، اجتماعى و دينى بنى اسرائيل نوشته شده است. همچنين عهد جديد كه مشتمل بر 27 كتاب و رساله ـ از جمله، اناجيل چهارگانه ـ است نيز سراسر داستان زندگى مسيح(ع) مى‌باشد؛ هر چند بخش زيادى از تعليمات آن حضرت به روايت گردآورندگان در آن آمده است. نسخه اصلى اين كتاب‌ها مفقود شده و ترجمه‌هاى آنها نيز به زبانى غير از زبان اصلى‌شان باقى مانده است. بنابراين تحريف در خود اين ترجمه‌ها انجام يافته است نه در متن اصلى....

تاریخچه و سرنوشت «تورات»

منظور از کتب «عهد قدیم» چیست و این کتاب‌ها به چه سرنوشتی دچار شدند؟

حوادث بى‌شمارى كه در دوران تاريخ عهد قديم بر يهود گذشت، بر اين پندار كه تورات از زمان موسى(ع)  یعنی 1500 سال قبل از ميلاد تاكنون كه پايان قرن بيستم ميلاد است در طول سى و پنج قرن سالم مانده است، خط بطلان كشيده است. علامه‌ طباطبايى؛ مى‌گويد: «حوادثى كه بر تورات عهد قديم گذشت، جاى هيچ شبهه‌اى نمى‌گذارد كه سند اين كتاب بريده است و تنها به يك تن (عزرا) باز مى‌گردد؛ بى آنكه بدانيم مستند او در نقل يا منابعى كه جهت گردآورى و تحقيق تورات به‌كار بسته، كدام بوده است. محققان غربى، به دليل همين ازهم گسيختگى آشكارى كه تورات با آن روبه‌روست اين كتاب را از نظر تاريخى ضعيف برشمرده‌اند؛ زيرا مجموعه‌اى است از افسانه‌هاى ملى كه بر اساس تاريخ اسرائيل تدوين شده و به همين دليل نمى‌توان به گزارشاتى كه در متن آن آمده است اطمينان نمود».

ماجرای «اناجيل اربعه»؟

«اناجیل اربعه» به چه کتاب‌هایی اطلاق می‌شود و این کتب در چه دوره‌ای نگاشته شده است؟

ماجرای «انجيل» يا «انجيل‌هاى چهارگانه» يا بيشتر ـ كه هريك منتسب به وحى آسمانى مى‌باشد و در عين حال باهم اختلاف و تناقضات فراوانى دارند ـ روشن‌تر از سرنوشت کتب عهد قديم و تورات نيست. «عهد جديد» حاوى 27 كتاب و نامه است كه اناجيل چهارگانه معروف از آن‌جمله است. اين اناجيل را كه به ترتيب، «متّى»، «مرقس»، «لوقا» و «يوحنّا» نگاشته‌اند، مدتى پس از عروج حضرت مسيح(ع) نوشته شده است. درباره هويت اين چهار تن و تاريخ نگارش اناجيل آنان و زبان آنها سخن بسيار است. انجيل ـ كه تعريب واژاگان يونانى اونگليون (زبان اصلى اناجيل) است ـ به معناى بشارت و تعليم مى‌باشد.

دیدگاه قرآن و تورات درباره «حضرت داود(ع)»؟

نظر قرآن كريم درباره «حضرت داود(ع)» چه تفاوتی با تورات دارد؟

در «تورات» آمده: سليمان از زنى كه داود او را از شوهرش غصب كرده و براى كشته شدنش توطئه كرده بود به دنيا آمد! اما قرآن ساحت این پيامبر را از زشتي ها پيراسته نموده، می فرماید: «و داود بنده ما را كه داراى امكانات چندى بود به ياد آور؛ آرى او بسيار بازگشت كننده [به سوى خدا] بود. ما كوه ها را با او مسخّر ساختيم كه شامگاهان و بامدادان خداوند را نيايش مى كردند. و پرندگان را از هر سو [بر او] گرد آورديم و همگى به سوى او بازگشت كننده بودند».

نظر قرآن و انجیل درباره «مرگ» حضرت عيسی(ع)؟

آيا قرآن كريم درباره «مرگ» حضرت عيسی(ع) با انجیل هم نظر است؟

می دانیم که قرآن تصریح دارد براینکه امر حضرت مسيح(ع) بر دشمنانش مشتبه شد و تصور کردند که او را به دار كشيده اند؛ در حالی كه خداوند او را به آسمان بالا برده است. اما اناجیل بر کشته و به دارکشیده شدن ایشان صحّه گذاشته‌اند. اما در اينجا يك پرسش باقى است: آيا مسيح با جان و جسمش به آسمان رفت و زنده و شاداب بر سر سفره پروردگار است تا در آخرالزّمان به زمين بازگردد؛ چنان كه در بسيارى از روايات اسلامى هست؟ يا آن كه فقط روح او به آسمان رفته و پيكرش در زمين است؟ بدين معنى كه خداوند او را ميرانده و قبض روح فرموده است؟ ...

معنای «تحریف» و انواع آن؟

«تحریف» در لغت به چه معناست و چه انواعی برای آن قابل تصور است؟

«تحريف» كه در لغت به معناى "كژ كردن و تبديل و تغيير دادن كلام از وضع و طرز و حالت اصلى" آمده است، كنشى ارادى و آگاهانه است كه از طرف باطل‌كيشان براى مقابله با حق‌مداران به دو گونه انجام مى‌پذيرد: 1. تحريف در ساختار گفتار؛ یا همان «تحريف لفظى». 2. تحريف در محتواى گفتار؛ یا به اصطلاح «تحريف معنوى».

معنای عبارت «تحریف» در قرآن؟

قرآن کریم، واژه «تحریف» را در چه معانی و مفاهیمی استعمال نموده است؟

قرآن کریم واژه تحريف را فقط در همان معناى لغوی‌اش يعنى: «دستبرد در معناى كلمه و تفسير آن به وجه ناصحيح» كه از آن به سوء تأويل يا تفسير به رأى ياد شده است به‌كار برده است. تحريف بدين معنا، همان «تحريف معنوى» است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال ابي عبدالله (عليه السلام)

مَنْ نَظَرَ إِلَى الْکَعْبَةِ لَمْ يَزَلْ تُکْتَبُ لَهُ حَسَنَةٌ، وَتُمْحَى عَنْهُ سَيِّئَةٌ، حَتَّى يَنْصَرِفَ بِبَصَرِهِ عَنْهَا.

هرکس به کعبه نگاه کند پيوسته براى او حسنه نوشته و گناهى از او پاک مى شود تا آن که چشم خود را از کعبه بگرداند.

کافى: 4/240/4