فلسفه عزاداری برای امام حسین(ع)؟

فلسفه عزاداری برای امام حسین(ع) چیست؟

برپایی عزاداری، امر و مکتب اهل بیت را زنده می کند. این گونه مجالس شیعیان را متحد و روحیه عدالت طلبی آنها را حفظ می کند. شیعیان با گريه بر مظلوميّت امام حسين(ع)، ایشان را الگو قرار مى‏ دهند و زمينه تطبيق اعمال خود با سيره عملى آن حضرت را فراهم مى‏ سازند. عزاداری برای امام حسین(ع) مصداق تعظیم شعائر الهی و همچنین نوعی ابراز مودّت نسبت به خاندان پیامبر خدا(ص) است. شعیان به توصیه اهل بیت عزاداری می کنند تا یادشان نرود چه اتفاقی و چرا رخ داد؟

جریان «تعزیر» در احکام حکومتی

آیا «تعزیر» مختص به احکام اولیه و ثانویه است یا اینکه شامل احکام حکومتی نیز می باشد؟

بعضى از فقهاى معاصر معتقدند كه تعزير اختصاص به احكام اوّليّه و ثانويّه دارد، و در مورد احكام حكومتى جارى نمى شود. احكام حكومتى در حقيقت آيين نامه هاى اجرايى احكام اوّلى و ثانوى تلقّى مى گردد، و در واقع از احكام اوّلى و ثانوى مايه مى گيرد، و حكم مستقل و جديدى نيست؛ در نتیجه، تعزير براى هر نوع گناهى واجب است، چه گناه كبيره و چه صغيره، چه حكم اوّلى باشد، و چه حكم ثانوى؛ و یا حتّى حكم حكومتى، ولى نبايد فراموش كرد كه تعزير فقط ضرب نيست، و گاه فقط با يك تذكّر حاصل مى شود.

علت بیان سرگذشت پیشینیان در قرآن

چرا در قرآن داستان هاى مختلف اقوام پیشین آمده است؟

خداوند در آیه 120 سوره هود در پاسخ به این سؤال می فرماید: «ما سرگذشت پیامبران را براى تو بیان کردیم، تا قلبت را محکم و اراده ات را قوى کنیم. و در این اخبار حقایق مربوط به زندگى و حیات، پیروزى و شکست و عوامل موفقیت و شکست امتها همگى براى تو آمده است که براى مؤمنان موعظه، اندرز و تذکر است».

ضرورت بعثت انبیاء در کنار عقل؟

آیا ادراکات عقلی برای سعادت انسان کافی نیست؟

انسان از طریق عقل بخش مهمّى از بایدها و نبایدها که از مستقلاّت عقلیه است مانند خوبى انواع احسان و نیکوکارى، و زشتى انواع ظلم و فساد را در مى یابد؛ ولى گاه در همین امور مسلّم از سوى شیاطین و وسوسه گران ایجاد شک و تردید مى شود و یا به دست فراموشی سپرده می شود؛ لذا انبیاء به یارى انسان ها مى آیند و بر این ادراکات عقلى صحّه مى گذارند، و وسوسه ها را خنثى مى کنند. این چیزى است که در برخی از آیات قرآن از آن تعبیر به تذکر (یادآورى) شده است.

امکان شناخت فطری

آیا شناخت فطری وجود دارد؟

سه عقيده متفاوت درباره امکان شناخت فطری اظهار شده است: 1- انسان همه معلومات را در درون جان خود دارد و آنچه را در اين دنيا ياد مى گيرد در حقيقت تذكر و يادآورى آن معلومات است، نه تعليم جديد. 2- انسان هيچ گونه شناخت و معرفت فطرى ندارد. 3- قسمتى از معلومات ما ريشه فطرى دارد در حالى كه قسمتى ديگر جنبه اكتسابى دارد و آن ادراكات اكتسابى متّكى به همان پايه هاى فطرى است. دلايل منطقى عقلى و دلايل نقلى از آيات و روايات اسلامى اين نظر را اثبات مى كند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمامُ عليٌّ(عليه السلام)

نَفَسُ الْمَرْءِ خُطاهُ إلى أجَلِهِ

نَفَسهاى آدمى گامهاى او به سوى مرگ است

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 44