فلسفه و آثار تربیتی اعتقاد به «نفخ صور»

فلسفه و آثار تربیتی اعتقاد به «نفخ صور» چيست؟

فلسفه و آثار تربيتي اعتقاد به «نفخ صور» عبارتند از: 1. مسئله مرگ و حيات عمومى موجودات عالَم، در پيشگاه خداوند مشكل نيست؛ چرا که با يك صيحه عظيم همه خلايق مى ميرند و با يك بانگ عظيمِ ديگر زنده مى شوند. 2. هشدارى است به همه انسان ها كه زندگى را پايدار ندانند و گرفتار غرور و غفلت نشوند. 3. بايد در هر لحظه و هر حال آماده استقبال از چنين حادثه عظيمى بود و هرگز كار و وظيفه امروز را به فردا نيفكند.

تعداد «نفخ صور» از نظر قرآن و روايات

از نظر قرآن و روايات «نفخ صور» چند مرتبه اتفاق مي افتد؟

قرآن از وجود دو نفخه («نفخه مرگ» و «نفخه حيات») خبر داده است؛ ولى از بعضى از روايات استفاده مى شود كه «نفخ صور» سه بار انجام مى گيرد و حتى در اين روايات به آيات «قرآن» نيز استدلال شده است. بعضى نيز نفخه چهارمى بر آن افزوده اند؛ ولی در حقيقت همان دو نفخه گسترش يافته و تبديل به چهار نفخه شده است؛ چراكه مسئله وحشت عمومى فزع، مقدمه اى است براى مرگ جهانيان كه به دنبال نفخه اوّلى رخ مى دهد، همان گونه كه جمع و حشر نيز ادامه همان نفخه حيات است.

«صاخّه» از نام هاي «قيامت»

منظور از «صاخّه» كه از نام هاي «قيامت» است چیست؟

«صاخَّة» از ماده «صَخّ» است و به معناي صداى شديدى است كه از صاحب نطقى بر مى خيزد و به گفته «مقاييس اللّغة» صيحه اى است كه گوش را كر مى كند. اين تعبير اشاره به «نفخ صور» است، آن هم نفخه دوّم، همان صيحه عظيمى كه صيحه بيدارى و حيات است و همگان را زنده كرده به عرصه محشر مى فرستد.

«قارعه» از نام هاي قيامت

منظور از «قارعه» كه از نام هاي روز قيامت است چیست؟

يكي از نام هاي روز قيامت، «القارعة» است. «اَلْقارِعَة» از مادّه «قرع» در اصل به معناى كوبيدن با شدّت است به گونه اى كه صداى بلندى از آن برخيزد و به همين جهت، چكش را «مقرعه» مى گويند. در اينكه منظور از «قارعه» در اين آيات چيست؟ گروهى از مفسّران گفته اند كه اين تعبير يكى از نام هاى قيامت است. بعضى ديگر تصريح كرده اند كه اين تعبير بر مجموعه حوادث قيامت كه از نفخ صور اوّل شروع مى شود و پايان آن خاتمه داورى خداوند درباره بندگان است اطلاق شده است.

«نفخ صور» از حوادث روز قيامت

منظور از «نفخ صور» كه از حوادث روز قيامت شمرده شده است، چیست؟

يكي از حوادث «روز قيامت»، «نفخ صور» است. «نفخ» به معناى دميدن و «صور» به گفته بسيارى از ارباب لغت به معناى شيپور يا شاخ است. اين تعبير جنبه كنايى ندارد؛ بلكه واقعاً در شيپور دميده مى شود، ولى واضح است آن، يك شيپور عادى نيست؛ بلكه صاعقه و صيحه عظيمى است كه تمام آسمان و زمين را پر مى كند و سبب مرگ ناگهانى همه موجودات زنده مى شود و يا همه را به حركت و جنبش در مى آورد و سبب حيات آنها مى شود. اين احتمال از ديگر احتمالات مناسب تر و با ظاهر آيات نيز سازگارتر است.

تأثير «نفخ صور» در کوه ها و انسان ها

«نفخ صور» چه تأثيري در کوه ها و انسان ها می گذارد؟

«صوت» نوعى از امواج است كه در هوا، آب يا جامدات به وجود مى آيد و تنها برخي از آنها با گوش انسان قابل شنيدن است. امواج شديد ناشي از انفجار بمبها و مواد منفجره ها مي توانند در يك لحظه هر گونه مقاومتى را در هم بشكنند و گاه انسان يا ساختمان را به اجزاى بسيار كوچكى همچون پودر تبديل كنند. بنابراين جاى تعجب نيست كه صيحه رستاخيز و «بانگ صور» در مدّتى كوتاه مايه مرگ انسان ها و در هم شكستن كوه ها شود. البتّه اينها درباره «نفخه مرگ» است و مسلماً «نفخه حيات» چيزى ديگرى است، فريادى است بيدارگر، حيات انگيز و حركت آفرين كه اطلاعات ما درباره آن بسيار اندك است.

منظور از «صيحه آسماني» و «نفخ صور»

منظور از «صيحه آسماني» و «نفخ صور» در آيات مربوط به «معاد» چيست؟

در پايان جهان و آغاز رستاخيز، به تعبير قرآن دو صيحه سر داده مى شود كه گاه به «نفخ صور» تعبير شده است. صيحه اوّل، صيحه خاموشى جهان و مرگ عمومى است و صيحه دوّم فرياد حيات جديد و رستاخيز است. در اين كه اين «فرياد عظيم» چگونه است و با چه وسيله صوتى انجام مى شود؟ هيچ كس دقيقاً نمى داند. در هر صورت اين توصيف قرآن از قيامت، حوادث زيادى را كه در آغاز آن روز واقع مى شود در نظرها مجسّم مى كند و اين تعبير از تعبيرهاى پرمعنا است كه حوادث سخت و وحشتناك آن روز را از مقابل چشم دل عبور مى دهد و انسان را آگاه مى سازد.

حوادث مرتبط با «نفخ صور»

امام علي(علیه السلام) حوادثي که با «نفخ صور» اول و دوم به وجود مي آيد را چگونه به تصویر کشیده اند؟

امام علي(ع) درباره حوادث مربوط به نفخ صور اوّل می فرماید: «در آن هنگام قلب ها از كار افتاده و زبان ها بند مى آيد، كوه ها فرو ريخته و سنگ ها همچون سرابى لرزان به نظر مى آيد گويى هرگز كوهى نبوده». حضرت درباره نفخ صور دوم و زنده شدن مردگان و برپایی قیامت می فرماید: «در آن روز نه شفيعى است كه شفاعت كند و نه دوستى كه سودى بخشد و نه عذرى كه عذاب را برطرف سازد». البته عدم پذيرش معذرت، مخصوص كسانى است كه با اعمال خود پل هاى ارتباطى شفاعت را كه پشت سرشان بوده ويران كرده اند؛ ولى آنان كه راه شفاعت را باز گذاشته اند، مشمول آن خواهند شد.

نزدیک بودن «قیامت» از زبان امام علي(ع)

امام علي(ع) نزدیک بودن «قیامت» را با چه بياني بازگو می کند؟

ایشان با بیان وقايعي چون نفخ صور، زنده شدن مردگان، تشکیل دادگاه های عدل الهی و حسابرسی سریع، صحنه قیامت و دادگاه عدل الهی، آن را چنان نزدیک توصیف می کند که گویی همه این امور واقع شده است: «گويى نفخه صور و صيحه نشور فرا رسيده و قيامت، شما را در بر گرفته و در آن صحنه دادگاه الهى حاضر شده ايد، باطل ها از شما رخت بر بسته؛ عذرتراشى ها از ميان رفته؛ حقايق برايتان مسلّم شده و حوادث، شما را به سرچشمه اصلى رسانده است [و به نتايج اعمال خود رسيده ايد]». حضرت در ادامه به همگان هشدار می دهد که از حوادث روزگار و آیات الهی پند گیرند و خود را برای چنین روزی آماده کنند.

«نقر فی الناقور» از حوادث «قيامت»

منظور از «نقر فی الناقور» که از حوادث «قیامت» است، چیست؟

در «قرآن» علاوه بر واژه «نفخ صور» از واژه «نَقْر في الناقور» نيز استفاده شده است. «نقر» در اصل به معناى كوبيدن چيزى است و «منقار» به وسيله كوبيدن گفته مي شود و از آنجا كه كوبيدن همراه با صداست گاه اين واژه به معناى ايجاد صدا يا سبب آن - كه دميدن در شيپور است - آمده و لذا گروهى آيه را مستقيماً به معناى «نفخ در صور» تفسير كرده اند. اين احتمال نيز وجود دارد كه تعبير به نقر به خاطر آن است كه صداى شيپورِ رستاخيز آن قدر عظيم است كه گويى گوش را سوراخ مى كند و در مغز فرو مى رود!

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ رَسُولُ اللهِ(صلى الله عليه وآله):

مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَحُجَّ فَلْيَمُتْ إِنْ شَاءَ يَهُودِيّاً وَ إِنْ شَاءَ نَصْرَانِيّاً

هر کس حجّ به جاى نياورده بميرد ]به او گفته شود [اگر خواهى يهودى بمير و اگر خواهى نصرانى.

مستدرک الوسائل: 8/18