پاسخ اجمالی:
همه موجودات این عالم روزی نبوده اند و بعد وجود پیدا کرده اند؛ لذا همه آنها معلول وجود دیگری هستند و چون هر معلولی وابسته به علت خود است اگر آن علت هم معلول دیگری باشد و همین طور ادامه پیدا کند سر از تسلسل پیدا می کند و تسلسل هم محال است. پس به ناچار به علتی می رسیم که قائم به ذات است و معلول چیزی نیست و او همان واجب الوجود است.
پاسخ تفصیلی:
تمام موجوداتى که در این جهان مى بینیم همه روزى معدوم بوده اند، سپس لباس وجود بر تن کرده اند، و یا به تعبیر دیگر، روزى هیچ نبوده اند و سپس موجود شده اند، این دلیل بر آن است که آن ها «معلول» وجود دیگرى هستند، و از خود، هستى ندارند.
و مى دانیم: هر وجود معلولى وابسته و قائم به «علت» خویش و سراپا نیاز و احتیاج است، و اگر آن علت، نیز معلول علت دیگرى باشد، او هم به نوبه خود محتاج و نیازمند خواهد بود، و اگر این امر، تا بى نهایت تسلسل پیدا کنند، مجموعه اى از موجودات نیازمند و فقیر، خواهیم داشت و مسلم است چنین مجموعه اى هرگز، وجود نخواهد یافت؛ چرا که بى نهایت نیاز، نیاز است و بى نهایت فقر، فقر؛هرگز از بى نهایت صفر، عددى به وجود نمى آید، و از بى نهایت وابسته، استقلالى حاصل نمى شود.
از اینجا نتیجه مى گیریم که، سرانجام باید به وجودى برسیم که قائم به ذات است، و مستقل از تمام جهات، علت است و معلول نیست، و او واجب الوجود است. (1)، (2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.