پاسخ اجمالی:
ممکن است برخی بگویند «دعا» جسارت به درگاه الهی است؛ زیرا حقیقت «دعا» مسخره کردن خداوند است. در پاسخ به این افراد باید گفت: شخصی که با خضوع و انکسار، به درگاه الهی آمده و دست به دعا برداشته، جسور و بی ادب نیست. بلکه حقارت و نیاز خود را اعلان کرده و از حضرتش استمداد می نماید، برای خدا تکلیف معین نمی کند. در واقع وظیفه اشخاص نیازمند، درخواست از شخص بی نیاز، به ویژه از پروردگار جهان است. گذشته از این «دعا»، ابزار ارتباط با خداوند و طلب راهنمایی برای یافتن راه صحیح از نادرست است.
پاسخ تفصیلی:
برخی «دعا» را جسارت به درگاه الهی دانسته و می گویند: «دعا» در حقیقت مسخره کردن خدا و عملی شرم آور است.(1)
در پاسخ این افراد باید گفت: آیا شخصی که با کمال خضوع و انکسار با چشمی اشک بار به درگاه پروردگار دست به «دعا» بلند می کند جسور و بی ادب است؟! آیا کسی که کوچکی و کمال احتیاج خود را اعلان داشته و از حضرتش استمداد می نماید، برای خدا تکلیف معین می کند؟ یا برعکس؛ وظیفه اشخاص نیازمند درخواست از شخص بی نیاز، به ویژه از پروردگار جهان است! اگر[بر فرض محال] «دعا» هیچ تأثیری برای درمان دردها یا اصلاح امور افراد و اجتماع نداشته باشد، آیا نمی توان آن را وسیله ارتباط با خدای بزرگ و کسب تکلیف و طلب راهنمایی برای یافتن راه صحیح از نادرست دانست؟ یعنی از پروردگار درخواست تشخیص طریق کامل و نزدیک تر برای کشف معمای پیچیده زندگی نمود، و پس از یافتن راه عمل با کمال آرامش خاطر برای انجام دادن آن گام های استواری برداشت.
آری، «نیایش» راه های پنهان را به روی فکر انسان ها باز کرده و از هر نوع انحراف و لغزش فکری و عملی پیش گیری می کند.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.