راز موفقیت در امتحانات الهی؟

راه موفقیت در امتحانات الهى چیست؟

شکی نیست که همه انسان ها در معرض امتحان الهی قرار دارند و صبر و بردباری، توجّه به گذرا بودن حوادث دنیا، استمداد از نیروی ایمان و الطاف الهی، عبرت از تاریخ و اقدامات گذشتگان و توجّه به آگاهی خداوند از همه آزمایشات و بلایا، از جمله راه های موفقیت در این امتحانات می باشد.

رفتن به «مسجد جمکران» در شب چهارشنبه

آیا براي رفتن به «مسجد مقدس جمکران» در شب چهارشنبه مدرکی وجود دارد؟

تنها دليلي كه مي توان براي این مسئله بيان كرد دستور امام زمان(عج) به «حسن بن مثله جمكرانى» است مبنی بر اینكه پس از خريداري بزي مشخص از گله «جعفر كاشانى» آن را در شب چهارشنبه در مكان مسجد ذبح كند و گوشت آن را در روز چهارشنبه توزيع كند؛ لذا مخلصين حضرت در اين شب مبارك دور هم جمع مى شوند و با استمداد از خداوند متعال و توسل به آن حضرت در صدد ذبح نفس اماره خويش برآمده و حاجات خود را از آن حضرت طلب مى كنند.

جایز نبودن ذکر نام غیر خدا همراه نام خدا

آیا می توان نام خدا را با نام غیر او قرین کرد؟

از آنجا كه قادر مطلق و رحمان و رحيم واقعى تنها ذات پاك خدا است، كسانى كه غير نام خدا را در كنار نام او مى نهند - مانند طاغوتيانى كه نام هاى سلاطين جبّار و خود كامه را در كنار نام او مى نهادند - در حقيقت گرفتار نوعى شرك هستند. حتى نام پيغمبر اكرم(ص) را نيز در اين زمينه نمى توان در كنار نام خدا قرار داد و خود پیامبر(ص) نیز از این کار نهی کرده اند.

عدم تضاد بين «توحيد» و «شفاعت»

آيا «توحيد» با «شفاعت» تضاد دارد؟

بين «شفاعت» و «توحيد» تضادي نيست؛ چون شفاعت اصل مسلم قرآنى است كه خط اصلى آن به اذن خداست و تا او اجازه ندهد كسى حق شفاعت ندارد و اين گونه شفاعت، تأكيدى است بر مسأله توحيد؛ چرا كه خط اصليش از ناحيه خداست. بنابراين اگر انسان فقط به سراغ اولياء الله برود و فقط آن ها را شفيع درگاه خدا بداند نه شريك در ولايت و تدبير، و شفاعت آنها را نيز به اذن خدا بداند نه مستقلّ از او، در اين صورت ايرادي ندارد. مشكل وقتى است كه انسان يكى از اصول سه گانه خالقيت، مالكيت و رازقيت و يا هر سه اصل را ناديده بگيرد و راه خطا برود.

مفهوم «دعا» در لغت و اصطلاح

«دعا» در لغت و اصطلاح به چه معنی است؟

«دعا» در لغت به معنی خواندن، سوال کردن و خواستن از کسی آمده، اما در اصطلاح عبارت است از: درخواست عنایت و فضل خداوند و استمداد از او، و سرانجام اظهار نیازمندی و عجز نزد او، و ارتباط معنوی انسان ها با آفریدگار جهان و نجوای با اوست.

حقیقت «دعا»؟!

آیا حقیقت «دعا» غیر از استمداد از حضرت حق چیز دیگری است؟

ممکن است برخی بگویند «دعا» جسارت به درگاه الهی است؛ زیرا حقیقت «دعا» مسخره کردن خداوند است. در پاسخ به این افراد باید گفت: شخصی که با خضوع و انکسار، به درگاه الهی آمده و دست به دعا برداشته، جسور و بی ادب نیست. بلکه حقارت و نیاز خود را اعلان کرده و از حضرتش استمداد می نماید، برای خدا تکلیف معین نمی کند. در واقع وظیفه اشخاص نیازمند، درخواست از شخص بی نیاز، به ویژه از پروردگار جهان است. گذشته از این «دعا»، ابزار ارتباط با خداوند و طلب راهنمایی برای یافتن راه صحیح از نادرست است.

راه موفقیّت در امتحانات الهى

راه موفقیت در امتحانات الهى چیست؟

 راه های موفقیت در امتحانات الهی را می توان در آیات قرآن جستجو کرد: نخست صبر و پایدارى است، به همین دلیل بشارت پیروزى را تنها به صابران مى دهد. هم چنین توجه به گذرا بودن حوادث این جهان، یکی دیگر از عوامل پیروزی است. از سویی استمداد از نیروى ایمان و الطاف الهى، و توجه به این حقیقت که همه این حوادث در پیشگاه خداوند رخ مى دهد و او از همه چیز آگاه است، و توجه به تاریخ پیشینیان و بررسى موضع آنان در برابر آزمایش هاى الهى، از دیگر عوامل موفقيّت در امتحانات الهى است.
 

محتواى سوره حمد

سوره «حمد» حاوى چه مطالبى است؟

«بِسْمِ اللّه» در سوره حمد سر آغازى است براى هر کار، و استمداد از خدا به هنگام شروع را مى آموزد. آیه بعد درسى است از بازگشت همه نعمت ها به خدا. در ادامه تربیت و حاکمیت خدا بر پایه رحمت و رحمانیت را می رساند. سپس اشاره به معاد شده و توحید در عبادت و استعانت را بیان مى کند. در پایان نیاز بندگان به مساله هدایت و ترسیم روشن از «صراط مستقیم» مطرح شده است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمامُ علىٌّ(عليه السلام)

إنّ لکلٍّ أجلا لا يَعْدُوهُ

براى هر چيز مدّتى است که از آن تجاوز نمى کند

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 46