پاسخ اجمالی:
يكي از حوادث «روز قيامت»، «نفخ صور» است. «نفخ» به معناى دميدن و «صور» به گفته بسيارى از ارباب لغت به معناى شيپور يا شاخ است. اين تعبير جنبه كنايى ندارد؛ بلكه واقعاً در شيپور دميده مى شود، ولى واضح است آن، يك شيپور عادى نيست؛ بلكه صاعقه و صيحه عظيمى است كه تمام آسمان و زمين را پر مى كند و سبب مرگ ناگهانى همه موجودات زنده مى شود و يا همه را به حركت و جنبش در مى آورد و سبب حيات آنها مى شود. اين احتمال از ديگر احتمالات مناسب تر و با ظاهر آيات نيز سازگارتر است.
پاسخ تفصیلی:
يكي از حوادث «روز قيامت»، «نفخ صور» است. مى دانيم «نفخ» به معناى دميدن و «صور» به گفته بسيارى از ارباب لغت به معناى شيپور يا شاخ است (شاخ حيوان را خالى مى كردند و به صورت شيپور در مى آمد، از يك طرفِ آن مى دميدند و از طرف ديگر صداى بلندى برمى خاست).
آيا اين تعبير كنايه اى است از فرمان پايان ناگهانى جهان و فرمان آغاز رستاخيز كه از سوى خدا صادر مى شود و تشبيهى است به آنچه در ميان انسان ها معمول بوده است كه براى توقف يا حركت لشكر و قافله به وسيله شيپور همه را آگاه مى ساختند؟ (البتّه آهنگِ شيپورِ توقف با آهنگِ شيپورِ حركت متفاوت بود).(1)
و هم اكنون نيز در بعضى سربازخانه ها معمول است كه در آخر شب شيپور خاموش باش مى زنند و همه موظفند در آن ساعت استراحت كنند و صبحگاهان شيپور بيدار باش كه همه موظفند از خواب برخيزند و آماده شوند.
يا اينكه اين تعبير جنبه كنايى ندارد؛ بلكه واقعاً در شيپور دميده مى شود؛ ولى واضح است آن، يك شيپور عادى نيست، صاعقه و صيحه عظيمى است كه تمام آسمان و زمين را پر مى كند و سبب مرگ ناگهانى همه موجودات زنده مى شود و يا همه را به حركت و جنبش در مى آورد و سبب حيات آنها مى شود.
اين احتمال مناسب تر و با ظاهر آيات سازگارتر است. در حديثى از امام على بن الحسين(عليهما السلام) مى خوانيم: «أَنَّ الصُّورَ قَرْنٌ عَظِيمٌ لَهُ رَأْسٌ وَاحِدٌ وَ طَرَفَانِ وَ بَيْنَ الطَّرَفِ الْأَسْفَلِ الَّذِي يَلِي الْأَرْضَ إِلَى الطَّرَفِ الْأَعْلَى الَّذِي يَلِي السَّمَاءَ مِثْلُ مَا بَيْنَ تُخُومِ الْأَرَضِينَ السَّابِعَةِ إِلَى فَوْقِ السَّمَاءِ السَّابِعَةِ فِيهِ أَثْقَابٌ بِعَدَدِ أَرْوَاحِ الْخَلَائِقِ وَسِعَ فَمُهُ مَا بَيْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ»(2)؛ («صور» شاخ بزرگى است كه يك سر و دو طرف دارد و فاصله ميان طرف پايين كه در سمت زمين است تا طرف بالا كه در سمت آسمان است به اندازه فاصله اعماق زمين هفتم تا فراز هفتمين آسمان است و در آن، سوراخ هايى به تعداد ارواح خلايق است و دهانه آن به وسعت ما بين آسمان و زمين مى باشد).
در حديث ديگرى از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: «الصُّورُ قَرْنٌ مِنْ نُورٍ فِيهِ اَثْقَابٌ عَلَى عَدَدِ اَرْوَاحِ الْعِبَادِ»(3)؛ (صور شاخى است از «نور» كه در آن سوراخ هايى به تعداد ارواح بندگان است).
اينها همه نشان مى دهد كه اين تعبير، كنايه از مطلب مهمى است كه در اين قالب بيان شده است؛ ولى در كلمات جمعى از مفسّران ديده مى شود كه «صور» را جمع «صورة» گرفته اند و گفته اند منظور اين است كه در صورت ها و پيكرهاى انسان ها دميده مى شود و آنها زنده مى شوند.
اين تفسير علاوه به اينكه تنها تناسب با نفخه دوّم يعنى نفخه حيات دارد، نه نفخه اوّل، از سوى بعضى از ارباب لغت به شدّت رد شده است.
ابن منظور در «لسان العرب» از بعضى علماى اهل لغت نقل مى كند كه اين خطايى فاحش و نوعى تحريف كلام الله مجيد است؛ چرا كه جمع «صور» در آيات ديگر «قرآن» به صورت «صُوَر» (بر وزن سخن) آمده است، نه «صُوْر» و اگر كسى جمله «و نُفِخَ فِى الصُّورِ» را «نُفِخَ فِى الصُّوَرِ» (با فتح واو) بخواند بر خدا افترا بسته و كتاب الله را تحريف كرده است.
از اين گذشته اين تفسير با آنچه در روايات فوق آمده نيز سازگار نيست و نيز با آياتى كه تعبير به «صیحه» و «زجره» و «ناقور» و مانند آن كرده نمى سازد. بعيد نيست ابداع كنندگان اين تفسير چون نتوانسته اند «نفخ در صور» به معناى دميدن در شيپور را هضم كنند، ناچار به سراغ اين تفسير رفته اند؛ در حالى كه نه «صور» يك «شيپور» عادى است و نه «نفخ» شبيه نفخ هاى ما!
به هر حال از ميان سه تفسيرى كه گفته شد، تفسير دوّم مناسب تر و با ظاهر آيات هم آهنگ تر است، اين تفسير دورنمايى از نفخ صور به ما نشان مى دهد هرچند كه از توضيح كامل آن عاجز هستيم.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.