پاسخ اجمالی:
«اصول اعتقادی» دعوت انبیاء عبارتند از: 1- توحید و نفى شرک. 2- تکیه بر نظام عالم هستى براى شناسایى خدا. 3- تذکر و توجّه دادن مردم به معاد.
پاسخ تفصیلی:
اصول اعتقادی دعوت انبیاء عبارتند از:
1ـ توحید و نفى شرک:
یکى از مهمترین اصول اعتقادی دعوت انبیاء است، و به شهادت آیات مختلف قرآن، هریک از آنها که مبعوث به نبوّت مى شدند، نخستین گفتارشان توحید بود؛ توحید در تمام شاخه ها، مخصوصاً توحید در عبادت و پرستش.
در قرآن این موضوع را به عنوان یک اصل کلّى در دعوت انبیاء معرّفى کرده و مى گوید: (ما پیش از تو هیچ پیامبرى را نفرستادیم مگر این که به او وحى کردیم که: «هیچ معبودى جز من نیست؛ پس فقط مرا پرستش کنید»)؛ «وَ مَا اَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَّسُول اِلاَّ نُوحِى اِلَیْهِ اَنَّهُ لاَ اِلهَ اِلاَّ اَنَا فَاعْبُدُونِ».(1)
همین معنا به صورت مؤکّدترى در آیه 36 نحل آمده است، مى فرماید: «وَ لَقَدْ بَعَثْنَا فى کُلِّ اُمَّة رَّسُولا اَنِ اعْبُدُوا اللهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ»؛ (ما در هر امتى رسولى فرستادیم که «خداى یکتا را بپرستید؛ و از [پرستش] طاغوت، اجتناب کنید»).
به این ترتیب مبارزه با طاغوت ها، و تخصیص پرستش به الله در سر لوحه تعلیمات همه انبیاء بود; چرا که تا انسان بنده طاغوت است، در اسارت است، آن گاه آزاد مى شود که تنها بنده خدا باشد، خداوندى که منبع تمام ارزش هاى والا، و داراى اسماء و صفات حسنى است. به هر حال یکى از نشانه هاى پیامبران راستین، دعوت به توحید و پرهیز از همه طاغوت ها است، در حالى که مدّعیان دروغین، مردم را به شرک و بت پرستى و گاه همچون فرعون، دعوت به پرستش خویش مى کردند
2ـ تکیه بر نظام عالم هستى براى شناسایى خدا:
تکیه بر نظام عالم هستى براى شناسایى خدا یکى دیگر از اصول اعتقادى دعوت این مردان خدا است؛ همان گونه که در قرآن مى خوانیم: (پیامبران آنها گفتند: «آیا در خدایى که آسمانها و زمین را آفریده، شک و تردیدى است؛ او شما را دعوت مى کند تا گناهانتان را بیامرزد، و تا موعد مقرّرى شما را باقى گذارد»)؛ «قَالَتْ رُسُلُهُمْ اَفِى اللهِ شَکٌّ فَاطِرِ السَّموَاتِ وَ الاَْرْضِ یَدْعُوکُمْ لِیَغْفِرَلَکُمْ مِّنَ ذُنُوبِکُمْ وَ یُؤَخِّرَکُمْ اِلى اَجَل مُّسَمّىً».
یعنى با توجّه به اسرار خلقت آسمان ها و زمین، و انواع بدایعى که در آنها دیده مى شود، و با پیشرفت علوم و دانش ها که روز به روز اسرار بیشترى کشف مى گردد؛ دیگر چه جاى شک در وجود خدا است؟ درست است که در اعصار پیشین آگاهى انسان از اسرار خلقت آسمان و زمین زیاد نبود، ولى همان نظم ابتدایى که هر انسانى با مختصر دقّتى در مى یافت کافى براى اثبات وجود آفریدگار آنها بود؛ و امّا امروز که هر سلول و هر دانه اتم و هر ملکول و هر ذرهّ اى از ذرّات موجودات زنده و بیجان شکافته شده و عجایب اسرار آنها تا حد زیادى کشف گردیده، مطالعه یک ذرّه از آنها کافى است که نور معرفت خدا را بر دل بیفکند؛ و آن شعر معروف تحقّق یافته که مى گوید:
دل هر ذرّه را که بشکافى *** آفتابیش در میان بینى
3ـ تذکر و توجّه دادن مردم به معاد:
تأکید بر مسأله معاد یکى دیگر از اصول اعتقادی دعوت انبیاء است. چنان که در قرآن به وضوح مى فرماید: (در آن روز به آنها مى گوید: اى گروه جنّ و انس! آیا پیامبرانى از خودتان به سوى شما نیامدند که آیات مرا برایتان بیان مى کردند، و شما را از ملاقات چنین روزى بیم مى دادند؟!)؛ «یَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الاِْنْسِ اَلَمْ یَأْتِکُمْ رُسُلٌ مِنْکُمْ یَقُصُّونَ عَلَیْکُمْ آیَاتِى وَ یُنْذِرُونَکُمْ لِقَاءَ یَوْمِکُمْ هذا».(2)
در این که گوینده این سخن، ذات پاک خداوند باشد، یا فرشتگان او تفاوتى نمى کند، در هر صورت نشان مى دهد که تمام پیامبرانى که مبعوث شدند، مردم را از روز رستاخیز و مجازات ها و کیفرهاى آن برحذر داشتند و همگى در این اصل اساسى مشترک بودند.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.