عقيده به «جنّ» نشانه تأثيرپذيری قرآن از فرهنگ جاهلی!

آيا اينكه قرآن سخن از «جنّ» گفته و اين موجود را تأييد نموده، نشانه تأثيرپذيري قرآن از فرهنگ جاهلی زمان خويش نيست؟

گفته‌اند: «قرآن، همنوا با فرهنگ زمانه و تحت تأثير آن دچار جنّ و جنّ زدگى شده»! اما اين اتهام ظالمانه از بدفهمى و كج‌انديشى ناشی شده. آرى جنّ حقيقتى پابرجاست كه جاى انكار ندارد و در گذشته‌هاى نه چندان دور نمودهايى داشته است و نمى‌توان هرچيز غيرقابل درك حسّى را محكوم به نيستى كرد. ضمن اینکه اعتراف به وجود داشتن جنّ چيزى است و نفى قدرت او بر دخالت در امور آدميان چيزى ديگر؛ و انكار اين (قدرت دخالت)، منجر به انكار اصل وجود جنّ نمی شود.

تأثيرپذيری قرآن از فرهنگ جاهلی!؟

آيا اين سخن صحيح است كه چون قرآن به لسان قوم جاهلی نازل شده پس از فرهنگ و آداب جاهلی تأثير گرفته است؟!

قرآن آمد تا تأثيرگذار باشد و با عادات و رسوم فرسوده جاهلى مبارزه كند، نه آنكه در برابر عُرف حاكم كرنش نشان دهد و تأثير بپذيرد. عمده دليل کسانی که این شبهه را مطرح می کنند «تكلّم به لسان قوم» است، كه لازمه آن پذيرش بار محتوايى واژگانى است كه به كار گرفته مى شود؛ زيرا الفاظ و كلمات كاربردى هر قومى، حامل فرهنگ آن قوم مى باشد و به كار گرفتن آن از سوى هركه باشد، به معناى پذيرفت فرهنگ حاكم بر آن جامعه است. و حال آنكه واژگان كاربُردى رايج در عُرف هر لغتى، تنها به عنوان ذكر نام و نشان براى مفاهيمى است كه ميان گوينده و شنونده ردّ و بدل مى شود و هرگز نمى تواند نشانگر پذيرش انگيزه واضع اصل لغت باشد.

منظور از «جنّ» و «جانّ»

منظور از جنّ و جانّ در آیات قرآن چیست؟

کلمه «جنّ» در اصل به معنى چیزى است که از حس انسان پوشیده باشد، از آیات قرآن استفاده مى شود: «جنّ» یک نوع موجود عاقلى است که از حس انسان پوشیده شده، و آفرینش آن در اصل، از آتش یا شعله هاى صاف آتش است. در آیات قرآن کلمه «جانّ» نیز آمده است که از همان ماده «جنّ» است. اگر آیات قرآنى که در این زمینه وارد شده را در برابر هم قرار دهیم روشن مى شود: هر دو به یک معنى مى باشد، چرا که در قرآن گاهى «جنّ» در مقابل «انسان» قرار داده شده و گاهى «جانّ».

پیامدهاي منفی «تعصّب» و «تکبّر»

امام علی(علیه السلام) در خطبه 192 نهج البلاغه، درباره پیامدهاي منفی «تعصّب» و «تکبّر» چه هشدارهایی می دهد؟

امام علی(ع) با هشدار نسبت به «تعصّب نابجا» و «تکبّر» می فرماید: «شراره هاى تعصّب و كينه هاى جاهليّت را كه در دل هايتان پنهان شده خاموش سازيد؛ زيرا اين نخوت و تعصّب ناروا كه در مسلمان پيدا مى شود از القائات شيطان و نخوت ها و فسادها و وسوسه هاى اوست، تاج تواضع بر سر نهيد، و خودبرتربيني را زير پا افكنيد، حلقه هاى زنجير تكبّر را از گردن فرو نهيد و فروتنى را سنگر ميان خود و دشمنتان يعنى ابليس و سپاهيانش برگزينيد؛ زيرا او از هر امّتى لشكريان و ياوران و پيادگان و سوارانى دارد كه با كمك آنها در ميان همه اقوام و گروه ها نفوذ مى كند».

«غفلت»، سرچشمه عدم شناخت حقّ

سرچشمه عدم معرفت و شناخت حقّ از سوي بسياري از انسانها چیست؟

«قرآن» تاكيد دارد كه خداوند همه اسباب معرفت را (عقل براى درك امور معقوله، چشم براى امور محسوسه و گوش براى علوم نقلى) در اختيار همگان گذارده؛ ولى بسياري از انسانها اين اسباب را به كار نمى گيرند و از آن بهره مند نمى شوند، لذا آنها از حيوانات هم پست ترند؛ چراكه اگر حيوان چيزى نمى فهمد از خود اختيارى ندارد؛ اما آنها همه اين وسائل را در اختيار دارند و امكان استفاده از آنها را دارند؛ ولى از آن بهره نمى گيرند. سرچشمه همه اين امور، «غفلت و بى خبرى» است كه در ذيل آيه 179 سوره «اعراف» به آن اشاره شده است: «اُولِئكَ هُمُ الْغَافِلُونَ».

«تفسير به رأى» دست مایه مغرضین کمونیسم زده

در میان کمونیسم زده ها چگونه «تفسیر به رأى» رایج شد و چرا از این ابزار برای توجیه خود استفاده می کردند؟

اخيراً افرادی كه جذب كمونيسم شده اند، بر اثر عدم اطلاع كافى از مبانى اسلامى از يكسو، و عدم اطلاع از مبانى كمونيسم، چنان تحت تأثير عقايد چپى قرار گرفته اند كه مى خواهند عقاید کمونیسم را بر مفاهيم اسلامى تحميل كنند، هر چند ناسازگار و بى تناسب باشد. يكى از آنان در ترجمه «إِلَهِ النَّاسِ * مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ» می نویسد: «إِلَٰهِ» به معنى ايده آل است و وسوسه گر را منحصر در نظامات (سرمايه دارى) افسونگر و جنّ را به معناى ناپيدا بودن فعّاليّت هاى نظام سرمايه دارى ترجمه کرده است.

شأن نزول آیات (1 ـ 6) سوره «جنّ»

شأن نزول آیات (1 ـ 6) سوره «جنّ» چه می باشد؟

پیامبر(ص) برای دعوت مردم به طائف رفت، ولی اشراف طائف او را تکذیب و اذیت کردند. پیامبر(ص) در بازگشت، مشغول تلاوت قرآن یا نماز شد. گروهى از جنّ صداى تلاوت قرآن و نماز حضرت را شنیدند و ایمان آوردند. یا اینکه پیامبر(ص) شبى در مکه نبود، عبدالله بن مسعود می گوید: ترسیدیم پیامبر(ص) را کشته باشند، به جستجوى حضرت رفتیم، دیدیم که از سوى کوه حرا مى آید گفتیم  کجا بودى؟ فرمود: دعوت کننده اى از سوى جنّ به سراغ من آمد، رفتم قرآن براى آنها بخوانم.

جنّ بودن ابلیس

ابلیس فرشته بود یا جنّ؟

قرآن تصریح می کند که ابلیس از اجنه بود و فقط به خاطر این که سالها در مقام بندگی کوشیده بود در صف فرشتگان قرار داشت. خود او به صراحت خلقت خود را از آتش می داند و روشن است که فرشتگان از آتش پدید نیامده اند. اضافه بر این ها قرآن برای ابلیس خانواده و فرزندانی معرفی می کند و روشن است که زاد و ولد در میان اجنه و نه در میان فرشتگان وجود دارد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الصّادقُ عليه السّلام :

ما مِنْ عَيْنٍ بَکَتْ لَنا اِلاّ نُعِّمَتْ بَالنَّظَرِ اِلَى الْکَوْثَرِ وَ سُقِيَتْ مِنْهُ.

هيچ چشمى نيست که براى ما بگريد، مگر اينکه برخوردار از نعمتِ نگاه به (کوثر) مى شود و از آن سيرابش مى کنند.

جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 554