ایمان به خدای نادیده!

چگونه به خدای نادیده ایمان بیاورم؛ در حالی چنین خدایی قابل شناخت نیست؟! از طرفی فردی مثل علی بن ابی طالب می گوید: «من‌ آنچنان‌ نیستم كه‌ عبادت‌ كنم‌ كسي‌ را كه‌ نديده‌ ام»! اگر خداوند دیده نمی شود، پس منظور از این سخن چیست؟!

اولا: دایره هستی منحصر به «محسوسات» نیست و در جهان هستی امور بسیار زیادی وجود دارند که از قلمرو دید و حس ما بیرون اند ولی کسی منکر وجود آنها نیست.
ثانیا: منظور امام علی(ع) نمی تواند «رؤیت جسمانی» خدا باشد؛ زیرا خود تصریح می کند که: «او را چشم ها با مشاهده ديدگان‌ نمي بينند وليكن‌ دل ها به‌ حقائق‌ ايمان‌ مي‌ بينند».
طبق «منطق معنوی» خداباوران، انسان با بندگی و تقوا می تواند به مرحله ای برسد که هیچ شکی نسبت به حقایق نداشته باشد، به گونه ای که گویا حقایق را با چشم می بیند.
ثالثا: ابزار شناخت خداوند، «براهین عقلی و فلسفی» و نظر به آیات و نشانه های او در جهان و اندیشه در نظم موجود در آفرینش است؛ هر كس مى‏ تواند با نظر به «آثار خداوند» در جهان به طور اجمال از وجود ذات و صفات پروردگار آگاه شود.

منظور از کرسی و عرش الهی؟

در آیات قرآن بیش از 20 مرتبه به «عرش الهی» اشاره شده است؛ همچنین در آیه 255 سوره بقره، سخن از «کرسی» به میان آمده است. منظور از «عرش» و «کرسی» در این آیات چیست؟ مگر خداوند بلندمرتبه منزه از جا و مکان نمی باشد؟!

با توجّه به معنای لغوی «عرش» و مناسبتی که با «عظمت و قدرت» پیدا می کند، شایسته ترین معنای «عرش الهی» همان «حاکمیّت و قدرت» بی پایان و مطلق خداوند یا «مجموع جهان هستی» است که با تدبیر خداوند به وجود و حیات خود ادامه می دهد.
کرسی نیز به معنایی همچون «منطقه قلمرو حكومت» و یا «منطقه نفوذ علم الهی» و یا وجودی وسيع تر از تمام آسمان ها و زمين و محیط بر آنها تفسیر شده است.
بدیهی است هیچ کدام از این معانی عرش و کرسی موجب «جسم انگاری» خدا نمی شود.

بهترین راه خداشناسى

بهترین راه براى خداشناسى چیست؟

فطرت بهترین راهى است که ما را به مبدأ بزرگ هستى نزدیک می سازد. دانشمندان بر این باورند که هر انسانى از هر نژاد و طبقه اى اگر او را به حال خود واگذارند و تعلیمات خاصى نبیند؛ خود به خود متوجّه نیروى توانا و مقتدرى مى شود که بر تمام جهان حکومت مى کند. این همان نداى فطرت انسان ها است که در حوادث سخت زندگى بى اختیار یاد خدا را در ما زنده می کند.

خلق «وجود» از «عدم»!

آیا ممکن است چیزى از عدم به وجود آید؟ «عدم» كه نقيض «وجود» است، چگونه مى تواند علّت و منشاء آن باشد؟! آيا به راستى مى توان باور كرد كه نيستى منشاء هستى است؟!

مادّیگرایان معتقدند: پیدایش وجود از عدم امکان ندارد؛ زیرا عدم نمی تواند منشأ اثر گردد. پس پدیده های جهان از نیستی پدید نیامده و همیشه بوده اند و نیاز به خالق نداشته اند. این در حالی است که آنها به این پرسش، پاسخ نمی دهند که این پدیده ها برای اوّلین بار از کجا آمده اند!؟ آنان منظور موحّدین را درست درک نکرده اند؛ زیرا خداپرستان نمی گویند که «ماده» اولیّه جهان «عدم» است! بلکه منظورشان اینست که آن موجودات زمانی نبوده اند و بعد به دست خداوند متعال و بدون ماده اولیّه پدید آمده اند؛ بنابراین جهان ازلی نمی باشد.

آفرینش اجباری انسان، با تحمیل تکالیف در شرایط دشوار

چرا خدا اجازه نگرفت و ما را به اجبار آفرید و مشکلات دنیا و تکالیفش را برما تحمیل کرد؟

«وجود» و هستی، امری است که برتری آن بر «عدم» روشن و بدیهی است و هیچ کسی بدون دلیل، عدم و نبودن خویش را بر وجود داشتن ترجیح نمی دهد. آفرینش همه موجودات از جمله انسان خیر محض است و در عالم شرّ ذاتی وجود ندارد. اینکه در وجود آمدن خویش اختیار نداریم به این معنی نیست که وجودمان خیر نباشد؛ خدا انسان را به بهترین صورت آفرید و اجازه گرفتن برای چنین آفرینشی نه ممکن است و نه لازم. این امر ممکن نیست، چون محال است مخلوق قبل از اینکه آفریده شود موجود باشد تا اجازه بدهد! بعد از آن نیز لازم نیست، چون خلاف حکمت اولیّه آفرینش الهی است و خداوند هر چه آفریده، خصوصا انسان در کمال نیکویی و برای بهره مندی از فضل بی کران الهی است. تکالیف و سختی ها نیز در راستای کمال انسان است و در مقایسه با خیر فراوان آنها قابل توجه نیست.

خدای بدون خالق!

خدا چگونه به وجود آمده است؟ گفته می شود: او ازلی است و از اوّل بوده، بدون اینکه خالقی داشته باشد؛ این مسأله چگونه قابل تصوّر است؟

هر موجود «ممکنی» نيازمند به«علّت» است، و حال آنكه خداوند «واجب الوجود» است؛ نه «ممكن الوجود». آنچه كه نيازمند به علّت است «ممکن الوجود» می باشد كه «علّت» مى آيد و طرف وجودش را بر عدمش رجحان می دهد. بنابراین، خداوندِ واجب الوجود، شامل این قاعده نمی گردد. دقّت کنید! هنگامى که ما به اطاق خود نگاه مى کنیم و مى بینیم که روشن است، روشنى آن از خود اطاق نیست؛ بلکه روشنی آن از روشنی ذرّات نور است. امّا روشنى ذرّات نور از خود آن و از درون ذاتش است. هستی خداوند نیز از خودش و از درون ذاتش مى باشد.

پاسخ به اشکال مادیگرایان، در مسأله ابداع

چه پاسخى مى توان به اشکال مادیگرایان، در مسأله ابداع داد؟

«بدیع» در آیه «بدیع السماوات و الارض»، از ماده «بدع» به معنى«به وجود آوردن چیزى بدون سابقه» است. لکن مادیون آن را به معنی«خلق از عدم» دانسته و به آن ایراد گرفته اند و لذا برای فرار از این ایراد، «ماده» را قدیم دانسته اند! در حالیکه این اشکال به خود آنها هم وارد است چون از آنها می پرسیم «صورت فعلی» ماده که قبلا به طور مسلّم وجود نداشته، چگونه به وجود آمده؟ ضمن اینکه آیه به این معنی است که: عالم قبلا وجود نداشت پس موجود شد، نه اینکه عالم از نیستى به هستى آمده تا این ایراد پیش آید.

معجزه و تزلزل نظام عالم هستی

آیا معجزه نظام هستی را متزلزل می کند؟

بعضی مى گویند: ما خدا را از روى نظام ثابت جهان آفرینش شناخته ایم؛ حال اگر بنا شود این نظام به وسیله معجزات متزلزل گردد، اساس مسأله توحید و خداشناسى متزلزل خواهد شد. در پاسخ باید گفت: اولا: هیچ کس در عمومیت قانون«علیت»، شک ندارد و به هم خوردن روند علل عادى به صورت استثنایى با چند نمونه معدود، هرگز نظام عالم هستى را بر هم نمى زند. ثانیا: پیامبران پس از اثبات ارتباط خود با جهان ماوراى طبیعت به وسیله معجزه، معجزات درخواستی افراد لجوج را انجام نمی دهند.

نظم جهان با تعدّد خدايان و مشورتشان در امور!

آيا تعدد خدايان در صورت مشورتشان در امور جهان باز هم موجب بي نظمي در امور خواهد شد؟

اگر براى جهان دو مبدأ فرض كنيم؛ يا از جميع جهات يكسان اند كه در اين صورت يكى مى شوند، يا از تمام جهات مختلف و متباين اند كه در اين صورت خلقت و تدبير آنها در دو نقطه مقابل قرار خواهد گرفت و اگر در پاره اى از جهات شبيه، و در پاره اى از جهات متفاوت باشند همان تفاوت و امتياز در فعل آنها اثر مى گذارد؛ چرا كه فعل بازتاب وجود فاعل و سايه هستى او است.

نظم جهان، دلیلی بر اثبات صانع

آیا نظم جهان دلیل مناسبی بر مخلوق بودن جهان است؟

روشنترین دلیل بر وجود خداوند، برهان نظم است چون در هر گوشه ای از هستی، نظم و نقشه و حساب به چشم مى خورد و هر موجود دارای نظمی، دلیل آن است که از مبدأ دانا و توانایى صادر گردیده است. در حقیقت  برهان نظم تنها براى اثبات حکومت خداوند بزرگ بر این جهان هستى است؛ امّا مسأله ایجاد موجودات از «عدم» از طریق دلیل ازلى نبودن مادّه اثبات مى گردد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمامُ علىٌّ(عليه السلام)

إنّ لکلٍّ أجلا لا يَعْدُوهُ

براى هر چيز مدّتى است که از آن تجاوز نمى کند

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 46