«آفريدگار» خداوند کیست؟!

آيا خداوند نیز دارای «آفريدگار» است؟

همه فلاسفه جهان به يك وجود ازلى ايمان دارند؛ وجودى كه نياز به خالق نداشته و هميشه بوده است، تفاوت در اين است كه ماده گرایان، علّت نخستين را فاقد علم و عقل مى دانند و براى آن جسميّت قائلند، امّا خداپرستان او را ورای مكان و زمان مى دانند و برايش جسميّت قائل نيستند؛ و اگر فرق ميان موجود حادث و ازلى، و ميان ممكن الوجود و واجب الوجود را دانستیم، می فهمیم موجود ممکن الوجود نياز به خالق دارد، و آن چه كه آفريده نیست آفريدگاری هم نخواهد داشت.

فطرى بودن بطلان تسلسل

از چه راهى مى توان به فطرى بودن بطلان تسلسل پى برد؟

در فطرى بودن بطلان تسلسل همین بس که آن را از زبان فطرت کودکان بشنویم زیرا فطرت سالم آنها، تسلسل را محال مى داند؛ به عنوان مثال، کودک با کنجکاوى از پدر خود مى پرسد که پدر شما کیست؟ و پدر او که بود؟ تا این که سرانجام پدر مى گوید: پدر همه ما آدم(ع) است، کودک سؤال مى کند پدر او کیست؟ پدر پاسخ می دهد: خدا آفریدگار همه موجودات است و وجود او از خودش مى باشد. در این لحظه فطرت کودک قانع شده و به سؤالات خود خاتمه مى دهد. این مثال ما را به واقعیّت ادراک فطرى سالم آشنا مى سازد.

دلالت برهان علیت، بر توحید

برهان علیت به چه معناست؟

این عالمی که حادث است و دائما در حال تغییر است و قدیم نبوده، و محال است بدون علت به وجود آمده باشد، یا خود علت خویش است که باید قبل از وجود، موجود باشد، که این اجتماع نقیضین است، و یا معلول های دیگر جهان علت آن هستند که در این صورت دور پیش می آید، و یا معلول علتی است که آن هم معلول دیگری است تا بی نهایت که در این فرض تسلسل پیش می آید. لذا این جهان مخلوق خداوند واجب الوجود است، که هستى اش از درون ذات پاک او است.

برهان امکان و وجوب

برهان امکان و وجوب به چه معناست؟

همه موجودات این عالم روزی نبوده اند و بعد وجود پیدا کرده اند؛ لذا همه آنها معلول وجود دیگری هستند و چون هر معلولی وابسته به علت خود است اگر آن علت هم معلول دیگری باشد و همین طور ادامه پیدا کند سر از تسلسل پیدا می کند و تسلسل هم محال است. پس به ناچار به علتی می رسیم که قائم به ذات است و معلول چیزی نیست و او همان واجب الوجود است.

اثبات خدا با برهان عليّت

چگونه مي توان از طريق برهان عليّت خدا را اثبات کرد؟

برهان علّت و معلول در حقيقت بر دو پايه استوار است؛ 1- جهانى كه ما در آن زندگى مى كنيم حادث و ممكن الوجود است. 2- هر موجود حادث و ممكن الوجود بايد منتهى به واجب الوجود گردد، و يا به عبارت ديگر وجودهاى وابسته بايد سرانجام به يك وجود مستقل منتهى شوند والّا تسلسل پیش می آید. از مجموع اين سخن نتيجه مى گيريم كه وجود ممكنات و حوادث جهان بايد به يك وجود واجب و ازلى منتهى گردد كه او را خدا (الله) مى ناميم
 

شکل منطقى برهان وجوب و امکان

برهان وجوب و امکان در قالب منطقى چگونه بیان مى شود؟

موجودات عالم هستی از دو حال خارج نیستند؛ یا وجودشان از خودشان است و یا از دیگرى. اگر خودش منشاء وجودی خودش باشد، واجب الوجود خواهد بود. امّا اگر هستى خود را از دیگرى گرفته باشد، موجود دوم یا وجودش از خودش بوده، یا از دیگری؟ اگر از خودش باشد که به مقصود رسیده ایم، در غیر این صورت، سؤال خود را تکرار مى کنیم، و... . هرگاه ما فوق این سلسله علت و معلول، علّت دیگری وجود نداشته باشد، ادّعاى دانشمندان الهى ثابت مى شود، در غیر این صورت به تسلسل مى انجامد که به شهادت عقل و وجدان باطل است.

خالق خداوند؟!

آیا خداوند هم خالقی دارد؟!

راسل می گوید: هر چیزی علتی دارد پس خدا هم باید علت و آفریننده ای داشته باشد! این در حالیست که حتی مادیون هم بخاطر بطلان«تسلسل» به یک وجود ازلى قائل شده اند، منتها مادّى ها مى گویند وجود ازلى جهان همان«مادّه» است که فاقد علم و اراده می باشد، ولى خداپرستان مى گویند: سرچشمه اصلى خداوند است که عالم و قادر است. ضمن اینکه تنها «وجود حادث» نیازمند علت است، نه «علة العلل» که ازلی است و هستی او از خود اوست.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمام علىٌّ(عليه السلام)

اصْرِفْ إلى الآخِرةِ وَجهَکَ، واجْعَلْ للهِ جِدَّکَ

به آخرت روى آور و توان و کوشش خود را براى خدا مصروف کن

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 58